مفاهیم توسعه و جایگاه آن در قواعد داخلی و بینالمللی
بررسی اولیه ابعاد مختلف توسعه بر اساس ارزشهای موجود
پس از ارزیابی مفاهیم فلسفی و تاریخی توسعه و نقش حاکمیت در ایجاد فضایی برای رشد و شکوفایی جوامع در عرصههای مختلف، در ادامه به تحلیلی از تعاریف امروزی بر اساس ارزشهای مستتر در معنای توسعه خواهیم پرداخت.
ژینوس سبحانی: پس از ارزیابی مفاهیم فلسفی و تاریخی توسعه و نقش حاکمیت در ایجاد فضایی برای رشد و شکوفایی جوامع در عرصههای مختلف، در ادامه به تحلیلی از تعاریف امروزی بر اساس ارزشهای مستتر در معنای توسعه خواهیم پرداخت.
بنا بر آنچه از تعاریف توسعه در متون و اندیشههای گوناگون ارائه شده، توسعه پدیدهای است که منجر به ایجاد تحولاتی در تمامی شئون و عرصههای حیات اجتماعی میشود. این بدین معناست که این مفهوم صرفا دربرگیرنده جنبههای مادی و اقتصادی نیست. فرهنگ، سیاست، حیات و نقش نیروهای انسانی و... همگی از عواملی هستند که تحت شمول دامنه توسعه قرار میگیرند. در معنایی عمیقتر میتوان دریافت که ارزشهایی در درون این پدیده، جای میگیرند.
ازجمله این ارزشها، در ابتدا میتوان به نیازهای اساسی و حیاتی انسانی مانند معاش، خوردوخوراک، مسکن و دیگر مطالبات اولیه، برای بقای بشر اشاره کرد که بهنوعی توسعه اقتصادی در این ارزش میگنجد.
در صورت نبود امکاناتی برای تأمین این نیازهای اولیه، عقبماندگی و توسعهنیافتگی شکل میگیرد.
ارزش بعدی ایجاد حس اعتماد، امنیت و حفظ حرمت و کرامت انسانی است که در قواعد و نظریههایی که در سطح بینالمللی در این راستا وجود دارند (که به بررسی این اصول خواهیم پرداخت) به این مسائل توجه بسیاری شده است. ایجاد جامعهای مستقل و دارای نیروهای انسانی غیروابسته و دارای احترام و استقلال، یکی دیگر از ارزشهایی است که در مسیر توسعه مدنظر قرار میگیرد.
سومین ارزشی که مفهوم توسعه را تشکیل میدهد، آزادی است. نه صرفا آزادی در مفهوم خاص سیاسی یا عقیدتی و... بلکه آزادی در مفهومی عام به معنای رهایی از قیود و باورهای جزماندیشانه که جهل و خرافه را ایجاد میکنند.
به عقیده مایکل تودارو در کتاب توسعه اقتصادی در جهان سوم:
«آزادی، دامنه انتخاب را برای جوامع و اعضای آن میگسترد و محدودیتهای خارجی را در راه حصول پارهای از اهداف اجتماعی که ما آن را توسعه مینامیم، به حداقل میرساند». بنابراین ارزشهای موجود در راستای رسیدن به توسعه، نشان از آن دارند که رشد و شکوفایی در عرصههای مختلف، برای رفع نیازهای اولیه انسانی و پیشرفت در زمینههای فرهنگی و ایجاد استقلال و درنهایت نیل به آزادی، از اهداف اصلی توسعه بهشمار میآیند.
جنیفر الیوت در کتاب مقدمهای بر توسعه پایدار در کشورهای درحالتوسعه میگوید:
«اگر واژه توسعه را گذار از مرحلهای به مرحله دیگر معنا کنیم، در آن صورت در مفهوم توسعه، سه واژه کلیدی «تحول» یا فرایند تغییر در یک دوره طولانیمدت و «تغییر» یا فرایند آن، قابل اندازهگیری در یک دوره کوتاهمدت و «پیشرفت» یا روند پویای حرکت و تغییر روبهجلو در گذر زمان، نهفته است».
پس با دریافتن اینکه توسعه، مفهومی تکبعدی نیست و جوانب متعددی را دربر میگیرد، در دایره تعاریف مدرن و امروزی خود، در ابعاد ذیل قابل بررسی است:
توسعه اقتصادی
توسعه اجتماعی
توسعه سیاسی
توسعه فرهنگی
توسعه انسانی
توسعه همهجانبه یا ملی
و درنهایت رسیدن به توسعهای پایدار که نمودی است از پیشرفت و توسعهیافتگی در تمامی ابعاد فوقالذکر.
هریک از جنبههای مذکور، شاخصها و زوایای متعددی را در درون خود بازتعریف کرده و بر آنها تأکید میکنند. شامل:
حقوق برابر در امر آموزشوپرورش و تربیت همگانی و... به دور از تبعیض
برابری حقوق زن و مرد
توزیع عادلانه فرصتها و منابع
محیط زیست و سرمایههای ملی و طبیعی و نقش و تأثیرات آنها
نقش سرمایههای انسانی و جامعه مدنی در پیشرفت و رشد
تأثیرات فرهنگها و سنن در جوامع در مسیر توسعه و... که به همگی این زمینهها و موارد خواهیم پرداخت.