حملونقل منهای متولی!
مجتبی بهاروند، رئیس سابق کمیسیون حملونقل اتاق بازرگانی ایران: همه میدانیم در ایران چیزی به نام متولی صنعت حملونقل نداریم. باید اشاره کرد که در تمامی کشورهایی که با آنها روابط تجاری داریم از افغانستان که اوضاع مساعدی ندارد تا ترکیه که در شرایط نسبتا مطلوبی است، وزارت ترانسپورت وجود دارد.
مجتبی بهاروند، رئیس سابق کمیسیون حملونقل اتاق بازرگانی ایران: همه میدانیم در ایران چیزی به نام متولی صنعت حملونقل نداریم. باید اشاره کرد که در تمامی کشورهایی که با آنها روابط تجاری داریم از افغانستان که اوضاع مساعدی ندارد تا ترکیه که در شرایط نسبتا مطلوبی است، وزارت ترانسپورت وجود دارد. در ممالک پیشرفته و متوسط اروپا و آمریکا هم وزارتی مختص این صنعت مسئولیت تعیین خطوط اصلی، مشی نهایی و پاسخگویی را بر عهده گرفته است. تا آنجا که میدانم هیچگاه در ایران وزارت حملونقل نداشتهایم. البته بیان این نکته ضروری است که تشکیل وزارتخانه به معنای ایجاد دستگاههای کنونی نیست که فربه و فاقد بوروکراسی کارآمد هستند بلکه متولیای که بتواند توسعه و تغییر ایجاد کند و یکی از پردرآمدترین صنایع جهان را در ایران از سردرگمی نجات دهد. از ابتدای انقلاب اسلامی در ایران وزارت راه و ترابری داشتیم که به طور معمول صنعت حمل و نقل و ترانزیت زیرمجموعه آن قرار گرفته بودند. هرچند مأموریت اصلی آن وزارتخانه راهسازی و جادهسازی بود. پس از آنکه مسکن و شهر سازی به آن مجموعه افزوده شد بارها اشاره کردم که صنعت حملونقل از اولویت کاری خارج شده و تمام توجه وزارتخانه جدید به مسئله شهرسازی معطوف شده است. امروز همچنان چیزی به نام متولی وجود ندارد. زمانی در حملونقل جادهای سازمان حملونقل و پایانهها را داشتیم که راهداری به آنها افزوده شد و باز هم در جلسه شورای عالی ترابری اشاره کردم که زمانی تا حدودی متولی داشتیم که افزودهشدن راهداری به آن سبب انتخاب یک مدیر راهدار خواهد شد و باز صنعت حملونقل از اولویت خارج و گم میشود. به نظر من بزرگترین و اساسیترین موضوع اقتصادی کشور حملونقل است. وابستگی دیگر حوزههای اقتصاد به این بخش بسیار زیاد است و تنوع کاری از کوچکترین بخش جادهای تا کشتیها و بار هوایی گستردگی بالایی داشته به همان نسبت از پیچیدگی و اهمیت اقتصادی فراوانی برخوردار هستند. بنابراین قطعا به یک متولی صاحب تخصص، آگاهی و تجربه کافی در این بخش نیازمندیم. متخصصان و کارشناسان به خوبی آگاه هستند که در حوزه ترانزیت ما بیش از 20 نهاد و ارگان ناظر داریم. بدتر اینکه هیچکدام حرف دیگری را اجرا نمیکنند و اساسا توجهی به یکدیگر ندارند. شیوه مدیریت در ایران با تمام دنیا متفاوت است. در همهجا وزارتخانهای وجود دارد که سیاستهای کلی حاکم بر صنعت حملونقل را تعیین کرده و برای بررسی و تأیید آنها را به پارلمان و قانونگذاران ارائه میکند. نباید از یاد برد که بخش خصوصی باید در تصمیمگیری سهیم باشد و نظرات تخصصی خود را ارائه دهد. متأسفانه هر چه جلوتر میرویم وزیرانی در این بخش سر کار میآیند که با این مبحث بیگانهتر هستند و کمتر تخصصی برای حل معضلات حاکم بر این صنعت دارند. در کشورهای دیگر میبینیم که اتحادیهها، سندیکاها و انجمنهای تخصصی تا چه اندازه در صنعت حملونقل تأثیرگذار هستند. به عنوان مثال در کشور همسایه ما ترکیه وزیر حملونقل با نظر مستقیم رئیس سندیکای حملونقل تعیین میشود. در حالی که ما در حوزه حملونقل به ویژه حملونقل بینالمللی ساختار مستقل قدرتمندی نداریم. برخی تشکلها مثل فدراسیون حملونقل را داریم اما فقط برخی شرکتها عضو آن هستند و اگر هرکدام از رؤسای اتحادیهها و انجمنهای ما بخواهند وزیر را ببینند باید شش ماه یا بیشتر در نوبت باشند و شاید اصلا نتوانند به این خواسته دست یابند. در واقع بخش خصوصی ایران هیچ نقشی در انجام کار تخصصی ندارد. چه برسد به اظهار نظر در انتخاب وزیر یا افراد تعیینکننده و صاحب نقش در این حوزه. امروز در ایران بیش از 500 هزار کامیون فرسوده داریم. اگر قرار باشد ناوگان نوسازی شود، چندین دستگاه و ارگان و نهاد در این موضوع نظر میدهند و به همین جهت تا امروز نتوانستیم شاهد یک تصمیم واحد باشیم. با وجود قرارگرفتن ایران در مسیر حملونقل جهانی و برخورداری از موقعیت دریایی بسیار مطلوب در شمال و جنوب اما متأسفانه وضعیتی غیر قابل رقابت و عقبمانده داریم. در نهایت، متأسفانه متولیان کنونی آگاهی بالایی از صنعت ندارند. نبود شناخت و تخصص در این حوزه آسیبهای بعضا جبرانناپذیری به این صنعت وارد میکند. به عنوان نمونه سال گذشته به واسطه بروز یک کجسلیقگی، 30 تا 40 شرکت بدون ارتکاب هیچ تخلفی به کمیسیون ماده 10 رفتند و به شکل نامناسبی با آنها برخورد شد و از ادامه فعالیت محروم شدند. با این وضعیت آگاهی، اطلاع و نبود سابقه در سیستم دولتی نمیتوان انتظار پیشرفت داشت. باید از تجربههای موفق دیگر کشورها الگو بگیریم و این ذهنیت «خودمان به تنهایی میتوانیم» را کنار بگذاریم.