|

بومی‌گزینی و سند تحول بنیادین آموزش‌ و پرورش

انتشار دفترچه شماره دو کنکور سراسری و اعلام «شرایط و ضوابط اختصاصی پذیرش دانشجوی متعهد خدمت در رشته‌های تحصیلی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی» بهانه‌ای شد تا شرایط و ضوابط اعلام‌شده را با آنچه در سند تحول بنیادین آموزش‌ و پرورش آمده است، مقایسه کنیم.

بومی‌گزینی و سند تحول بنیادین آموزش‌ و پرورش

صالح سوری

 

انتشار دفترچه شماره دو کنکور سراسری و اعلام «شرایط و ضوابط اختصاصی پذیرش دانشجوی متعهد خدمت در رشته‌های تحصیلی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی» بهانه‌ای شد تا شرایط و ضوابط اعلام‌شده را با آنچه در سند تحول بنیادین آموزش‌ و پرورش آمده است، مقایسه کنیم.

اگرچه سابقه بومی‌گزینی به‌ صورت محدود به سال‌های قبل از انقلاب برمی‌گردد، اما بعد از انقلاب اسلامی، کلیات طرح پیشنهادی سازمان سنجش آموزش کشور در مورد گزینش بومی آزمون سراسری با اهداف «کاهش مشکلات اقامتی و معیشتی دانشجویان (نظیر مشکل کمبود خوابگاه، افت تحصیلی ناشی از دوری خانواده و مشکلات اقتصادی)، کاهش مهاجرت درون‌کشوری و امکان قبولی بیشتر داوطلبان در منطقه بومی خود» در دویست‌و‌سیزدهمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی به تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۹ به تصویب رسید. همین شورا در جلسه ۶۲۸ یکم مرداد ۱۳۸۷ نیز بنا بر پیشنهاد وزارت علوم ضوابط مربوط به گسترش بومی‌گزینی در آزمون سراسری دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی را به تصویب رساند.

در همه این سال‌ها بومی‌گزینی مخالفان و موافقان زیادی داشت تا اینکه مجلس شورای اسلامی نیز به موضوع ورود کرد و با وجود همه پژوهش‌های انجام‌شده در این موضوع که معایب فراوان آن را اعلام کرده بودند، طرح بومی‌گزینی که طرح اولیه آن در مجلس دهم در تاریخ 7/11/1398 به تصویب رسیده بود، پس از رفت‌وآمد بین مجلس و شورای نگهبان در تاریخ 16/6/1399، به تصویب مجلس رسید و شورای نگهبان نیز در تاریخ 2/7/1399 آن را تأیید کرد.

مرکز پژوهش‌های مجلس پیش‌تر در گزارشی به بررسی پیامدهای بومی‌گزینی در پذیرش دانشجو پرداخته و نشان داده بود که بومی‌گزینی موجب «تضعیف انسجام ملی و افزایش قومیت‌گرایی، تضعیف امنیت ملی، ممانعت از هم‌افزایی فرهنگی بین اقوام مختلف کشور، تشدید نابرابری‌ها و کاهش تحرک اجتماعی، تشدید نابرابری‌های آموزشی و تضعیف زبان مشترک ایرانیان یعنی زبان فارسی» می‌شود.

علاوه بر گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، گزارش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری نیز با عنوان «آسیب‌شناسی نظام بومی‌گزینی دانشجو در آموزش عالی ایران» که در سال ۱۳۹۹ تهیه‌ شده بود و سایر پژوهش‌هایی که مراکز علمی و پژوهشی یا پژوهشگران دانشگاهی انجام داده‌اند، جملگی آثار منفی بومی‌گزینی را بیشتر از آثار مثبت آن ارزیابی کرده و علاوه بر موارد مندرج در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس به موارد زیر نیز به‌عنوان پیامدهای بومی‌گزینی اشاره‌ کرده‌اند: «تداوم چرخه توسعه‌نیافتگی مناطق کم‌برخوردار به دلیل به‌کارگیری نیروهای ضعیف و ناکارآمد از نظر فنی و تخصصی، تشدید رقابت‌های قومی و کم‌رنگ‌شدن منافع ملی، افت کیفیت آموزشی و تحصیلی، تشدید احساس تبعیض نسبت به مرکز، تشدید شکاف فرهنگی به دلیل توسعه‌نیافتگی متوازن، کاهش قرابت و پیوند اقوام، افزایش تمایل به مهاجرت به کشورهای هم‌جوار و فعال‌شدن گسل‌های اجتماعی».

اما آنچه در روزهای اخیر جلب‌ توجه می‌کند و در ادامه همان سیاست بومی‌گزینی است، اعلام «شرایط و ضوابط اختصاصی پذیرش دانشجوی متعهد خدمت در رشته‌های تحصیلی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی» در دفترچه شماره دو کنکور سراسری است که در آن وزارت آموزش‌ و پرورش در بند یک قسمت الف اعلام کرده که «پذیرش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی به‌ صورت بومی‌پذیری است» و عجیب آنکه به هدف عملیاتی پنج برنامه زیرنظام تربیت‌ معلم و تأمین منابع انسانی استناد کرده‌اند. درحالی‌که آنچه در راهکار 4-5 و برنامه ذیل آن‌ که در راستای هدف عملیاتی 5 سند تحول بنیادین آمده، کاملا مغایر با بومی‌گزینی است. البته چنین برداشت‌های نادرستی از برنامه‌های سند تحول بنیادین مسبوق به سابقه است و حکایت از آن دارد که برخی از مدیران ارشد وزارت آموزش‌ و پرورش شناخت درستی از سند تحول بنیادین و زیرنظام‌ها و برنامه‌های آن ندارند. سال گذشته نیز یکی از مدیران ارشد وزارتخانه در اظهاراتی کاملا مغایر با سند تحول بنیادین در مصاحبه‌ای با رسانه‌ها اظهار کرد که: «مهم‌ترین رویکرد وزارت آموزش‌ و پرورش در جذب و استخدام نیروی انسانی، بومی‌گزینی است. با بومی‌گزینی نیروی انسانی، بسیاری از مشکلات موجود در ساماندهی نیروی انسانی مرتفع می‌شود. هدف از بومی‌گزینی در آزمون‌های استخدامی برقراری عدالت آموزشی از حیث ساماندهی مطلوب نیروی انسانی و ایجاد توازن در ارائه خدمات آموزشی، پرورشی و تربیتی در نقاط مختلف کشور به‌ویژه مناطق محروم و کم‌برخوردار است».

تدوین‌کنندگان زیرنظام «تربیت‌ معلم و تأمین منابع انسانی» سند تحول بنیادین با آگاهی از نتایج پژوهش‌های انجام‌شده درباره بومی‌گزینی و آشنایی عملی و میدانی با اثرات مخرب بومی‌گزینی در آموزش‌ و پرورش و سایر بخش‌های کشور اقدام به گنجاندن برنامه «طراحی و استقرار نظام و سازوکارهای جذب و استخدام منابع انسانی «برای بوم» متناسب با شرایط و آمایش سرزمینی» ذیل راهکار 4-5 سند تحول بنیادین کرده‌اند و برای جلوگیری از هرگونه تفسیر نادرست از عبارت «برای بوم» آن را در زیرنظام تعریف کرده‌اند. بر ‌اساس زیرنظام تربیت‌ معلم و تأمین منابع انسانی سند تحول بنیادین «منظور از عبارت «برای بوم» گزینش و استخدام منابع انسانی از هر منطقه‌ای از کشور بر ‌اساس شایستگی‌ها برای خدمت در منطقه یا استان مدنظر است. در این روش انتخاب افراد محدود و منحصر به محل زندگی و تولد آنان نخواهد بود، ولی صرفا برای خدمت در آن استان یا منطقه مدنظر استخدام می‌شوند». چنانچه در تعریف زیرنظام از عبارت «برای بوم» آمده است، بومی‌بودن هیچ‌گونه امتیازی برای افراد ندارد و شرط قبولی در آزمون صرفا بر‌ اساس شایستگی‌های علمی و داشتن صلاحیت‌های عمومی و تخصصی است؛ بنابراین افراد در هر گوشه از کشور فارغ از بومی‌بودن یا نبودن می‌توانند در صورت داشتن صلاحیت‌های لازم به استخدام آموزش‌ و پرورش درآیند، اما استخدام آنان صرفا برای همان بوم است و همان‌طور که به‌درستی در شرایط و ضوابط اختصاصی اعلام‌شده از سوی وزارت آموزش‌ و پرورش آمده «بعد از طی فرایند استخدامی، خارج‌شدن نیرو (فرد قبول‌شده) از بوم خدمت به‌ منزله قطع رابطه استخدامی بوده و بنابراین درخواست جابه‌جایی به هر دلیلی به سایر استان‌ها یا دستگاه‌های اجرائی کشور یا در سطح همان استان، موجب قطع رابطه استخدامی آنان خواهد شد».

حکم صریح، روشن و شفاف زیرنظام تربیت‌ معلم و تأمین منابع انسانی جای هرگونه تفسیر و برداشت شخصی را از عبارت «برای بوم» بسته است و اگر وزارت آموزش‌ و پرورش مانند گذشته در پی اجرای سیاست «از بوم برای بوم» است، بهتر نیست به‌ جای استناد به سند تحول بنیادین به سایر قوانین موجود استناد کند؟ پیامدهای نامطلوب سیاست بومی‌گزینی برای کشور ایجاب می‌کند چنانچه حاکمیت نگران آینده کشور است، در آن تجدیدنظر کند و با استفاده از مراکز پژوهشی و صاحب‌نظران دغدغه‌مند و وطن‌دوست به دنبال راهکارهایی بهتر برای مشکلاتی باشد که بومی‌گزینی در پی گره‌گشایی از آنهاست.