|

نگاهی به رشادت‌های جامعه پزشکی در پاندمی کووید‌۱۹

‏‬پزشکانی که مشق عشق نوشتند

وقتی ویروس کرونا در شهر «ووهان» چین پیدا شد و تصاویری از بیماران و فوتی‌ها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد، وحشت عجیبی سراپای مردم جهان را فرا‌گرفت.

‏‬پزشکانی که مشق عشق نوشتند

وقتی ویروس کرونا در شهر «ووهان» چین پیدا شد و تصاویری از بیماران و فوتی‌ها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد، وحشت عجیبی سراپای مردم جهان را فرا‌گرفت. خیلی‌ها فکر نمی‌کردند این ویروس ناشناخته قرار است خیلی زود سراسر جهان را آلوده کند؛ اما وقتی گزارش‌هایی از دیگر کشورها روی خروجی رسانه‌ها قرار گرفت، ترس مردم دوچندان شد.

سرانجام این ترس و دلهره در ایران هم نمایان شد؛ زمانی که وزارت بهداشت به‌طور رسمی اعلام کرد مواردی از ابتلا به ویروس کرونا در شهر قم گزارش شده است.

اواخر بهمن ۱۳۹۸ بود و مردم داشتند خود را برای سال نو آماده می‌کردند که همه چیز نقش بر آب شد؛ زیرا نوروز ۹۹ برای مردم ایران به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد و ترس از این ویروس کشنده، باعث شد در خانه بمانند.

خیابان‌ها خلوت بود و گویی کسی در این دیار زندگی نمی‌کرد. خیلی‌ها خریدهای ضروری را انجام داده بودند تا کمتر از خانه خارج شوند. وقتی هم یک نفر از اعضای خانواده برای خرید بیرون می‌رفت، سعی می‌کرد با کمتر کسی برخورد و گفت‌وگو کند.

کافی بود یک نفر سرفه یا عطسه کند، به‌سرعت باد همه از اطراف او فرار می‌کردند.

کرونا همه را فراری داده بود... .

هر‌چه از روزهای کرونایی می‌گذشت، تعداد بیماران و فوتی‌ها بیشتر می‌شد و همین امر، کار پزشکان و کادر درمان را سخت‌تر کرده بود؛ به‌طوری‌که برخی از کادر درمان مجبور بودند روزها و هفته‌ها را بدون استراحت، در بیمارستان‌ها بمانند تا جان بیماران را نجات دهند.

حسین کرمانپور، مدیر بخش اورژانس بیمارستان سینای تهران، جزء نخستین پزشکانی بود که در اسفند ۹۸ به کرونا مبتلا شد. او از روزهای سخت و تلخ کرونایی می‌گوید و اینکه چگونه مرگ بیمار در جلو چشمان پزشک، دردآور است.

کرمانپور آن روزها را این‌گونه روایت می‌کند: یک پزشک برای نجات جان بیمارش دارویی را تجویز می‌کند و همراهان بیمار هم هر‌طور بود آن دارو را تهیه می‌کردند، اما در نهایت منجر به نجات بیمار نمی‌شد. این صحنه‌های تلخ کرونا بود.

او به خطرات کرونا برای خانواده کادر درمان اشاره می‌کند و می‌گوید: بعد از شیفت، کادر درمان که در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند، با خود ویروس را به خانه می‌برند. در اصفهان زن و شوهر پزشک بودند و فرزندشان کرونا گرفت و فوت شد. کل خانواده در این جنگ حضور دارند. وجه تمایز دوران کرونا با دفاع مقدس این است که در مبارزه با کرونا، کادر درمان خانوادگی درگیر می‌شدند. خیلی از همکاران ما ناخواسته کرونا را به پدر و مادر، زن و بچه و... منتقل کردند و آنها را از دست دادند.

روزهای بدون ماسک و واکسن

با آمدن کرونا، ماسک‌های سه‌لایه که تا دیروز در قفسه داروخانه‌ها خاک می‌خورد و کسی خریدار آنها نبود، یکباره نایاب شد. شرایط به‌گونه‌ای بود که کادر درمان هم در تهیه ماسک دچار مشکل بودند؛ اما هر‌چه بود، بالای سر بیمار کرونایی حاضر می‌شدند و ترسی هم از ویروس مرگبار نداشتند. نبود واکسن نیز یکی دیگر از مشکلات در مواجهه با ویروس کرونا بود که کادر درمان از آن محروم بودند؛ زیرا با توجه به شرایط تحریمی کشور و مشکلاتی که بر سر راه واردات واکسن وجود داشت، کادر درمان ما نتوانست در ماه‌های ابتدایی شیوع کرونا، به واکسن دسترسی پیدا کند.

مردم از جنازه کرونایی هم وحشت داشتند

یادم هست که اوایل کرونا آقای جوانی آمده بود که جنازه مادرش را تحویل بگیرد؛ همان‌طور که می‌دانید هر جنازه‌ای باید شناسایی و سپس تحویل داده شود. در اوج کرونا بودیم و فضای سردخانه خیلی شلوغ بود، برای همین این آقای جوان از ترس اینکه کرونا بگیرد، نمی‌توانست وارد سردخانه شود. از اینکه نمی‌توانست نزدیک‌تر بیاید و مادرش را ببیند، ناراحت بود و گریه می‌کرد. در‌حالی‌که پرسنل سردخانه در بیمارستان‌ها در چنین شرایطی به بیماران کرونایی خدمت می‌کردند و این از‌خودگذشتگی‌ها را در این دوران زیاد دیدیم. هیچ‌کدام از پرسنل بیمارستان‌ها دست از کار نکشیدند و همیشه آماده خدمت به مردم عزیز بوده‌اند.

مدافعان سلامت عافیت‌طلب نبودند

عباس شیراوژن، سخنگوی ستاد ملی کرونا، ضمن تقدیر و تجلیل از زحمات کادر درمان در مبارزه با کرونا و تقدیم ۳۰۰ شهید مدافع سلامت گفت: مدافعان سلامت در دوران کرونا عافیت‌طلبی نکردند تا مردم ما کمتر سوگوار شوند.

وی افزود: مدافعان سلامت همچون دوران دفاع مقدس، در این دوران از جان مایه گذاشتند.

اولین شهید مبارزه با کرونا

نرجس خانعلی‌زاده سال ۱۳۷۴ در کلاچای شهرستان رودسر متولد شد و پس از پایان تحصیلات به‌عنوان پرستار در بخش اورژانس بیمارستان میلاد لاهیجان مشغول به کار شد. او در ابتدای شیوع ویروس کرونا و در حین مراقبت از بیماران کرونایی در بیمارستان میلاد لاهیجان به کرونا مبتلا شد و ششم اسفند ۱۳۹۸ بر اثر همین بیماری به شهادت رسید و نخستین شهید مدافع سلامت کشور شد.

روزهای سخت کرونایی ادامه داشت

از اسفند ۹۸ تا امروز، هفت موج بیماری کرونا را پشت سر گذاشته‌ایم و در این ۲۶ ماه، تعداد خیلی زیادی از پزشکان جان خود را در راه مبارزه با کرونا و نجات جان هم‌وطنان خود از دست داده‌اند. خیلی‌ها نیز درگیر بیماری شدند و نتوانستند به طبابت ادامه دهند و همه این روزها را دیده‌اند و پا پس نکشیده‌اند. از یادمان نمی‌رود که در روزهای ابتدایی شیوع کرونا در جهان، برخی از پزشکان و پرستاران در کشورهای اروپایی، دست به اعتراض و اعتصاب زدند و نتوانستند روزهای سخت کرونایی را تحمل کنند؛ اما طبیبان ایرانی هرگز حاضر نشدند به خاطر نجات جان خود، جان هم‌وطنانشان به خطر بیفتد. چه‌بسا اگر رشادت‌ها و ایثار مدافعان سلامت نبود، شرایط ما سخت‌تر شده بود و آمار مرگ‌و‌میر نیز بیشتر‌.

دفاع مقدس و کرونا

جامعه پزشکی در دوران هشت سال دفاع مقدس توانست به خوبی از جایگاهی که برای آن قسم خورده است، دفاع کند؛ به‌طوری‌که در اسناد نظامی هم به این موضوع اشاره شده که کادر درمان ما بدون هیچ ترس و واهمه‌ای از دشمن، در خط مقدم رزم، مشغول درمان مجروحان می‌شدند. همین ویژگی را برای دومین بار در دوران کرونا شاهد بودیم.

نکته تشابه این دو مقطع تاریخی، وجود پدیده‌های ناشناخته در هر دو مقطع است. در زمان جنگ ما با یک پدیده ناشناخته همچون بمباران شیمیایی مواجه شدیم و کادر درمان با گروهی از بیماران روبه‌رو می‌شدند که نمی‌دانستند راه درمان آنها چیست و در دوران کرونا نیز با یک ویروس ناشناخته مواجه شدند و کادر درمان وارد میدان مبارزه‌ای شدند که هیچ تصویری از آن نداشتند.

کادر درمان مانند رزمندگان با همان انگیزه‌های جهادی در میدان مبارزه حاضر شدند. در دوره هشت‌ساله جنگ اعمال جراحی طولانی‌مدت انجام می‌شد و پزشکان زیادی داشتیم که مانند سردارهای جنگ شبانه‌روزی در جبهه درمان حضور داشتند و در دوره کرونا نیز اتفاقات مشابه زمان جنگ را می‌بینیم؛ کادر درمان بی‌ادعا و بی‌وقفه در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی به مردم خدمت می‌کنند. این دو مقطع تاریخی نشانگر خدمت جامعه پزشکی به کشور است.

زن و شوهر پرستار

نگران بودم که شوهرم به کرونا مبتلا نشود، ولی متأسفانه شد؛ چون پرستار بخش اورژانس بود. اینها را خانم جوانی می‌گوید که در بیمارستان سینا در بخش بیماران مبتلا به کووید‌۱۹ کار می‌کند.

این خانم آن روزها را این‌گونه روایت می‌کند: مجبور شدیم همسرم را ۱۴ روز قرنطینه کنیم و این مدت خیلی نگران او بودم؛ چون واقعا حالش بد بود. ولی خوشحالی و امیدم این بود که می‌دیدم مریض‌های اینجا خوب می‌شوند، مرخص می‌شوند و می‌روند خانه و من از ته دل برای آنها آرزوی خوشی و سلامتی می‌کردم.

از این دست صحنه‌ها در دوران کرونا زیاد دیده‌ایم و شنیده‌ایم؛ زن و شوهر پزشک، برادر و خواهر پرستار و... که شاید این روزها دیگر کنار هم نباشند و کرونا یکی از آنها را گرفته است. بااین‌حال، روزهای ایثار و از‌جان‌گذشتگی کادر درمان در روزهای سخت و تلخ کرونا، برای همیشه به‌عنوان میراث ماندگار و جاودان باقی خواهند ماند.

فرزندان این مرز و بوم باید این میراث جاودان را سینه به سینه و نسل به نسل به آیندگان انتقال دهند تا معلوم شود جامعه پزشکی جدا از مردم نیست.

مشق عشق کادر درمان

مدافعان سلامت، قهرمانان حکایت کرونا، بزرگ‌مردان و زنانی هستند که با شیوع این ویروس سرکش، مردم را در برابر این این بیماری مهلک تنها نگذاشتند و با تمام توان پای کار ماندند و در این میان عده‌ای از آنان به این ویروس وحشی مبتلا شدند و تعدادی دیگر جانشان را از دست دادند.

پزشکان فقط به فکر پول نیستند

شاید موضوعی که جامعه پزشکی را همواره دلخور می‌کند و می‌رنجاند، برچسب «پزشک پولکی» است؛ زیرا برخی افراد فکر می‌کنند جامعه پزشکی از طبقه مرفه بی‌درد است. در‌حالی‌که قریب به اتفاق پزشکان، در سطح متوسط و پایین جامعه قرار دارند و این‌گونه نیست که با درد و رنج مردم بیگانه باشند.

جامعه پزشکی توقع دارد در روزهایی که کرونا خاموش می‌شود، خدمات آنها فراموش نشود. جامعه پزشکی دلخوش به اعتماد مردم است و اگر قرار باشد این اعتماد خدشه‌دار شود، قطعا در مسیر خدمت پزشکان به مردم مشکلاتی بروز خواهد کرد که آسیب آن در وهله اول متوجه سلامت مردم خواهد شد. بنابراین جایگاه و منزلت جامعه پزشکی را ارج نهیم.