دادههای آنلاین بررسی میکنند
گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه چگونه بود و چگونه شد؟
فضای سیاسی و رسانهای کشور در هفته گذشته تحت تأثیر انتشار گزارش تحقیق و تفحص مجلس از فولاد مبارکه قرار گرفته بود. این گزارش واکنشهای زیادی در پی داشت؛ ابتدا مسئولان ارشد دولت سابق اقدام به تکذیب آن گزارش کردند و با گسترش واکنشها به آن و گسترش دامنه اعتراضها به برخی گروهها و نهادهای نزدیک به حاکمیت، رئیس کمیته تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه نیز در کمال تعجب گفت گزارش منتشرشده را تأیید نمیکند.
محمد رهبری- هادی صفری: فضای سیاسی و رسانهای کشور در هفته گذشته تحت تأثیر انتشار گزارش تحقیق و تفحص مجلس از فولاد مبارکه قرار گرفته بود. این گزارش واکنشهای زیادی در پی داشت؛ ابتدا مسئولان ارشد دولت سابق اقدام به تکذیب آن گزارش کردند و با گسترش واکنشها به آن و گسترش دامنه اعتراضها به برخی گروهها و نهادهای نزدیک به حاکمیت، رئیس کمیته تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه نیز در کمال تعجب گفت گزارش منتشرشده را تأیید نمیکند. در نهایت نیز روابطعمومی مجلس در اطلاعیهای اعلام کرد «آنچه در فضای رسانهای منتشر شده است، نسخهای از گزارش تحقیق و تفحص است که باید بعد از بررسی نهایی و اصلاح لازم به قوه قضائیه ارجاع شود و برای انتشار عمومی نبوده است. این نسخه گزارش حتی برای نمایندگان مجلس نیز بارگذاری نشده است». اما گزارش مذکور چگونه در فضای آنلاین منتشر شد و چه واکنشی دریافت کرد؟
دادههای توییتر نشان میدهد در 10 روز گذشته، یعنی از زمان انتشار اولین توییت در این رابطه تاکنون، حدود 22 هزار توییت و ریپلای در این زمینه منتشر شده است. اگرچه اولین توییت در مورد فولاد مبارکه، توسط یک رسانه اقتصادی نزدیک به جریان انقلابی و اصولگرایی و با محتوای حمله به دولت سابق منتشر شد، اما این موضوع تا روز 28 مرداد چندان مورد توجه کاربران توییتر و رسانهها قرار نگرفت و توجهات به آن تازه در روز 30 مرداد به نقطه اوج خود رسید.
اما واکنشها به انتشار این موضوع چه بود؟
درحالیکه شواهد نشان میدهد انتشار اولیه گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه در توییتر و کانالهای تلگرامی با رویکرد حمله به دولت سابق بوده است، اما با افزایش توجهات به آن، ماجرا عوض شد. دادههای توییتری نشان میدهد از روز 28 مرداد که توجهات به موضوع فولاد مبارکه افزایش یافته است، گروهی که بیشترین تعداد توییت و ریتوییت را در این رابطه داشتهاند، مخالفان جمهوری اسلامی بودهاند و جریان انقلابی تنها یکسوم از محتوای کل شبکه را شکل داده است. در نتیجه این گزارش در عمل تبدیل به ابزاری برای انتقاد و اعتراض به نهادهای نزدیک به حاکمیت شد و باعث شد تا ادعای وجود فساد ساختاری در کشور در فضای توییتر برجسته شود.
این یافته در ابرکلمات توییتهای منتشرشده نیز مشهود است. در میان توییتهای منتشرشده، کلیدواژههای «فساد»، «اختلاس»، «دزد» و «سیستماتیک» بسامد بالایی داشته و بسیار تکرار شده است. تکرار زیاد این کلمات نشان میدهد که بحث فساد سیستماتیک و موضوع اختلاس در توییتها برجسته بوده است. این در حالی است که اسامی برخی مسئولانی که در گزارش نامشان مطرح شده، تا یکپنجم کمتر تکرار شده است. این امر بیانگر آن است که با وجود حملات اولیه به دولت سابق، موضوع محدود به این امر نمانده و فراتر از آن رفته است. دادههای مذکور نکات شایان توجه دیگری نیز دارد. برای مثال، نام «سپیده رشنو» در توییتها بارها تکرار شده است. کاربرانی که نام او را در نسبت با ماجرای فولاد مبارکه به کار بردهاند، در اصل خواستهاند رفتار دستگاههای نظارتی را مورد سؤال قرار دهند. حتی توییت استاد دانشگاه شریف که در میان توییتهای مربوط به فولاد مبارکه بیشترین تعداد لایک را داشته و از استوری اینستاگرامی علی کریمی نیز سردرآورد، بیانگر آن است که ذهنیت بسیاری از کاربران و مردم در مواجهه با اخبار تخلفات فولاد مبارکه، محدود به یک شخص و جریان نیست و کلیت سازمانها و دستگاههای دولتی و حاکمیتی را شامل شده است.
این دادهها نشان میدهد انتشار گزارش تحقیق و تفحص مجلس از فولاد مبارکه، باعث شده است تا بسیاری از مردم و کاربران شبکههای اجتماعی انتقاداتی را علیه حاکمیت و نه یک دولت خاص بیان کنند؛ امری که در برنامههای رسانههای فارسیزبان خارج از کشور نیز مشهود بود. شاید به همین خاطر است که حالا مجلس و رئیس کمیته تحقیق و تفحص فولاد مبارکه نیز گزارش منتشرشده را تأیید نمیکنند؛ چراکه از تبعات آن آگاه شدهاند. حالا سازمان حسابرسی کشور نیز بیانیهای داده و گفته است «این سازمان تاکنون به موردی از تخلف توسط گروه رسیدگیکننده شرکت فولاد مبارکه اصفهان برخورد نکرده است» و آن را «شیطنت تبلیغاتی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران» دانسته است. نکته مهم اما آن است که اگر ادعای سازمان حسابرسی کشور را بپذیریم، این شیطنت تبلیغاتی ابتدا از سمت برخی رسانههای مورد حمایت نهادهای خاص در داخل منتشر شده است. سؤال مهم اینجاست که این گزارش از سمت مجلس چگونه به دست این رسانهها رسیده و چرا چنین رسانههایی که نزدیک به جریانات اصولگرا و انقلابی تلقی میشوند، باید علیه نظام جمهوری اسلامی شیطنت تبلیغاتی کنند؟محمد رهبری- هادی صفری: فضای سیاسی و رسانهای کشور در هفته گذشته تحت تأثیر انتشار گزارش تحقیق و تفحص مجلس از فولاد مبارکه قرار گرفته بود. این گزارش واکنشهای زیادی در پی داشت؛ ابتدا مسئولان ارشد دولت سابق اقدام به تکذیب آن گزارش کردند و با گسترش واکنشها به آن و گسترش دامنه اعتراضها به برخی گروهها و نهادهای نزدیک به حاکمیت، رئیس کمیته تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه نیز در کمال تعجب گفت گزارش منتشرشده را تأیید نمیکند. در نهایت نیز روابطعمومی مجلس در اطلاعیهای اعلام کرد «آنچه در فضای رسانهای منتشر شده است، نسخهای از گزارش تحقیق و تفحص است که باید بعد از بررسی نهایی و اصلاح لازم به قوه قضائیه ارجاع شود و برای انتشار عمومی نبوده است. این نسخه گزارش حتی برای نمایندگان مجلس نیز بارگذاری نشده است». اما گزارش مذکور چگونه در فضای آنلاین منتشر شد و چه واکنشی دریافت کرد؟
دادههای توییتر نشان میدهد در 10 روز گذشته، یعنی از زمان انتشار اولین توییت در این رابطه تاکنون، حدود 22 هزار توییت و ریپلای در این زمینه منتشر شده است. اگرچه اولین توییت در مورد فولاد مبارکه، توسط یک رسانه اقتصادی نزدیک به جریان انقلابی و اصولگرایی و با محتوای حمله به دولت سابق منتشر شد، اما این موضوع تا روز 28 مرداد چندان مورد توجه کاربران توییتر و رسانهها قرار نگرفت و توجهات به آن تازه در روز 30 مرداد به نقطه اوج خود رسید.
اما واکنشها به انتشار این موضوع چه بود؟
درحالیکه شواهد نشان میدهد انتشار اولیه گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه در توییتر و کانالهای تلگرامی با رویکرد حمله به دولت سابق بوده است، اما با افزایش توجهات به آن، ماجرا عوض شد. دادههای توییتری نشان میدهد از روز 28 مرداد که توجهات به موضوع فولاد مبارکه افزایش یافته است، گروهی که بیشترین تعداد توییت و ریتوییت را در این رابطه داشتهاند، مخالفان جمهوری اسلامی بودهاند و جریان انقلابی تنها یکسوم از محتوای کل شبکه را شکل داده است. در نتیجه این گزارش در عمل تبدیل به ابزاری برای انتقاد و اعتراض به نهادهای نزدیک به حاکمیت شد و باعث شد تا ادعای وجود فساد ساختاری در کشور در فضای توییتر برجسته شود.
این یافته در ابرکلمات توییتهای منتشرشده نیز مشهود است. در میان توییتهای منتشرشده، کلیدواژههای «فساد»، «اختلاس»، «دزد» و «سیستماتیک» بسامد بالایی داشته و بسیار تکرار شده است. تکرار زیاد این کلمات نشان میدهد که بحث فساد سیستماتیک و موضوع اختلاس در توییتها برجسته بوده است. این در حالی است که اسامی برخی مسئولانی که در گزارش نامشان مطرح شده، تا یکپنجم کمتر تکرار شده است. این امر بیانگر آن است که با وجود حملات اولیه به دولت سابق، موضوع محدود به این امر نمانده و فراتر از آن رفته است. دادههای مذکور نکات شایان توجه دیگری نیز دارد. برای مثال، نام «سپیده رشنو» در توییتها بارها تکرار شده است. کاربرانی که نام او را در نسبت با ماجرای فولاد مبارکه به کار بردهاند، در اصل خواستهاند رفتار دستگاههای نظارتی را مورد سؤال قرار دهند. حتی توییت استاد دانشگاه شریف که در میان توییتهای مربوط به فولاد مبارکه بیشترین تعداد لایک را داشته و از استوری اینستاگرامی علی کریمی نیز سردرآورد، بیانگر آن است که ذهنیت بسیاری از کاربران و مردم در مواجهه با اخبار تخلفات فولاد مبارکه، محدود به یک شخص و جریان نیست و کلیت سازمانها و دستگاههای دولتی و حاکمیتی را شامل شده است.
این دادهها نشان میدهد انتشار گزارش تحقیق و تفحص مجلس از فولاد مبارکه، باعث شده است تا بسیاری از مردم و کاربران شبکههای اجتماعی انتقاداتی را علیه حاکمیت و نه یک دولت خاص بیان کنند؛ امری که در برنامههای رسانههای فارسیزبان خارج از کشور نیز مشهود بود. شاید به همین خاطر است که حالا مجلس و رئیس کمیته تحقیق و تفحص فولاد مبارکه نیز گزارش منتشرشده را تأیید نمیکنند؛ چراکه از تبعات آن آگاه شدهاند. حالا سازمان حسابرسی کشور نیز بیانیهای داده و گفته است «این سازمان تاکنون به موردی از تخلف توسط گروه رسیدگیکننده شرکت فولاد مبارکه اصفهان برخورد نکرده است» و آن را «شیطنت تبلیغاتی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران» دانسته است. نکته مهم اما آن است که اگر ادعای سازمان حسابرسی کشور را بپذیریم، این شیطنت تبلیغاتی ابتدا از سمت برخی رسانههای مورد حمایت نهادهای خاص در داخل منتشر شده است. سؤال مهم اینجاست که این گزارش از سمت مجلس چگونه به دست این رسانهها رسیده و چرا چنین رسانههایی که نزدیک به جریانات اصولگرا و انقلابی تلقی میشوند، باید علیه نظام جمهوری اسلامی شیطنت تبلیغاتی کنند؟