همدان؛ قربانی «ترک فعل مستمر»
درست است که این روزها شهرکرد و همدان هر دو با معضل قطعی آب شهری مواجه هستند اما درواقع یکی را میتوان در دسته حوادث غیرقابل پیشبینی و دیگری را در دسته وقایع محتملالوقوع و قابل پیشبینی قرار دارد.
حسین بشیری-پژوهشگر حقوق و رسانه: درست است که این روزها شهرکرد و همدان هر دو با معضل قطعی آب شهری مواجه هستند اما درواقع یکی را میتوان در دسته حوادث غیرقابل پیشبینی و دیگری را در دسته وقایع محتملالوقوع و قابل پیشبینی قرار دارد.
یک شهر با بیش از نیممیلیون جمعیت مدتی است با قطعی گسترده آب مواجه شده و از قضا این شهر که در دامنه الوند قرار گرفته روزگاری به جهت آب فراوان موجود در آن منطقه بسیار مشهور بود اما اینکه چه شده که این شهر و مردمان این دیار با چنین معضلی مواجه شدهاند، دلایل مستقیم و غیرمستقیم متعددی دارد.
وقتی یک سد که منبع اصلی تهیه آب شرب یک شهر با این جمعیت بوده، بهطور واضح خشک میشود و ساکنان این منطقه را با معضلات متعددی مواجه میکند و به مدت چندین روز آنان را از نعمت بهرهمندی از آب سالم و کافی محروم میکند، نباید تصور کرد این موضوع بهطور دفعتا واحدا پیش آمده و امری بوده که به شکل غیرمترقبه واقع شده است.
اگر درباره معضل کمآبی در این منطقه بررسی به عمل آید کاملا عیان میشود که این مشکل از مدتها پیش از سوی کارشناسان بهصورت هشدارگونهای بیان شده و بارها تذکر داده شده که با این روند برداشت آب از این سد و کاهش ورودی به آن ممکن است روزگاری برسد که این سرمایه مهم آبی منطقه غرب کشور کاملا خشک شده و از حیز انتفاع خارج شود.
درمورد اینکه معضل کمآبی یا بیآبی ممکن است چه مشکلاتی را پدیدار کند، میتوان سطرها نوشت اما درواقع هیچ مرقومهای قادر به توصیف کامل و واقعی لحظهای از اوضاع و احوال افراد درگیر با این مشکل نیست و نمیتواند حق مطلب را بیان کند. این را که قطعی آب شرب به مدت طولانی در روزهای متعدد چه تأثیری بر سبک زندگی افراد میگذارد، نمیتوان بهطور کامل توصیف کرد اما آنچه در این میان مهم است و جدا از موضوع رفع مشکل و آبرسانی سریع به این شهروندان قرار دارد، بحث پیگرد قضائی عاملان این معضل است و مباشر یا معاون یا مسبب حادثشدن چنین بلایی بر سر مردمان یک شهر باید به حضور افکار عمومی معرفی شود.
شاید تصور شود که بیآبی یک معضل موقتی و گذرا ست و اهمیت خیلی بالایی ندارد اما در واقعیت ماجرا بهگونهای دیگر است و همین مشکل بیآبی میتواند حقوق افراد یک جامعه را زایل کرده یا بر آن خدشه وارد کند و حداقل اثر میتواند این باشد که «رعایت کرامت انسانی افراد جامعه» بهعنوان یک اصل مهم عرفی و فقهی و قانونی مورد بیتوجهی قرار میگیرد. اگر روزی قرار باشد درباره «ترک فعل» سخنی بیان شود، شاید بهتر باشد که ماجرای خشکشدن یک سد عظیم و حیاتی به نام سد اکباتان را بهعنوان مصداق عینی و بارزی برای آن معرفی کرد و تشریح کرد که «ترک فعل مستمر» از سوی مدیران متعدد چه ضرر و زیانهای جبرانناپذیری به بار آورد.
اینکه باید هرچهسریعتر این مشکل رفع شود و البته آنگونه که از اخبار فهم میشود، با توجه به اتمام خط انتقال آب از سد تالوار به این شهر ممکن است این مهم همین روزها واقع شود، امری بدیهی و حتمی است اما در کنار آن آنچه بهتر است مورد توجه قرار گیرد، بررسی «ترک فعل مستمر» رخداده در این موضوع است. انتظار است که دستگاه قضا و بهویژه ریاست محترم این قوه همانگونه که در این مدت دیده شده که برای معضلات ملی جلسات چندجانبهای مهیا کرده و به بررسی و پیگیری آنان اهتمام میورزد، در این مورد هم با تشکیل چنین جلسهای به موضوع این ترک فعل مدیران رسیدگی کند تا عیان شود چرا با وجود همه تذکرات کارشناسی مدیران متولی امور نتوانسته از وقوع این مشکل جلوگیری کنند.
درباره پیگرد ترک فعل مدیران دستورالعملی در سال 1399 از سوی سیدابراهیم رئیسی، رئیس وقت دستگاه قضا تهیه و ابلاغ شد. این دستورالعمل اگرچه کامل نبود اما بههرحال آغازی بود بر رسیدگی به موضوع ترک فعل مدیران؛ بنابراین به نظر میرسد که با توجه به مورد حادثشده در سد اکباتان و مشکلات مرتبط با آن مجموعه فعلی مدیران دستگاه قضائی با تکمیل و بازآرایی آن دستورالعمل به این نوع از تخلفات ورود جدی داشته باشند.