|

گفت‌وگویی آزاد با عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی

عملکردم را مقایسه کنید تا امکان قضاوت درستی وجود داشته باشد

شیخ‌الوزرای هیئت دولت است و به‌واسطه سابقه مدیریتی و نفوذی که دارد، خودش را یکی از گزینه‌های حل‌و‌فصل مسائل می‌داند.

عملکردم را مقایسه کنید 
تا امکان قضاوت درستی وجود داشته باشد

معصومه اصغری: شیخ‌الوزرای هیئت دولت است و به‌واسطه سابقه مدیریتی و نفوذی که دارد، خودش را یکی از گزینه‌های حل‌و‌فصل مسائل می‌داند. با روی خوش‌ و حاضر‌جواب برخورد می‌کند، از مسائل مطلع است و درمورد هر موضوعی داستانی برای تعریف‌کردن دارد و به همین دلیل گفت‌و‌گو با او حتما طولانی می‌شود. می‌گوید روحیه کوه و پیمایش و ورزش ‌و گشت‌وگذار را از جوانی حفظ کرده و این علاقه به سفر استانی و بازدید میدانی پروژه‌ها ریشه در همین روحیه دارد. به عنوان کسی که سال‌ها مدیریت رسانه انحصاری تصویری را داشته، به فیلم‌گرفتن و اثرگذاری آن واقف است و برای همین کفه فیلم‌ها و حواشی سفرهایش به گزارش عملکرد سفرهایش سنگینی می‌کند. می‌گوید آقای رئیسی با من شوخی می‌کند که یکی صبحانه شما معروف است، یکی ناهار ما! با عزت‌الله ضرغامی، درباره برخی مسائل و حواشی حوزه فعالیتش و کارها و ‌برنامه‌هایی که خودش می‌گوید کاملا شخصی پیش می‌برد، گفت‌وگو‌ کردیم . مهندس ضرغامی قبل از آغاز  گفت‌و‌گو مقدمه‌ای درباره تاریخ چند سال گذشته روزنامه‌نگاری و روزنامه‌های اصلاح‌طلب مطرح کرد که ابتدا این مقدمه را می‌خوانید و بعد مشروح گفت‌‌و‌گو ارائه می‌شود.

مقدمه: روزنامه‌های اصلاح‌طلب تاریخ مطبوعات در دوران بعد از انقلاب در دو دوره با تحولاتی روبه‌رو بودند؛ یکی بعد از دوم خرداد و ظهور اصلاحات و یکی بعد از گسترش فضای مجازی و سایبری در سال‌های اخیر. بعد از آمدن ظرفیت‌های جدید فضای مجازی، با تکثر فوق‌العاده رسانه‌ای و در‌عین‌حال فضایی سطحی، هیجانی و غیردقیق در رسانه مواجه شدیم. این شرایط برای همه گروه‌های رسانه‌ای یک خطر محسوب می‌شود. ضمن اینکه دیگر سال‌هاست که بعد از نماز‌خواندن مشترک آقای خاتمی و ناطق نوری بسیاری از مرزبندی‌های جریان‌های سیاسی تغییر و تلفیق شده است و دیگر آن اصلاح‌طلب و اصولگرای سنتی را نداریم.

اما در غیاب آن اصلاحات گذشته، رسانه‌های اصلاحات زنده مانده‌اند و حالا رسانه‌ها هستند که جریان‌های سیاسی را زنده نگه می‌دارند و از این جهت این روزنامه‌ها و مشخصا روزنامه «شرق» که یکی از قله‌های بلند جریان رسانه‌ای اصلاحات است که نقش مهمی در زنده نگه‌داشتن این تفکر دارند. درعین‌حال معتقدم که درباره آسیب‌های فضای مجازی جدید با همه افرادی که اهل محتوا و خبر و رویکردهای جدید هستند، هم‌موضع هستیم. وضعیتی که هر فرد یک رسانه دارد و تهدیدی برای جامعه رسانه‌ای محسوب می‌شود، شرایط نابرابری ایجاد کرده است. امروز همه جامعه مطبوعات رسالت دارند که هویت خود را حفظ کنند و من فکر می‌کنم که روزنامه شرق در حفظ هویت خود و فضای رسانه‌ای موفق بوده است.

یکی از آسیب‌های مهم در رسانه و حتی در مورد شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار و دارای تریبون و قدرت، «خوانش‌های فرامتنی» است که بلای جان حوزه فرهنگ و هنر و مطبوعات است. در ظاهر این‌گونه است که اصلاح‌طلبان پرچم مبارزه با خوانش‌های فرامتنی را در دست دارند اما بخشی از حوزه روزنامه‌های اصلاح‌طلب به‌شدت دچار همین خوانش‌های فرامتنی شده‌اند و این خطر بزرگی دارد. در این خوانش‌های فرامتنی و افراط‌گونه درگیر هر دو طرف آسیب می‌بینند. این مورد برای من بارها پیش آمده است؛ همه هم من را می‌شناسند که مباحثم را با شوخی و طنز در حضور مسئولان همه گروه‌ها مطرح می‌کنم. مثلا در بازدید از بیستون و دیدن مجسمه هرکول من به شوخی می‌گویم: ببینید اینجا همه پهلوان هستند، یک روز اسکندر از اینجا رد می‌شده، دیده همه پهلوان هستند، گفته ما هم یک مجسمه پهلوانی بسازیم و به ایرانی‌ها بگوییم ما هم پهلوان داریم. آنجا همه متوجه شوخی ما می‌شوند و می‌خندند اما شبکه‌های خارجی و بعد هم برخی افراد سطحی در رسانه‌ها می‌گویند این مجسمه برای دوره اسکندر نبوده و برای دوره سلوکیان است. درست است اما متوجه فضای شوخی ما نمی‌شوند. در مرحله بعد یک روزنامه‌ای، با اینکه می‌داند فضا شوخی بوده، در صفحه‌ای بزرگ به این موضوع می‌پردازد و به‌نوعی فحاشی می‌کند که با ابتدایی‌ترین اصول روزنامه‌نگاری نمی‌خواند و بعد جوابیه ما را هم در گوشه‌ای غیرمتناسب چاپ می‌کند.

این خوانش فرامتنی در حوزه‌های سیاسی و مسئولان و افراد تأثیرگذار هم زیاد دیده می‌شود. مثلا من در مورد همین حضور زنان در ورزشگاه در دولت صحبت می‌کردم که یکی از اتفاقات خوب همین حضور زنان است و سرمایه اجتماعی نظام را زیاد و تبلیغات منفی گشت ارشاد را خنثی می‌کند و خواستم که تداوم پیدا کند. اما از چند روز قبل یک تصویری از مربی خارجی استقلال رسانه‌ای شده که جلوی خانم‌ها، حرکاتی دارد و حالا این حرکات مستمسکی شده که باعث بی‌احترامی شده است. من به آقای سجادی گفتم که اصلا به این موضوعات توجه نکنید، همین‌که این خانم‌ها وارد ورزشگاه شده‌اند و اتفاق خوبی بوده است، کافی است و به این اقدامات و موضوعات توجه نکند. راه این کار مبارزه با این خوانش‌های فرامتنی است.

‌چطور شد که پیشنهاد وزارتخانه را قبول کردید؟ چون گفته شد که شما تمایلی به این مسئولیت نداشته‌اید! حالا در یک‌سالگی دولت، بگویید اینجا جایی بود که فکر می‌کردید و انتظارتان را برآورده کرد؟

بعد از یک‌سری اتفاقات در انتخابات و رفتار ناصوابی که شورای نگهبان در مورد برخی از نامزدها که واقعا صلاحیت داشتند، اعمال کرد، واقعا تمایلی به امور اجرائی نداشتم. من از سال‌ها قبل همکاری و ارتباط مشورتی با آقای رئیسی داشتم و زمانی که ایشان از من خواستند که همکاری داشته باشم، گفتم که تنها علاقه به مشاوره دارم اما ایشان چند‌بار درخواست همکاری اجرائی را مطرح کردند. در‌نهایت من پذیرفتم و گفتم اگر این همکاری برای شما لازم است، آماده‌ام هرجا که شما بخواهید، همکاری کنم و بنابراین برای من فرقی نداشت که کدام بخش به من سپرده می‌شود و بر عهده خودشان گذاشتم.

از آنجایی که من در هر مسئولیتی که بودم، ارتباطات استانی داشتم و در‌ نتیجه در حوزه فرهنگ و میراث و صنایع دستی بی‌اطلاع نبودم و در‌عین‌حال سابقه مدیریتی من هم روشن بود. از من خواستند این مسئولیت را بپذیرم و امروز هم فکر می‌کنم در این یک‌سال بیش از آن ‌اندازه‌ای که بسیاری از افراد فکر می‌کردند، به‌خصوص در‌حوزه زیرساخت‌ها کار کرده‌ایم.

‌البته این انتقاد مطرح است که این آشنایی نسبی قبلی شما برای یک حوزه کاری تخصصی کفایت نمی‌کند و در این یک سال هم وعده‌ها و برنامه‌های اصلی هنوز اجرائی نشده است!

تمام وعده‌ها و برنامه‌هایی که در مجلس و در رأی اعتماد مطرح کردم، در‌حال‌حاضر در یک گزارش کار 30 محوره و بر اساس همان وعده‌ها منتشر شده و در دسترس رسانه‌ها وجود دارد. به نظر لازم است که هر عملکردی در کشور را به شکل مقایسه‌ای بررسی کنیم تا امکان قضاوت درستی وجود داشته باشد.

‌در حوزه‌ای که از قبل اقدامات خاصی صورت نگرفته مقایسه با چه چیزی صورت می‌گیرد؟ و اتفاقا این اقدام به مقایسه‌کردن روش خوبی نیست!

از نظر من خوب است و نشان می‌دهد که در این حوزه سال‌هاست که کاری صورت نگرفته است. قضاوت و گذشت زمان در شناخت عملکردها مفید است. نگاه من به مدیریت، نگاه حل مسئله است و در این حیطه اشراف و سابقه خوبی دارم. در صدا‌و‌سیما هم همین رویکرد را داشتم و نمونه‌های زیادی از این اقدامات را می‌توانم مثال بزنم. مثلا وقتی دیدم بسیاری از فیلم‌ها مثل تایتانیک و کینگ‌کونگ را نمی‌توانیم نشان دهیم، مسئله را با آوردن «روتوسکوپی» حل کردم و شیوه‌های خلاقانه‌ای را در نمایش فیلم‌ها ابداع کردیم که در هیچ‌کجای دنیا نمونه آن وجود ندارد.

‌همان آباژور و گلدان و یقه و این چیزها؟

آباژور یکی از تکنیک‌های ساده بود و روتوسکوپی ابزار حرفه‌ای است که پوشش برای بازیگران می‌ساخت. در دوره‌ای کل فیلم را کنار می‌گذاشتند و پخش نمی‌شد و توجیه خودشان را هم داشتند و مثلا اسپارتاکوس 45 دقیقه‌ای داشتیم که این وضعیت قابل‌قبول نبود. من این سیستم را با کمک قابلیت‌های طراحی و تکنولوژی به کار گرفتیم و فیلم‌ها را ادیت کردیم و حالا آن‌قدر حرفه‌ای کار می‌شود که دیگر کسی متوجه نمی‌شود. همین قابلیت حل مسئله را در این مسئولیت هم در نظر داشتم و اگرچه از قبل یک تیم رسانه‌ای جامع و کامل از قبل انتخابات داشتم و اطلاعاتم در همه حوزه‌ها تکمیل بود اما تا وقتی که وارد این حوزه شوم و از نزدیک در جریان امور قرار بگیرم و با تمام بازیگران این عرصه گفت‌وگو کنم، تصمیمی نگرفتم. در این مدت هم آن‌قدری که با صنوف، فعالان و صاحب‌نظران و دانشگاهیان حرف زدم، با مدیران وزارتخانه حرف نزدم.

وقتی همه حرف‌ها را شنیدم، فهمیدم که این وزارتخانه 20 مسئله دارد و در مورد آنها با رئیس‌جمهور صحبت کردم و در این مدت یکی‌یکی در‌حال حل این مسائل هستیم. یکی از آن موانع این است که کلا کسی این وزارتخانه را به حساب نمی‌آورد و مأموریت‌های ما اصولا به رسمیت شناخته نشده است. در ادبیات بزرگان کشور در مورد همه مسائل صحبت می‌شود اما در مورد گردشگری به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین مباحث نجات‌بخش اقتصاد صحبتی نمی‌شود و اصلا بی‌اعتنایی خاصی وجود دارد.

‌البته این بی‌توجهی به دلیل موانعی که ایجاد شده هم بوده؟ و آن توانایی حل مسئله شما در این بخش محدود می‌شود!

موانع بسیار کمتر از آن چیزی بوده که برایش هزینه شده است. بله این‌طور است اما من فردی رسانه‌ای هستم و رسانه‌ای‌بودن اتفاق خوبی بوده و توانسته‌ام مسائل این حوزه را تبدیل به مسائل کشور کنم. تهیه فیلم و صفحه شخصی را با علاقه شخصی می‌کنم و هم‌زمان روابط عمومی و حوزه‌های خبری را هم همراه خودم می‌کنم تا وقتی اسم میراث فرهنگی می‌آید، حداقل به خاطر رفتار ضرغامی و اطلاع‌رسانی من با هر سبک و شرایطی که دارد، تبدیل به مسئله و موضوع کشور شود.

یکی دیگر از موضوعات مهم و خلأ‌های ما نبود زیرساخت‌های لازم است و یکی از موضوعات مهم در این بحث نبود مراکز اقامتی مناسب و کافی است. کل مراکز اقامتی ما شش‌هزار مورد، کل هتل‌ها هزارو 300 مورد و کل اتاق‌های اقامتی زیر 60 هزار مورد است. این در حالی است که همین چند روز قبل در امارات در یک روز 35 هتل پنج‌ستاره افتتاح شد. باید اعتراف کرد که سرمایه‌گذاری رقبا و همسایگان ما نجومی است و قابل مقایسه با ما نیستند. به‌عنوان نمونه برای یک مناسبت نوروز در تهران و شهرهای بزرگ با محدودیت شدید مواجه بودیم و هتل‌ها جا نداشتند؛ آن‌قدر‌که من مصاحبه کردم و گفتم مردم سفر نروید! همان زمان تلاش کردیم تا تمام مدارس و امامزاده‌ها را فعال و ستادی که تنها یک عنوان بود را فعال کنیم و من شخصا حاضر بودم تا این شرایط را مدیریت کنیم تا در نوروز بحران خاصی نداشته باشیم.

واقعیت این است که در این شرایط نمی‌توانیم منتظر باشیم که دولت وردی بخواند و یک‌شبه تعداد زیادی هتل ساخته شود‌ اما دولت می‌تواند موانع را بردارد، تسهیلات بدهد و ما همین کار را می‌کنیم و تسهیلاتی را از طریق تبصره 18 فراهم کرده و اعتبار خوبی را اختصاص داده‌ایم. سال گذشته، سه‌هزارو700 میلیارد تومان فقط از محل تبصره 18 در سراسر کشور وام دادیم و پروژه‌های جدید و نیمه‌کاره اجرائی شدند و سال گذشته یکی از بهترین عملکردها در دولت را در حوزه وام تبصره 18 داشتیم. سازمان مدیریت هم اعلام کرد که در سال 1401 هر میزانی که وزارت گردشگری وام بخواهد، از این تبصره در اختیار قرار می‌دهد.

این اعتبارات هم فقط به بخش ساخت اقامتگاه اختصاص نمی‌یابد و حتی در‌مورد شهربازی‌ها هم گفته‌ام که بگذارند. چون شهربازی هم نیاز مهمی است که در گذشته به آن فکر نشده است. البته حالا اگر من به شهر‌بازی بروم و در این مورد وارد عمل شوم، دوباره عده‌ای این موضوع را دست می‌گیرند که آقای ضرغامی از چرخ‌و‌فلک خوشش می‌آید. ظاهر و اقتصاد شهری مثل «هیر» در اردبیل به‌واسطه یک جاذبه گردشگری و پل معلق و فضای تفریحی، تغییر کرده است و من از این موضوعات حمایت می‌کنم. در بسیاری از این موضوعات حضور و پیگیری مستقیم من با مسئولان در سطوح بالا و وزرا و هیئت دولت کارها را فارغ از بوروکراسی اداری جلو می‌اندازد.

‌این روحیه شما و اعضای دولت و‌ رئیس‌جمهور که می‌خواهید در همه امور میدانی و مستقیم وارد شوید، غریبه نیست و از دولت آقای احمدی‌نژاد به یاد داریم و شاید تا حدی هم حضور مسئول به واسطه ترس و جذبه یا جریمه افراد اثرگذاری داشته باشد؛ اما مسئله این است که یک وزیر در این سطح مسئولیت حتما باید خودش برود و مذاکره در حد وزیر و هیئت دولت باشد؟ اگر قرار باشد همه موارد را خودتان مستقیم ورود کنید، از امور اصلی می‌مانید! در‌حال‌حاضر هم یکی از مهم‌ترین انتقادها به شما همین موضوع است که این رفتن به سفر و تأکید روی حاشیه‌ها شما را از متن اصلی دور می‌کند!

به طور کل این حرف را قبول دارم. اگر کسی در کنار اجرای برنامه‌ها، برای اینکه خودش حس بهتری داشته باشد، در آن محل حضور هم داشته باشد، خوب و کارساز است.

‌اما تعداد سفرهای شما درخور‌توجه و هفته‌ای چند بار است!

کسی که پشت میز می‌نشیند، هر چقدر هم که برنامه‌ریزی کند، تا زمانی که در محل نباشد، حتما به سمت انحراف می‌رود. به‌خصوص برای کسی مثل من که تجربه مدیریتی دارد، به محض ورود در محل، کل ماجرا و دعوا را متوجه می‌شود و می‌تواند تصمیم به‌موقع و‌ مناسبی بگیرد.

‌اما این‌طوری هشت سال هم کم می‌آورید.

قرار نیست همه امور به این نحو باشد، برخی کارها به شکل نمونه انجام می‌شوند و مسیر برنامه‌ریزی واقعی می‌شود. در عین اینکه من هم هفته‌ای دو روز سفر نمی‌روم و کثیرالسفر هم نیستم! بیشتر سفرهای من یک‌روزه هستند و در همان یک روز چند شهر را می‌روم. من تا به حال به 84 شهر سفر کرده‌ام. البته در این مدت با نمایندگان استان‌ها جلسات زیادی داشته‌ام و تا به حال با بیش از 200 نماینده جلسه مجزا داشته‌ام. در واقع برای موضوعات برنامه‌ریزی و کارشناسی و مدیران من بررسی و نظارت می‌کنند؛ اما در نهایت در برخی از موارد خودم مستقیم وارد شده یا بازدید می‌کنم یا در جلسات حضور دارم.

این رویکرد را در صداوسیما هم در قالب جلسات «افق رسانه» داشتم و در 10 سال 40 جلسه برگزار کردم و خودم در کنار همه برنامه‌هایی که بود، در بالاترین سطح حضور داشتم؛ چون معتقدم لازم است مستقیما حس شجاعت و منظور اصلی به مدیر منتقل شود. به‌خصوص در امور جدید و حساس که مدیران می‌ترسند باید این شجاعت در اجرا را رودررو منتقل کنیم و همین رویکرد را در این وزارتخانه هم اجرا کرده‌ام و تاکنون هفت جلسه افق تحول را برگزار کرده‌ایم. پس یکی دیگر از اقدامات من همراه و حساس‌کردن خود مدیران این سیستم بوده است؛ چرا‌که در تمام این سال‌ها درجه 2 و 3 بوده‌اند و این روحیه در آنها تضعیف شده است.

‌اینکه مدیری مثل شما که سال‌ها در رسانه‌ تصویری حضور داشته، حالا رسانه تصویری را در فضای مجازی انتخاب کرده‌اید، عجیب نیست؛ اما از آن طرف وجود برخی حواشی یا به قول خودتان خوانش فراتر از متن برخی اقدامات و فیلم‌های شخصی‌تان هم عجیب نیست. حتما جامعه و رسانه‌ها نسبت به مواردی مثل آن ظرف جانانی یا دستکش دست‌نکردن و... واکنش دارند که البته آن را مهم نمی‌دانید؛ ولی مسئله این است که شما به‌عنوان یک وزیر، در بسیاری از این موضوعات در نقش یک اینفلوئنسر ظاهر می‌شوید. در‌حالی‌که شما به‌عنوان وزیر برای حل یک مسئله مهم در آنجا حاضر شده‌اید؛ اما از متن اصلی وارد حاشیه می‌شوید!

من دو نوع اطلاع‌رسانی دارم؛ بازوهای اطلاع‌رسانی وزارتخانه و رسانه شخصی خودم.

‌قبول دارید که رسانه شخصی قوی‌تر و جلوتر بوده است؟

بله و این از نظر من خوب است. اخبار من در حوزه رسمی منتشر می‌شود و در رسانه‌های دیگر هم منتشر می‌شود؛ اما خودم در این خط رسمی نمی‌روم و در صفحه شخصی با موضوعات شخصی برخورد می‌کنم.

‌ولی شما وزیر هستید!

بله، در این هفت سال که مسئولیت نداشتم، سؤال بسیاری از خبرنگاران از من این بود که چرا وقتی مسئول بودی، این حرف‌ها را نمی‌زدی؟ و جواب من هم همین حرف شما بود؛ زمانی من مسئول یک سازمانی هستم و موضع من باید موضع سازمانم باشد؛ اما حالا که مسئولیت ندارم، حرف خودم را می‌زنم. پس من تغییر موضعی نداشتم و از اول همین بودم.

حتی اگر هم در جایی تغییر موضع داشته‌ام، اشکالی ندارد؛ اصول یکی است و فقط برخی جزئیات تغییر می‌کند. به خاطر دارم وقتی کانال خمیازه را راه انداختم، بعضی‌ها گفتند در شأن شما نیست! گفتم یک کانال رسمی وجود دارد، یک کانال طنز هم خودم دارم و حرف‌های حسابم را با طنز می‌زنم! الان هم در صفحات شخصی مواضع خودم را به شکل فان و غیر‌رسمی یا طنز می‌گذارم و همه اینها روحیه خودم است.

‌به نظر می‌رسد غلبه این بخش حاشیه‌ای یا صفحه شخصی به دلیل ضعف بخش جدی عملکرد باشد.

هیچ ربطی ندارد و اینها مکمل هم هستند. در‌عین‌حال این را که عملکرد بخش جدی کارمان در رسانه‌ها دیده نمی‌شود، باید از رسانه‌ها پرسید. در بسیاری از موارد عملکرد یک مجموعه بزرگ مثل قوه قضائیه با یک پرونده زیر سؤال می‌رود و افکار عمومی به سمت دیگری می‌رود و به‌همین‌دلیل من می‌گویم هر دو این حوزه‌ها لازم است و ضمن اینکه تمام پست‌های صفحه من در خدمت مأموریت‌های کاری‌ام است.

‌درباره رویداد مهمی مثل جام جهانی در قطر و استفاده از این فرصت مناسب برای توسعه فضای گردشگری دریایی و بالابردن روحیه نشاط و شادی در جامعه چه اقداماتی صورت گرفته؟

گردشگری دریایی بسیار مغفول باقی مانده و به عبارتی سهم ما در این عرصه معادل صفر است و کلا تعطیل است و اقداماتی در سطح محلی شده است. من به‌خوبی به اهمیت این حوزه واقف هستم و از ابتدای کار هم جلساتی با حوزه‌های مرتبط و بزرگان آن داشته‌ام. از فرمانده ارتش تا سازمان بنادر جلسات مشترک داشته‌ایم و به مرحله عمل رسیده‌ایم. این حوزه جدید و پرتقاضاست و هزینه‌ها را بسیار کم می‌کند و حوزه فعالیت گسترده‌ و مزیت‌های زیادی دارد. یکی از موضوعات مهم عدم کارایی و فعال‌نشدن این عرصه مربوط به بحث سوخت است و همه افرادی که کشتی‌های بزرگ برای فعالیت در این عرصه آوردند، کشتی‌های‌شان چند سال در دریا ماند و نمک گرفت و حالا دنبال اورهال آنها هستیم؛ در‌حالی‌که اینها وظیفه ما نیست. می‌توانم بگویم که در‌حال‌حاضر مسئله سوخت حل شده و در این مدت تقاضاها شروع شده است.

در این مدت با همه صاحبان کشتی‌ها گفت‌وگو داشتم و آماری از قیمت کشتی و میزان سوخت مورد نیاز و سایر مسائل دریافت کردم تا بتوانم در مورد نتیجه‌گیری‌ها اطلاع شفاف داشته باشم. بعد از قضیه کشتی نیاز به اسکله داریم و بعد نردبان‌های امن و ایمن داریم و این زنجیره نیازها ادامه دارد. ما در ایران هستیم و برای اینکه این موضوعات را در کوتاه‌مدت حل کنیم، لازم است ارتباط‌های سطح بالا را خودم انجام دهم و به خاطر احترامی که وزرا به من می‌گذارند و شیخوخیتی که نسبت به برخی از آنها داریم، امور حل شود.

در مورد قطر و برنامه جام جهانی به عنوان یک رویداد فرابخشی، کمیته‌ای با ریاست معاون اول رئیس‌جمهور و عضویت 10 دستگاه اجرائی که مسئولیت‌های مهمی دارند، از 6 ماه قبل تشکیل شده است. مسائل مختلفی از ایرانی‌هایی که برای بازی‌ها می‌روند، تا سرویس به گردشگران خارجی، خدمات ایرلاین‌ها و پروازها و بحث ویزا و مسائل امنیتی و... مطرح است و کار پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد. ما یکی از دستگاه‌های مسئول هستیم و برای ما هفت مأموریت اعلام شده اما دو مأموریت اصلی داریم که در حال پیگیری است. اول اینکه از این جمعیتی که وارد می‌شود استفاده می‌کنیم تا ایران را به آنها معرفی کنیم تا با موضوع ایران‌هراسی مقابله شود. برای این کار هم تلاش شده تا یک پاویون مناسب داشته باشیم و در حال حاضر ستادی فعال موضوعات را پیگیری می‌کند و تلاش می‌کنیم این فضا شبیه پاویون اکسپو نشود.

وظیفه دیگر این است که در طول این مدت با کمک رایزنان فرهنگی و اطلاع‌رسانی، تماشاگرانی که از هر کجای دنیا می‌آیند ترغیب کنیم تا از فرصت همجواری استفاده کنند و به ایران سفر کنند! یعنی تماشاگران را تبدیل به گردشگر برای ایران کنیم و مقصد هم فقط کیش و قشم نیست و برای همه ایران تبلیغ می‌شود. در این شرایط ممکن است 100 تا جاسوس هم وارد کشور شود اما قرار نیست به خاطر ترس از ورود جاسوس آن‌قدر سخت بگیریم که کسی نتواند وارد کشور شود!

‌البته الان بیشتر از ترس از ورود جاسوس برای ما، ترس از تبدیل‌شدن به جاسوس برای گردشگر خارجی وجود دارد!

من هم با شما هم‌عقیده هستم اما بالاخره باید حواسمان باشد. آنها ایران‌هراسی را از مدت‌ها قبل شروع کرده‌اند و ما باید با ایجاد امکانات، شرایط ورود گردشگر را فراهم کنیم و با آمادگی ایرلاین‌ها گردشگران را به مقصد جزیره‌ها و شهرهای بزرگ و تاریخی ببریم. قبلا چهار کشور را به عنوان کشورهای مقصد برای اقامت گردشگران جام جهانی در نظر گرفته بودند، اما با رایزنی‌های صورت‌گرفته الان ایران هم در بین این مقاصد قرار گرفته است و تلاش می‌کنیم که سهمیه خوبی از بین گردشگران داشته باشیم.

‌چندی قبل بحث استیضاح شما مطرح بود و خودتان اعلام کردید که تعدادی از نمایندگان خواسته‌هایی دارند و این استیضاح در واقع به دلیل همین باج یا سهم‌خواهی بوده است. پس از جلسه شما با نمایندگان موضوع استیضاح برطرف و اخیرا برخی از این موارد غیرقانونی از سوی برخی نمایندگان مجلس اجرائی شده! آیا این به این معنی است که شما کوتاه آمدید و آن امتیاز یا باج را داده‌اید؟

من اهل این نیستم که اگر کسی سؤال و استیضاح کند، کوتاه بیایم! چون همه اینها وظیفه قانونی مجلس است! به هیچ کس باج نمی‌دهم و اگر با نمایندگان ارتباط زیاد دارم و با آنها و به شکل صمیمی بدون محافظ و راننده سفر می‌روم، هیچ ارتباطی به تصمیم من در مورد آن استان ندارد. اگر به جمع‌بندی برسم، کاری را اجرا می‌کنم و کاری ندارم که نماینده آن شهر جزء سؤال‌کنندگان بوده یا نه! اگر در خمینی‌شهر و برخی مناطق دیگر که من تصمیم‌گیری را واگذار کرده‌ام، تصمیمی گرفته می‌شود، هیچ ربطی به سؤال نماینده آن شهر ندارد. شایعات و موارد سطحی گفته می‌شود اما پاسخ من این است که سؤالات نمایندگان با جلسات مشترک و توضیح حل شده است.

من همیشه جزئی از حاکمیت و در دل آن بوده‌ام؛ نه براندازم و نه به دنبال تضعیف حاکمیت هستم، پس اگر موضوعی را مطرح و آسیب‌شناسی می‌کنم از سر دلسوزی است. امروز هم می‌گویم که کار در کشور متوقف است و باید انرژی زیادی مصرف کنیم. امروز بعد از یک سال می‌توانیم بگوییم بسیاری از نظرات ناصواب و زاویه‌دار در مورد گردشگری اصلاح شده است. همین چند روز قبل معاون دادستان کشور اظهاراتی داشت که بی‌سابقه بود و حتی بهتر از ضرغامی در مورد ضرورت کنارگذاشتن بدبینی‌ها در مورد گردشگری حرف زده است. امروز بسیاری از مسئولان در مورد صنعت گردشگری توجیه شده‌اند و هرجا هم که مسئولی توجیه نباشد، با صراحت و شجاعت به او پاسخ می‌دهیم. دوقطبی بین ایران باستان و ایران پس از اسلام بین علما و برخی افراد مسئول بسیار جدی بود اما امروز این مسئله را من حل کردم. یکی از جاهایی که من زیر میز زدم همین موضوع بود و امروز وقتی در مورد کوروش و داریوش و کتیبه‌های تاریخی و... صحبت می‌کنم، کسی نمی‌گوید ضرغامی هم سکولار و طاغوتی شده است! متأسفانه از بعد از انقلاب با افرادی مواجه هستیم که با شادی و زیبایی و اصلا حتی با معماری مشکل دارند و می‌گویند این کارها طاغوتی است.

‌در راستای این موضوع ما از شما یک قول و هدیه می‌خواهیم در مورد چاپ رنگین که می‌خواهند خراب کنند! این ساختمان تاریخی چاپخانه متعلق به اوایل دوره پهلوی اول است که میراث اعلام کرده بنا ارزشمند و ثبتی است اما مالک از دیوان حکم تخریب را گرفته و حالا بحث بر سر مالکیت است که خریداری شود!

البته حتی اگر دیوان حکم داشته باشد باز هم ما می‌توانیم اعتراض کنیم. من موضوع را با آقای دارابی مطرح می‌کنم که هم به دادستانی نامه بزنیم و هم ببینیم چقدر اعتبار برای تملک نیاز است.

‌سال‌هاست موضوع تخریب و تهدید بافت تاریخی شیراز و اصفهان و... مطرح است و در این سال‌ها هم تعدادی از این بناهای تاریخی تخریب شده‌اند، مسئله این است که آیا می‌توانید با شیخوخیتی که می‌گویید در بین مسئولان و وزرا دارید برای حل این مسئله مهم در حوزه میراث کمک کنید تا یک بار برای همیشه این مسئله حل شود؟

این را تأکید می‌کنم که هیچ پلاک ثبتی در طرحی که برای شیراز نهایی شده تخریب نمی‌شود، پنج پلاک ثبتی در طرح است که با حفظ آن قرار است طرح بهسازی شود.‌اما یکی از چالش‌های جدی من مقاومت در برابر جاهایی است که بافت تاریخی را می‌خواهند از بین ببرند. من در مواجهه با مراکز مختلف از جمله نمایندگان مجلس بارها اعلام کرده‌ام که بافت تاریخی، بافت فرسوده نیست که لودر را بیندازید و صاف کنید و ما موظف هستیم که این بافت را حفظ کنیم و من در همین مسیر می‌مانم. ما رژیم پهلوی نیستیم که یکباره در میدان توپخانه در دهه 40، ضلع شمال ساختمان بلدیه و در ضلع جنوب ساختمان تلگراف‌خانه را صاف کند و هیچ مدعی هم صدایش در نمی‌آید که بگوید، پهلوی این کار را کرد. جمهوری اسلامی مثل رضاخان نیست که بیاید نمای کاخ گلستان به آن زیبایی را خراب کند چون حرمسرای ناصرالدین شاه بوده و وزارت دارایی را آنجا بسازد.

چون برخی از روشنفکران ما از خارج خط می‌گیرند، حرفی در مورد این اقدامات نمی‌زنند. حالا هم کسی نمی‌خواهد پهلوی‌وار و رضاخان‌وار، بنای تاریخی را خراب کند و اتفاقا نظام جمهوری اسلامی تلاش در حفظ این میراث‌ها دارد. اگر رهبری از 20 سال قبل دستور نمی‌داد بالای تراز 1800 متر ساخت‌وسازی نباشد، الان تا نوک قله توچال آپارتمان بود. من می‌دانم در این سال‌ها ما دیگر معماری نداریم و در مواردی املاکی تاریخی تخریب شده‌اند اما نمادهای یک دوره و ساختمان‌های شاخص و مشهور در کدام دوره خراب شده‌اند؟

من آخرتم را برای دنیای کسی نداده و نمی‌دهم و تا به حال هم هزینه این موضوع را داده‌ام و جلوی برخی خواسته‌ها ایستاده‌ام. بین‌الحرمین می‌تواند مسیر بسیار خوبی برای تقویت گردشگری و ارائه محصولات صنایع دستی و... شود و بخشی از این فضا هم از گذشته تخریب شده و چیزی باقی نمانده تا نگه داشته شود. هیچ خانه‌ای که ثبت شده باشد را تخریب نمی‌کنیم هرچند که برای تملک این خانه‌ها الان پول نداریم و مشکلاتی وجود دارد.

تملک از طریق میراث دو وجه زمین‌های کشاورزی و بافت مسکونی دارد. در مورد زمین‌های کشاورزی هم از دهه ۴۰ مشکلاتی بود که حل شده و الان برای زمین‌های کشاورزی که در محدوده میراث هستند زمین جایگزین گذاشته‌ایم.

در مورد بافت شیراز و مسیری که قرار است ایجاد کنند تأکید می‌کنم که در آنجا نه پاساژ، نه مرکز تجاری، نه دفتر فلان حجت‌الاسلام و آقای خاص ساخته نمی‌شود! البته ما پولی برای تملک نداریم و خوب هم می‌دانیم که مردم آنجا گرفتار هستند. با این وجود تا به حال روی طرح‌هایی که کمیسیون معماری داده دستوری نداده‌ام تا خیالم از برخی مسائل راحت شود و در این مورد حداقل 10 نفر قرار است نظرشان را به من بگویند.

روزی هم که قرار باشد برای بین‌الحرمین تصمیمی گرفته شود با صدای بلند اعلام و رسانه‌ها را هم خبر می‌کنیم چون هیچ کار محرمانه‌ای نداریم. نباید نسبت به عملکرد ما ناامید و بدبین باشید؛ از زمانی که من آمده‌ایم یک مورد تخریب و درگیری نبوده است و این مسئله کمی نیست.

‌در مورد سفر ارزان و برگرداندن سفر به سبد زندگی مردم چه اقداماتی انجام شده است؟

سفر ارزان یک بسته کامل از جمله وسیله نقلیه، محل اقامت و انواع خدمات را شامل می‌شود. هلدینگ گردشگری ما، حوزه‌های بزرگی دارد و مأمور این پروژه شده و تا امروز هم اقدامات مهم و خوبی داشته که فعلا نمی‌خواهیم رسانه‌ای کنیم چون می‌خواهم بعد از شکل‌گرفتن سفرها و اطمینان از عملکرد آن را اعلام کنم.

‌در چند سال اخیر در برخی از شهرها مثل مشهد با یک‌سری اظهارات، اقدامات و محدودیت‌ها روبه‌رو بوده‌ایم که در نتیجه آنها برخی رویدادهای فرهنگی و تفریحی و اصلا جریان سفر به آن شهر تغییر کرده است. همه این محدودیت‌ها باعث شده هم مردم این شهر و هم مسافران به این فکر کنند که آیا در این شهر راحت هستند؟ شما اثرگذاری این محدودیت‌ها را قبول دارید و ممکن است که اعمال نفوذی در جهت اصلاح داشته باشید؟

اگر منظور شما این است که در مورد آقای علم‌الهدی صحبت کنم، در حال حاضر چنین برنامه‌ای ندارم و فعلا مسئله من نیست. اما برای سیاست‌های گردشگری وزارتخانه، هیچ خط قرمزی قائل نیستیم و با توجه به اینکه گردشگری و شادی و تفریح حق همه مردم است، این سیاست‌ها را در همه کشور اعمال می‌کنیم و هر جایی هم مانعی باشد، مانع را برطرف می‌کنیم تا مردم از حقشان بهره‌مند شوند.

مشهد در کنار بخش زیارتی یکی از مراکز تفریحی بزرگ کشور است و به طور میانگین افرادی که برای زیارت به مشهد می‌آیند، حدود دو ساعت برای زیارت می‌روند و باقی زمان را در بخش‌های دیگر تفریحی حضور دارند. البته من به معنویت مشهد حساس هستم و معتقدم باید این فضا حفظ شود.

‌از سال‌های گذشته تا به حال فیلم‌ها و تصاویری در مورد گردشگران عراقی منتشر می‌شود و حواشی در مورد این گردشگران وجود دارد اما در جایی به این حواشی پاسخی داده نمی‌شود! چرا در مورد تعداد و میزان پولی که از این طریق وارد کشور می‌شود و برخی مسائل اخلاقی مطرح‌شده صحبت نمی‌شود که بدانیم درست است یا نه؟

گردشگری شیعی یکی از مزیت‌های ما است و گردشگران عراقی یکی از منابع خوب درآمدی کشور هستند. در مورد این تعداد گردشگر گروه‌های مختلفی مشکل دارند، مثلا ایرلاین‌ها و مراکز اقامتی ما جوابگوی نیازها نیستند و ما به همان حرف می‌رسیم که زیرساخت وجود ندارد و به جای رسیدگی به این موضوع اشکال را به گردشگر وارد می‌کنیم. صدای همه درمی‌آید که عراقی‌ها همه جا هستند؛ حتی نماینده مجلس به من می‌گوید برای تهیه بلیت آبادان مشکل پیدا کردم چون عمدتا عراقی‌ها در پرواز هستند! حالا سؤال من این است که حضور این گردشگران بد است یا خوب؟ معلوم است که حضورشان مفید است! مشکل از ما است که زیرساخت نداریم.

اما در مورد حواشی باید بگویم که هر گردشگری حواشی خودش را دارد! اروپایی‌ها می‌آیند، مسئله جاسوس‌بودن داریم. مثلا در فلان منطقه یک عکس می‌اندازند، دستگیر می‌شوند و باید دنبال داستان را بگیریم و پیگیری کنیم. گردشگر قطری آمده رفته شکار و دستگیر شده و ماجرای خودش را دارد و عراقی‌ها هم حواشی خودشان را دارند. در هر حالتی تلاش ما این است که مشکلات گردشگری را حل کنیم و بروز این مسائل برای گردشگران طبیعی است. اما من هنوز این مسئله اخلاقی را به عنوان موضوعی که روی عملکرد گردشگری مشهد سایه بیندازد، نمی‌دانم. نمی‌توانم بگویم نیست، اما می‌گویم آن را در حدی که گردشگری مشهد را به خطر بیندازد نمی‌دانم. البته مواردی که مطرح شوند را پیگیری می‌کنیم.