پیشبینی زلزله کاری علمی، دقیق و بسیار پیچیده است
پیشبینی زلزله باید سه عنصر را تعریف کند: 1- تاریخ و زمان، 2- مکان و 3- بزرگا. برخی غیرمتخصصان همواره ادعای پیشبینی زلزلههای قبلا رخداده را داشتهاند.
پیشبینی زلزله باید سه عنصر را تعریف کند: 1- تاریخ و زمان، 2- مکان و 3- بزرگا. برخی غیرمتخصصان همواره ادعای پیشبینی زلزلههای قبلا رخداده را داشتهاند. بعد از زلزله 10/6/1341 بوئینزهرا با بزرگای 7.2 و زلزله 21/1/1351 قیرو کارزین با بزرگای 6.9 و زلزله 25/6/1357 طبس با بزرگای 7.4، زلزله پنجم دیماه 1382 بم با بزرگای 6.5 و زلزله 27 فروردین 1392 سراوان با بزرگای 7.8 ادعا شد این زلزلهها پیشبینی شده بود. بعد از زلزله چنین اعلانهایی سؤالبرانگیز بود. دلایل نادرستبودن اظهارات آنها در اینجا آمده است. این ادعاها هیچکدام مبتنی بر شواهد علمی نبودهاند. زلزله بخشی از یک فرایند علمی است با روش علمی و بر پایه دانستههای زلزلهشناختی. زلزله نیز مانند هر پدیده «طبیعی» دیگر در نهایت قابل پیشبینی است. ولی ادعاهای تاکنون مطرحشده بهویژه در موارد ذکرشده، حاوی هر سه عنصر مورد نیاز برای یک پیشبینی -اندازه، زمان و محل- نبودهاند. این ادعاها پیشبینیهایی آنقدر کلی ارائه کردهاند که همیشه درست از آب درمیآیند! مثلا نوع ارائه پیشبینی به این صورتهاست: الف- در 30 روز آینده یک زمینلرزه با بزرگای چهار در جایی در ایران رخ خواهد داد. ب- احتمال زیادی برای رخداد یک زلزله در مرکز به سمت غرب ایران وجود دارد و معمولا بارها پس از وقوع هر زلزله کوچک (با بزرگای کمتر از پنج) مدعی صحت پیشبینی خود میشود. به این ترتیب وقتی زلزلههای رخداده فقط از نظر زمان رخداد با پیشبینی آنها مطابقت نسبی داشته، آنها ادعای موفقیت کردهاند، حتی در صورتی که بیشتر عنصر پیشبینیشده آنها بهشدت با آنچه واقعا رخ داده است، متفاوت بوده باشد؛ بنابراین چنین پیشبینیهایی عملا شکست خوردهاند. پیشبینیها توسط غیرمتخصصان یا متخصصان در رشتههایی نامربوط با زلزلهشناسی که به هر حال غیرمتخصص هستند، معمولا برای زلزلهای در آینده نزدیک انجام میشود و ادعاهایشان در رسانههای اجتماعی میچرخند. پیشنشانگرها اغلب ازدحام زمینلرزههای کوچک، افزایش مقادیر رادون در آب محلی، تغییرات سطح و حجم آبهای زیرزمینی و رفتار غیرعادی حیوانات شناخته شدهاند. متأسفانه اغلب این پیشنشانگرها بدون وقوع زلزلهای مهم نیز رخ میدهند؛ بنابراین پیشبینی واقعی در بیشتر موارد که چنین پیشنشانگرهایی پایش شوند، امکانپذیر نمیشود. قدیمیترین کشور جهان در زمینه پیشبینی زلزله، چین است. پیشبینی زلزله در چین چندین سده سابقه دارد و بر اساس زلزلههای کوچک و فعالیت غیرمعمول حیوانات در دهههای اخیر انجام شده است. وقتی زلزلهای پیشبینی و اعلام شد، مانند زلزله چهارم فوریه 1975 هایچنگ، بسیاری از مردم ترجیح دادند بیرون از خانههای خود بخوابند و درنتیجه در هنگام وقوع زلزله اصلی و ایجاد ویرانیهای گسترده در امان ماندند (موفقترین موردش همان زلزله هایچنگ چین است). با این حال، این نوع از فعالیتهای لرزهای بهندرت با یک زلزله بزرگ همراه است و متأسفانه، اغلب زلزلههای مهم مانند زلزله 28 جولای 1978 تانگشان چین هیچ پیشنشانگر مهم قبلی نداشت و با بزرگای 7.5 رخ داد و 250 هزار نفر کشته هم برجای گذاشت. مدعیان معمولا از بیمهریهای مدیران اجرائی و همچنین زلزلهشناسان گلهمندند و از سوی دیگر همواره یادآور میشوند که قصد خیرخواهی دارند و اینکه نگران بودهاند که به دلیل تشویش اذهان عمومی مورد پیگرد قرار گیرند. البته همه این موارد کمابیش درست است، ولی برای هیچ ادعایی ایجاد حقانیت نمیکند. پیشبینی زلزله بر اساس مطالعه نگارنده، عملا در مورد هیچکدام از زلزلههای مهم قبلی ایران انجام نشده و صرفا پس از وقوع، مدعیان شواهدی مبنی بر ارائه پیشبینی از قبل ارائه کردهاند که هم به زمینلرزههای رخداده اصلی و مخرب و هم به بسیاری از زلزلههای دیگر در همان محدوده زمانی قابل انتساب بوده است. نیت خیر و کوشش سالیان و احتمالا مطالعات کلی، الزاما نشاندهنده راه درست برگزیدهشده نیست. پیشبینی زلزله کاری علمی، دقیق و بسیار پیچیده است که متخصصان در ایران و جهان همچنان به آن مشغولاند و البته اهل ادعا نیستند.