شیرهای ۹۰ساله ونیز
امسال یکی از هیجانانگیزترین دورههای جشنواره فیلم ونیز بهشمار میآید؛ جدا از اینکه حضور پررنگ سینمای ایران در بخشهای مختلف جشنواره به چشم میخورد تا جایی که «لیلا حاتمی» نیز بهعنوان یکی از داوران بخش اصلی ونیز برای قضاوت و اهدای شیر طلایی انتخاب شده است. تماشای فیلمها نیز بدون ماسک احساس رهایی از کنترلهای شدید را به مخاطب میدهد، اما هراس انتشار آن بخش عمدهای از تماشاچیان را ماسکدار کرده است. در ونیز هنوز داشتن ماسک در کشتیهای مسافربری و حملونقل شهری اجباری است!
مجید موثقی - نویسنده و کارگردان
امسال یکی از هیجانانگیزترین دورههای جشنواره فیلم ونیز بهشمار میآید؛ جدا از اینکه حضور پررنگ سینمای ایران در بخشهای مختلف جشنواره به چشم میخورد تا جایی که «لیلا حاتمی» نیز بهعنوان یکی از داوران بخش اصلی ونیز برای قضاوت و اهدای شیر طلایی انتخاب شده است. تماشای فیلمها نیز بدون ماسک احساس رهایی از کنترلهای شدید را به مخاطب میدهد، اما هراس انتشار آن بخش عمدهای از تماشاچیان را ماسکدار کرده است. در ونیز هنوز داشتن ماسک در کشتیهای مسافربری و حملونقل شهری اجباری است!
امسال سیستم رزرو بلیت چنگی به دل نمیزند؛ زیرا با داشتن کارت جشنواره هرکسی جداگانه صبح زود باید حولوحوش ساعت ۶:۳۰ برای رزروکردن بلیتها تلاش کند تا شانس دیدن فیلمهای نامآوران جهان سینما را که تعدادشان در این دوره کم نیستند، از دست ندهد! البته این به آن معنا نیست که کارگردانان یا بازیگران شهیر همیشه فیلمهای موفق و مؤثر در کارنامه دارند؛ گاه تماشاچیان با آثار ضعیفی مواجه میشوند که ایدههایی تکراری و ناپخته دارند که حتی بهترین بازیگران و فیلمبرداران نیز نمیتوانند این فیلمها را نجات دهند. البته نباید تعجب کرد که بعضی از همین فیلمها مورد تقدیر و توجه ویژه قرار میگیرند که انتخابنشدن آنها بستگی به جدیت، دانش و توانایی تیمهای داوری جشنوارهها دارد.
جشنواره فیلم ونیز در جزیره کوچکی به نام «لیدو -Lido» که در همسایگی ونیز است، برپا میشود. بافت و معماری این جزیره مدرنتر از جاهای دیگر منطقه است؛ از اینرو سالنهای سینما در این جزیره کوچک کنار هم قرار گرفتهاند. هرکسی از هرجا هوس دیدن فیلمی به سرش بزند، یا باید سوار کشتیهای کوچک مخصوص مسافربری شود یا مجبور به گرفتن
«قایق-تاکسی» است که هزینه پرداخت آن برای همگان مقدور نیست! تصور دیدن فیلمی در آخر هفته که اغلب از ساعت هشت شروع میشوند، منوط به بیدارشدن صبح زود است وگرنه باید مکانی در خود لیدو رزرو کرد که این روزها قیمتها بهطور عجیبی سر به فلک کشیده است.
سینمای ایران همانطوری که گفته شد، امسال با فیلمهای «خرس نیست» آخرین ساخته «جعفر پناهی» که خود پیش از این با فیلم «دایره» یک بار برنده شیر طلایی ونیز شد، حضور دارد.
«شب، داخلی، دیوار» به کارگردانی «وحید جلیلوند» که او نیز با فیلم قبلیاش «بدون تاریخ بدون امضا» در بخش افقهای ونیز برنده جایزه کارگردانی شد، حالا نامزد گرفتن شیر طلایی جشنواره است.
«جنگ جهانی سوم» آخرین ساخته «هومن سیدی» در بخش افقها و «بیرؤیا» ساخته «آرین وزیردفتری» که در جشنواره فجر برنده بهترین بازیگری زن شد، در بخش «افقهای اکسترا» حضور دارند، فیلم «تنها» ساخته «جعفر نجفی» در بخش نمایشهای ویژه حضور دارد.
اما فیلم «نویز سفید» آخرین ساخته «نوآ بامباک» در برنامه افتتاحیه درخشش نسبی داشت. بخش عمدهای از مخاطبان جدی سینما همنظر هستند که فیلمهای افتتاحیه جشنوارهها اصولا قدرت تأثیرگذاری لازم را ندارند، این فیلم با توجه به ستارگانی مانند «گرتا گروبگ» و «آدام درایور» نتوانست نظر کارشناسان و منتقدان سینمایی را به خود خیلی جلب کند اما روز بعد کارگردان شهیر «مکزیکی-آمریکایی» که دو بار متوالی برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای فیلمهای «بردمن» و «بازگشته» شد، یعنی «آلخندرو ایناریتو»، با فیلم باردو (یا وقایعنگاری نادرست یک مشت حقیقت) نفس تازهای به جشنواره داد؛ فیلم به نحوی اتوبیوگرافی این کارگردان و دغدغههای او نسبت به اصالت مکزیکیاش است که در زیرمتن آن چالش و دیدگاه او نسبت به مهاجرت و مجهولبودن وطن واقعی و نوستالژی که به فرهنگ و نقد سیاستهای مکزیک و ایالت متحده آمریکا دارد، به چشم میخورد. او که پیش از این در سال ۲۰۱۷ با فیلم «روما» برنده شیر طلایی ونیز شد، این بار نیز با همکاری «نتفلیکس» توانست نسبت به فیلم قبلیاش بهتر ظاهر شود. فیلم از بیان تصویری و رنگولعاب خوبی در صحنهپردازی بهویژه جلوههای ویژه برخوردار است اما همچنان فیلمی نیست که بتواند فروغ فیلمهای «عشق سگی» یا «بابل» را تکرار کند اما درد غربت بهویژه سکانس فرودگاه و صحنه ورود به آمریکا از طراحی دراماتیک خوبی در این فیلم برخوردار است.
«دارن آرنوفسکی» کارگران مطرح و چالشبرانگیز فیلمهای «مرثیهای برای یک رؤیا» و «پی» با فیلم جدیدش «نهنگ» نامزد گرفتن شیر طلایی این دوره است. او که پیش از این در سال ٢٠٠۸ با فیلم جنجالی «کشتیگیر» برنده شیر طلا شده بود، این بار شخصیتی عجیب و خارقالعاده به نام «چارلی» را با همکاری نویسندهای همچون «ساموئل هانتر» خلق کرده که اضافهوزن حیرتانگیزی دارد؛ طوریکه نمیتواند روی دو پا بلند شود و همواره احتیاج به عصا یا نیرویی کمکی دارد! در طول داستان گاه دختر 17ساله و تندخویش، سراغی از او میگیرد و به کارهایش رسیدگی میکند اما هیچکس باب میل او رفتار نمیکند و همه در حال نقدکردن او هستند؛ از این جهت با شخصیتی تکافتاده مواجه میشویم که تنها در یک قلمرو روحی بیحاصل سیر میکند؛ او دنبال رسیدن به حقیقت است، از اینرو در پلتفرمی که بهصورت آنلاین تدریس میکند، یک روز چهره و هیکل عظیمالجثه خود را نمایان میکند! کارگردان ستیز این شخصیت با دخترش و دیگران را در یک فضای ثابت و داخلی یعنی خانه ریچارد روایت میکند و توانسته در سازماندهی و زندهکردن عناصر سینمایی به ریتم و تمپوی مناسبی در تدوین برسد. بازی قابل قبول «برندن فریزر» در شخصیت چارلی توانسته باورپذیر باشد و این بازیگر در کشف و جوهره نقش بسیار کوشا و توانا ظاهر شده و میتواند یکی از نامزدها برای گرفتن جایزه بهترین بازیگری باشد. آرنوفسکی جدا از علاقهای که به «مکتب فراواقعگرایی» دارد، دیدگاهی روانشناختی و سؤالبرانگیز را در آثارش مطرح میکند که تماشاچی را برای پیداکردن جواب تا انتها میکشاند. او متخصص در کشف شخصیتهایی است که دور از اجتماع خشمگین، اغلب در لاک خود فرورفتهاند و گاه به یأسی فلسفی مبتلا شدهاند، اما کورسویی از امید همچون شخصیت چارلی در آنها دیده میشود. چارلی مشتاق درک متقابل از دیگران است وگرنه بهزودی به بزرگی یک «موبیدیک» یا همان نهنگ سفید خواهد شد. در سکانسی از فیلم، وقتی این توجه برای اولین بار به او میشود، میبینیم مشتاقانه و بدون کمکگرفتن از کسی روی پاهایش میایستد؛ کاری که هیچگاه نمیتوانست انجام دهد؛ زیرا فقط یک نفر در انتها به ندا و حرفهای درون او گوش میدهد. آرنوفسکی با این فیلم دوباره نشان داد که همچنان یکی از کارگردانان تأثیرگذار سینمای امروز جهان بهشمار میآید.
«آتنا» به کارگردانی «رومن گاوراس» یک کپی ناپخته از فیلم تأثیرگذار «بینوایان» ساخته «لاج لی» است که فقط از فیلمبرداری و جلوههای ویژه بهتری برخوردار است اما در کارگردانی و بازیگری اثری قابل قبول به نظر نمیرسد.
«فردریک وایزمن» مستندساز سالخورده و شهیر آمریکایی که پای ثابت جشنوارههای مختلف بهویژه ونیز است، خالق آثاری چون دبیرستان، موشک، نگارخانه ملی و کتابخانه عمومی نیویورک است. او نوعی از سینمای مستقیم و مشاهدهگر را دنبال میکند و در مستندسازی یکی از بزرگان این ژانر است که یک اسکار افتخاری نیز در کارنامه دارد و با فیلم یکساعته «یک زوج» پا به بخش رقابت اصلی گذاشته است. این فیلم مونولوگی با بازی «ناتالی بوتفو- سوفیا همسر تولستوی» دارد و نامههایی را که برای یکدیگر مینوشتند، بیان میکند. نگاه و دیدگاهی که «وایزمن» از تأثیرپذیری دفترچه خاطرات تولستوی گرفته، در این فیلم تبدیل به اثری تخت و مونولوگی لطیف شده است که در رقابت با سایر آثار حرف تازهای برای گفتن ندارد. «مارتین مکدونا» نمایشنامهنویس و فیلمساز انگلیسی که اصالتی ایرلندی دارد و اجرای نمایشنامه «مرد بالشی» او توسط «محمد یعقوبی» سالها پیش معرف خاطر مخاطبان تئاتر است، امسال با فیلم «ارواح اینشرین» در جشنواره ونیز حضور دارد. او دارای جوایز متعددی از جشنوارههای بزرگ جهانی مانند اسکار و بفتاست و یکی از نویسندگان زنده معروف جهان بهشمار میرود. در سال ۲۰۰۸ با فیلم «در بروژ» و همکاری با دو بازیگر توانا چون «کالین فارل» و «برندان گلیسون» بر سر زبانها افتاد و در سال ۲۰۱۷ در جشنواره ونیز نام او بهعنوان یک کارگردان تأثیرگذار با فیلم «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» در جهان سینما تثبیت شد؛ این فیلم برنده دو جایزه بازیگری اسکار نیز شد. در فیلم جدید او، «ارواح اینشرین»، همان دو بازیگر فارل و گلیسون حضور دارند. فیلم پایان غیرمنتظره یک دوستی دیرینه را نشان میدهد. شخصیت «پادریک» با بازی «کالین فارل» از برخورد سرد دوستش «کولم» که هر دو در جزیرهای به نام دامینیگ در ایرلند زندگی میکنند، به جنون میرسد و قطعشدن تدریجی انگشتان «کولم» شوکهای دراماتیکی هستند که مکدونا در روند داستان تدریجا به مخاطب القا میکند. اتفاقا دلیل قطعشدن تدریجی این انگشتان برای تماشاچی مجهول و باورپذیر نیست، درواقع کارگردان یک موقعیت دراماتیک نو و متفاوت را از جهان تئاتر با خود به سینما آورده است که با توجه به بازیهای خوب، فضاسازی و فیلمبرداری شایان تحسینی که دارد، نتوانسته به تحقق و هماهنگی در لایههای زیرین دست یابد اما مشخص است که مکدونا با تجربیات ارزندهای که دارد، در حال تبدیلشدن به یک کارگردان مهم و تأثیرگذار است.
«جشنواره فیلم ونیز» قدیمیترین جشنواره سینمای جهان بهشمار میآید و باید دید چه کسی امسال این شیر طلایی 90ساله را از قفس آزاد خواهد کرد.