|

نگاهی به همه‌گیری کرونا در ایران و تلاش برای مهار آن

چند پرده از نمایش کرونا در ایران

بیش از ۹۰۰ روز از همه‌گیری کرونا در ایران می‌گذرد. حالا به مدد واکسیناسیون گسترده در ایران آمار مرگ‌و‌میرها به کمتر از ۵۰ نفر در روز رسیده است

بیش از ۹۰۰ روز از همه‌گیری کرونا در ایران می‌گذرد. حالا به مدد واکسیناسیون گسترده در ایران آمار مرگ‌و‌میرها به کمتر از ۵۰ نفر در روز رسیده است. در ابتدای سال ۱۴۰۱ حتی دو روز بدون هیچ فوتی را هم در کارنامه داشتیم. چیزی که در سه سال گذشته بی‌نظیر یا کم‌نظیر بود. با این حال روزهای بسیار تلخی هم در این سرزمین با کرونا سپری شد و آمار مرگ‌و‌میرها هم به مرز ۵۰۰ نفر در روز رسید. گرچه برخی آمارهای رسمی را غیرواقعی می‌دانستند و عدد مرگ‌و‌میرها را بیشتر از اینها قلمداد می‌کردند. حالا و در روزهایی که همچنان کرونا در ایران به صورت متوسط روزانه ۲۰ تا ۳۰ قربانی می‌گیرد، نگاهی داریم به چند فراز عجیب و مهم در دوران درگیری با این بیماری در ایران!

جنبش ضدعفونی‌کردن همه‌ چیز

مواجهه انسان سال ۲۰۲۰ میلادی با کرونا عجیب و حالا حتی کمی خنده‌دار بود. کافی است کمی به رفتارهای خودمان در ماه‌های ابتدایی کرونا نگاه کنیم. همین الان خیلی‌ها عادت شست‌وشوی همه چیز را مسخره می‌کنند؛ ولی عید آن سال بعید بود حتی یک بسته بیسکویت بدون شست‌وشو وارد خانه‌ها شود. همین رفتار وقتی لباس سازمان و نهاد به خود گرفت، تصویری خنده‌دارتر هم ساخت. سازمان‌ها، نهادها و ارگان‌های مختلف خیلی زود کاروان‌های ضدعفونی‌شان را راهی خیابان کردند تا با نهضت ضدعفونی‌کردن همه چیز کرونا را شکست دهند. اگر الان سری به صفحه گزارش تصویری خبرگزاری‌ها در آن سال‌ها بزنید، به‌خوبی می‌بینید که چه بلبشویی برپا بود. برخی تصاویر از این روزها در شبکه‌های اجتماعی هنوز هم قدرت وایرال‌شدن را دارد. مثل برچسب‌هایی که روی دستگاه‌های خودپرداز زده شده بود که به کاربران اعلام می‌کرد این دستگاه در فلان تاریخ ضدعفونی شده. یک رفتار کاملا هیجانی بدون شناخت اندک از ویروس، کارکردش و رفتاری که در پیش می‌گیرد. در همان روزها هم خبر رسید که چند دستگاه خودپرداز به دلیل ضدعفونی غیراصولی خراب شده‌اند. موج این حرکات نمایشی و هیجانی خیلی زود تمام شد و بیشتر از نیمه سال ۱۳۹۹ ادامه نداشت.

کرونایاب مستعان؛ قصه‌ای که فراموش نمی‌شود

قطعا و یقینا اگر کسی از کرونا در ایران سخن بگوید، یکی از ۱۰ کلیدواژه‌ای که در ابتدا به ذهن‌ها خطور می‌کند کرونایاب مستعان است. دستگاهی که فقط یک روز رونمایی شد و هیچ نقشی در مبارزه با کرونا نداشت؛ ولی به دلیل ماهیت منحصر به فردش همیشه در ذهن‌ها باقی می‌ماند. هنوز دو ماه از همه‌گیری کرونا در ایران نگذشته بود که در یکی از روزهای تعطیلات نوروز ۱۳۹۹ اخبار ساعت ۱۴ تلویزیون ایران از یک اختراع شگرف در زمینه مبارزه با کرونا خبر داد. این درست زمانی بود که محققان و دانشمندان در سرتاسر جهان حتی درک درستی از رفتارهای ویروس کرونا نداشتند. درمانی برای آن وجود نداشت و پروژه‌های واکسن‌سازی هم به جایی نرسیده بود؛ اما در‌این‌میان ایرانی‌ها ادعا کردند که دستگاه «کرونایاب» اختراع کرده‌اند. با این حال با گذشت بیش از سه سال از همه‌گیری کرونا و مرگ هزاران ایرانی هنوز کسی یک دستگاه کرونایاب  را از نزدیک هم در میدان مبارزه با کرونا ندیده است.

جنبش‌های ضدواکسن و روغن بنفشه

کرونا وقتی وارد ایران شد که در ایران عده‌ای با علم پزشکی مخالفت‌های رسمی می‌کردند. یک روحانی به نام آیت‌الله تبریزیان که خودش را سردمدار طب اسلامی و سنتی می‌دانست، در یک حرکت عجیب کتاب پزشکی هاریسون را در آتش سوزاند. این کتاب منبع اصلی و پایه دانشجوهای پزشکی است. شیوع کرونا هم بهانه‌ خوبی برای این عده شد تا بار دیگر افکار و عقاید خود را تبلیغ کنند. کانال تلگرامی تبریزیان خیلی زود سه برابر دوران پیش از کرونا فالوئر پیدا کرد و آنها حتی ادعا کردند که داروی این بیماری را پیدا کرده‌اند. روغن بنفشه که طرفداران تبریزیان حتی در نامه‌ای به سفیر چین روش استعمال عجیبش را هم توصیه کردند تا چینی‌ها را در دوران اوج همه‌گیری از خطر نجات دهند. این گروه با پیداشدن واکسن کرونا هم علیه آن موضع‌گیری کردند و گفتند که نباید واکسن زد. جمعیت درخور‌توجهی هنوز در ایران واکسن نزده‌اند که حاصل تبلیغ افکار چهره‌هایی مانند تبریزیان در ایران است. البته جنبش‌های ضدواکسن تنها در ایران وجود ندارد و یک علاقه‌مندی جهانی است. از‌این‌رو دولت‌های زیادی در زمان همه‌گیری کرونا با مسئله واکسن و مخالفانش درگیر بودند. در خارج از ایران قوانین سفت و سختی وضع شد تا افراد واکسن‌نزده از برخی خدمات محروم شوند. کنار‌گذاشتن نواک جوکوویچ از دو گرند‌اسلم مهم سال و بیرون‌کردن رئیس‌جمهور برزیل از یک رستوران از‌جمله این موارد است؛ اما در ایران از این سخت‌گیری‌ها برای واکسن‌نزده‌ها خبری نیست.

ماراتن واکسن‌سازان در ایران

یکی دیگر از اتفاقات عجیب در ایران زمان کرونا تعداد زیاد پروژه‌های واکسن‌سازی در کشور بود. تقریبا به اندازه تعداد واکسن‌هایی که در بسیاری از کشورهای دنیا در حال ساخت بود، در ایران هم پروژه تعریف شده بود. هم‌زمان با تلاش برای ساخت اولین واکسن‌های جهانی در ایران سازمان‌ها و نهادهای مختلف هم از پروژه‌های واکسن‌شان رونمایی کردند. الان از سرنوشت برخی از این واکسن‌ها اطلاعاتی در دست نیست؛ اما مهم‌ترین واکسن داخلی که برایش تبلیغ فراوانی هم می‌شد، واکسن برکت بود. محمد مخبر پیش از آنکه به دولت بیاید، مسئول ساخت این واکسن بود و  درباره آن وعده می‌داد؛ اما نهایتا آنها نتوانستند هیچ‌کدام از وعده‌های داده‌شده را عملی کنند تا این واکسن‌های چینی باشند که کرونا را در ایران مهار کنند. درباره واکسن‌های ایرانی همچنان هم صحبت‌های فراوانی می‌شود و از تجاری‌سازی آنها صحبت می‌شود؛ اما همچنان این واکسن‌های خارجی هستند که سهم بالا و غالب واکسن‌های تزریق‌شده در ایران را به خودشان اختصاص داده‌اند.

اردیبهشت ۱۴۰۱ رسید که تعداد زیادی از واکسن‌های ایرانی ساخته‌شده روی دست تولیدکننده‌ها مانده و خریداری ندارد. گزارش‌ها در آن تاریخ می‌گفت که سیناژن شش میلیون، پاستور سه میلیون، رازی چهار میلیون، نورا ۲.۵ میلیون و اکتوورکو سه میلیون دوز واکسن روی دستشان مانده و تاریخ مصرف آن در حال انقضاست. همان زمان بود که دو تولیدکننده واکسن فخرا و اسوه هم اطلاعاتی درباره واکسن‌های رسوب‌کرده در انبارهایشان ندادند؛ اما همگی این هفت تولیدکننده واکسن حالا شاکی هستند و به‌تازگی در نشست کمیته دارو و غذای کمیسیون بهداشت مجلس حاضر شده و زبان به انتقاد از دولت باز کرده‌اند.

داستان‌های واکسیناسیون در ایران

حالا که آمارهای کرونا در ایران فروکش کرده، اگر به مسیری که در سه سال و اندی گذشته طی کردیم می‌بینیم مهم‌ترین چیزی که توانست کرونا را در ایران مهار کند، واکسیناسیون گسترده است. تقریبا هیچ‌کدام از سیاست‌های اتخاذ‌شده از سوی دولت ایران در زمان همه‌گیری کرونا به اندازه واکسیناسیون کرونا جواب نداده و تزریق گسترده واکسن بود که آمارها را کاهش داد؛ اما اگرچه بدیهی بود که واکسیناسیون مهم‌ترین راه‌حل برای مهار کروناست؛ اما در ایران تصمیم برای واکسیناسیون به این راحتی‌ها نبود. یک سال از همه‌گیری کرونا در جهان گذشته بود که واکسن در اختیار کشورهای مختلفی قرار گرفت. حوالی دی ماه ۹۹ و 11 ماه بعد از اعلام رسمی مشاهده اولین کیس کرونا در ایران خبرگزاری‌های جهانی از تزریق واکسن در ۵۰ کشور جهان خبر دادند. در خاورمیانه هم اسرائیل و امارات شروع قدرتمندانه‌ای داشتند و خیلی زود آمار بالایی از تزریق واکسن را ثبت کردند. در ایران هنوز خبری از واکسن نبود. این در حالی بود که کشورهای دیگر همسایه ایران نظیر ترکیه، عربستان، بحرین و قطر هم برنامه واکسیناسیون را آغاز کرده بودند. این درست وقتی بود که آمارهای مرگ‌و‌میر کرونا در ایران سه‌رقمی بود و هر‌روزه مردم منتظر شنیدن خبر ناگواری بودند. در همان ابتدای مراحل واکسیناسیون جهانی ورود برخی واکسن‌ها به ایران از سوی رهبر انقلاب ممنوع اعلام شد. با این حال ایرانی‌ها سهمی از واکسن‌های دیگر خارجی که در بازار موجود بود، هم نداشتند. دولتمردان ایرانی هر بار بهانه‌ای برای تأخیر در واکسیناسیون سرهم می‌کردند؛ بهانه‌های عجیبی مثل اینکه سیستم سرمایشی برای انتقال واکسن کرونا با هواپیما وجود ندارد. بهانه‌های رایج بعدی تحریم و مشکلات نقل‌و‌انتقال پول واکسن بود. در‌این‌میان چندین و چند کمپین مردمی برای خرید واکسن و فشار به دولتمردان برای خرید آن شکل گرفت و البته هیچ‌کدام نتوانست قفل ورود گسترده واکسن به ایران را بشکند. وعده‌های واکسن‌سازهای داخلی هم گویا عده‌ای تصمیم‌گیران را به ساخت واکسن داخلی امیدوار کرده بود؛ اما این تاریخ مدام تمدید می‌شد. اردیبهشت ۱۴۰۰، خرداد ۱۴۰۰ و شهریور ۱۴۰۰ تاریخ‌هایی بودند که مدیران وزارت بهداشت برای تولید انبوه واکسن ایرانی و حتی صادرات گسترده آن تعیین کردند. سرانجام از ۲۴ تیر ماه ۱۴۰۰ نام‌نویسی برای واکسیناسیون سالمندان آغاز شد. در‌این‌میان سکان دولت از حسن روحانی به دست سیدابراهیم رئیسی افتاد. هر چقدر در دولت روحانی واکسیناسیون با گره‌های فراوانی مواجه شده بود، در دولت رئیسی گویی همه مشکلات برطرف شد‌. در مجموع و طبق آمارها ۱۱۰ میلیون دوز واکسن تا بهار ۱۴۰۰ خریداری شد. از این میان ۱۶.۸ میلیون دوز کواکس، دو میلیون دوز اسپوتنیک در اسفند ۹۹، دو میلیون دوز بهارات در اسفند ۹۹، ۶۰ میلیون دوز اسپوتنیک در فروردین و ۳۰ میلیون دوز سینوفارم در اردیبهشت بود. البته تا خرداد ۱۴۰۰ فقط حدود هفت میلیون دوز وارد شد؛ اما از ابتدای تیر واردات شتاب گرفت و تا پایان مرداد ماه سه‌ برابر تمام دوره قبلی واکسن وارد شد. سیل عظیم واکسن در دوران رئیسی وقتی وارد ایران شد که کمتر از دو ماه از حضور او به‌عنوان رئیس‌جمهور ایران می‌گذشت. از یک سو رسانه‌های دولتی این موفقیت را موفقیت سید‌ابراهیم رئیسی می‌دانستند و از سوی دیگر منتقدان می‌گفتند که رئیسی از نظر زمانی هم فرصت کافی برای ورود این تعداد واکسن را نداشته؛ بنابراین قطعا بخشی از کار در دولت روحانی انجام شده. ذات همین دعواها اما نشان می‌داد که واکسیناسیون در ایران با بازی‌های سیاسی گره خورده بود. ماجرا وقتی دردناک‌تر می‌شود که آمارهای مرگ‌ومیر قبل از واکسیناسیون را با بعد از آن مقایسه می‌کنیم. در‌حالی‌که می‌شد همپای خیلی از کشورهای همسایه از سال ۹۹ واکسیناسیون را آغاز کرد؛ اما نتیجه کار چنین شد که بعد از مرگ‌و‌میر تعداد زیادی از ایرانی‌ها نهایتا واکسن به دست مردم رسید و بخش مهمی از جامعه ایمن شدند. اکنون و در آستانه پاییز و زمستان ۱۴۰۱ هم نگرانی‌هایی درباره در دسترس بودن دوز یادآوری واکسن وجود دارد. به نظر فعلا برنامه‌ای برای واردات واکسن خارجی وجود ندارد و از آنجایی که پاییز و زمستان مستعدی برای بالاگرفتن موج کرونا در پیش داریم، باید به فکر انجام واکسیناسیون گسترده باشیم.

بی‌اعتمادی به صحت آمارها

همه‌گیری کرونا در ایران با موج‌هایی از بی‌اعتمادی مردم همراه بود. بی‌اعتمادی به اعلام زمان صحیح ورود واکسن، بی‌اعتمادی به واکسن‌های داخلی و البته بی‌اعتمادی به آمارهای مطرح‌شده در ایران از مرگ‌و‌میرها. این موضوعی است که هنوز هم بر سر آن بحث‌هایی وجود دارد. بسیاری معتقدند آمارهایی که وزارت بهداشت ساعت یک هر روز به‌عنوان آمار رسمی کرونا در ایران منتشر می‌کند، چندان دقیق نیست. در ابتدای همه‌گیری که این بی‌اعتمادی خیلی هم بیشتر بود. انتشار تصاویر هوایی از برخی گورستان‌ها و نمایش پرشدن ظرفیت آنها شبهه‌هایی را در این زمینه ایجاد کرده بود. برخی مقام‌های رسمی وزارت بهداشت هم در همان سال نخست درگیری با بیماری آمار مرگ‌و‌میرها را چندان دقیق ندانسته‌اند. برای نمونه عضو شورای عالی نظام پزشکی در این زمینه گفته بود که «میزان مرگ واقعی کتمان‌کردنی نیست و وزارت بهداشت صرفا مواردی را که تست مثبت دارند، در آمار فوت‌شدگان محسوب می‌کند. بر‌اساس گزارش‌های میدانی کادر درمان و همچنین با بررسی آمار دفن‌شدگان، می‌توان گفت میزان مرگ کرونا در کشور حدود سه تا چهار برابر آمار رسمی است». شاید در سال‌های آینده با انتشار آمار مرگ‌و‌میر سالانه ایرانی‌ها از سوی ثبت‌ احوال بتوان تخمین دقیق‌تری از این مسئله داشت و پی‌ برد که چند ایرانی حدفاصل اسفند ۱۳۹۸ تا اسفند ۱۴۰۰ جان باخته‌اند.

علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران، یکی از چهره‌هایی بود که در پایان دولت روحانی و اواخر مسئولیت در مصاحبه‌ای تند و تیز برخی ادعاها را در این زمینه عنوان کرد. زالی در مصاحبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ که در خبرگزاری ایسنا منتشر شده، می‌گوید: «وقتی کارشناسان سازمان جهانی بهداشت به ایران آمدند، ما به‌ جای مشورت با آنها، مدام از آنها می‌خواستیم در رسانه‌ها از نظام سلامت ایران تعریف کنند. ما آمارهای مرگ‌و‌میر را از سازمان جهانی بهداشت پنهان کردیم». او همچنین گفت: «وقتی اولین مورد کرونا در قم مشاهده شد، خواهان قرنطینه قم شدم و گفتم انتخابات شهر قم تعطیل شود؛ اما بعضی‌ها من را مسخره کردند و گفتند این بیماری را به‌راحتی کنترل می‌کنیم». او همچنین گفت: «هزینه داروهای کرونا چند برابر واردات واکسن شده است؛ اما اجازه خرید واکسن ندادند؛ چون فکر می‌کردند گران است».