چه کسی مشکل خبرنگارها را میشنود؟
خبرنگار هدفی جز روشنگری جامعه ندارد؛ وظیفهای بسیار دشوار که باید با پرنفوذترین اهرم آگاهیرسانی صورت گیرد.
خبرنگار هدفی جز روشنگری جامعه ندارد؛ وظیفهای بسیار دشوار که باید با پرنفوذترین اهرم آگاهیرسانی صورت گیرد. براساس آمار رسمی، روزنامهنگاری و خبرنگاری در کشورهای پیشرفته در زمره مشاغل معتبری قرار میگیرد که از درجه اهمیت درخورتوجهی برخوردار است؛ این جایگاه برای اهالی خبر و خبرنگار، به دلایلی مانند سختی و فشردگی کار، خطیربودن، در مظان اتهام قرارگرفتن و بسیاری موارد دیگر بدیهی به نظر میرسد؛ اما در کشور ما خبرنگاران با مشکلات بسیاری دستوپنجه نرم میکنند؛ بسیاری از آنان خبرنگاری را بهعنوان یک شغل که بتواند تأمینکننده زندگیشان باشد، نگاه نمیکنند؛ چراکه هیچگونه تضمینی برای آینده شغلی آنان وجود ندارد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم سال 94 مطلبی در گفتوگو با امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات دانشگاه سوره، منتشر کرده بود که درباره دغدغههای خبرنگاران گفته بود: اگر پزشکی در درمان بیمار خود مرتکب اشتباه شود، یک نفر کشته میشود؛ اما اگر خبرنگاری مطلبی را بنویسد که ذهن خوانندگان را آلوده کند، به هزاران نفر آسیب میرساند. هماکنون در قانون نظام مطبوعات، صنوف مختلفی مانند مدیران، توزیع، چاپ و نشر و... حضور دارند؛ بهتر است این بخشها با همکاری یکدیگر و در کنار نمایندههایی از دولت، قوه قضائیه و مجلس، «شورای عالی مطبوعات» را در کشور تشکیل دهند؛ چراکه این شورای عالی بسیاری از آسیبهای جدی را که مطبوعات ما به آنها دچار هستند، به وسیله منشور اخلاقی و دستورالعملهایی که خود صنف مطبوعات و خبرنگاران در تنظیم آنها نقش اساسی دارند، رفع میکند.
بحث دیگری که در مطبوعات ما کمتر مورد توجه قرار گرفته، منشور اخلاقی است؛ البته به طور جستهوگریخته در رسانهها وجود داشته است؛ اما اگر آن را در همان شورای عالی مطبوعات ایجاد کنند، یکی از دغدغههای بزرگ خبرنگاران ما که رعایت اصول اخلاقی اسلامی بوده، سروسامان پیدا میکند.
تعدادی از خبرنگاران به دلیل تأثیری که تغییر دولتها و سیاستها بر ادامه حیات نشریات میگذارند، همواره این احساس را دارند که شغل آنان ناپایدار است؛ ازاینرو به این نتیجه میرسند که اگر در دو روزنامه با جناحهای مقابل، مشغول به فعالیت باشند، بهتر از یک روزنامه است.
همچنین نیز شاغلبودن به طور همزمان در دو جناح مقابل پدیدهای نادر است که تنها در شغل خبرنگاری دیده میشود؛ به طوری که یک روزنامهنگار راستگرا که نوبت صبح در روزنامه راستگرایان فعالیت میکند، بعدازظهر در روزنامهای که متعلق به چپگرایان است، مشغول به کار میشود؛ در واقع به نوعی احساس ناامنی میکند و این دغدغهای بزرگ است.
تمام روزنامهنگاران تمایل دارند در رسانهای به تولید خبر و مطلب بپردازند که اخبار و مطالب آنان ضمن اینکه سیاستهای کلی آن رسانه را منعکس میکند، مورد علاقه آن خبرنگار هم باشد؛ اگر خبرنگار در جهت خلاف علایق خود و از روی اجبار مطلب تولید کند، معنای «عشق» در این شغل دچار خدشه میشود؛ چه بسا افرادی که عاشق خبرنگاری بودهاند؛ اما به علت همین مشکل، از فعالیت در این حرفه منصرف شدند.
همچنین به طور معمول خبرنگاران به ازای میزان زحماتی که متحمل میشوند، دستمزد ناچیزی میگیرند؛ تعدادی از خبرنگاران به علت ضرورتهای زندگی و مشکل درآمد به سمت یکسری مسائل مالی میغلتند که در شأن اخلاق حرفهای مطبوعات نیست؛ این مشکل آسیبهای جدی به ساختار مطبوعات وارد میکند. با وجود آنکه این تعداد محدود هستند؛ اما موجب میشوند نگاه جامعه به روزنامهنگاران تغییر کند.
مدیران عرصه مطبوعات به علت مشکلاتی که خود دارند، نمیتوانند تمام مشکلات خبرنگاران را رفع کنند؛ مسئله توزیع مطبوعات ازجمله مشکلات این مدیران است که به طور مستقیم بر تیراژ تأثیر میگذارد؛ زمانی که تیراژ پایین بیاید، درآمد کم میشود؛ زمانی که درآمد کم شود، دستمزد دستاندرکاران کم میشود؛ با توجه به اینکه دستمزد چاپخانهدار را نمیتوان کم کرد، دستمزد خبرنگاران را کاهش میدهند و خبرنگارانی با کیفیت پایینتر میآورند؛ بنابراین اگرچه این مشکل دامنگیر مدیران مطبوعات است؛ اما به طور غیرمستقیم بر روزنامهنگاران و خبرنگاران تأثیر منفی دارد.
درحالحاضر باید سازوکاری فراهم کنیم که خبرنگاران ما بهعنوان رکن چهارم دموکراسی در جامعه حضور پیدا کنند و دستیابی به این مهم، در گرو حمایت قاطع دولت است؛ نمایندگان مجلس باید عنایت بیشتری به خبرنگاران داشته باشند؛ البته قوه قضائیه در سالهای اخیر برخورد مناسبتری با خبرنگاران داشته است؛ امیدواریم این مجموعه در آینده طوری عمل کنند که احساس رضایتمندی بیشتری را میان همکاران مطبوعاتی خود شاهد باشیم.