|

میزگرد «شرق» درباره افزایش موانع ثبت‌نام کودکان افغانستانی در مدرسه

انتظار بی‌سرانجام دانش‌آموزان مهاجر

دو هفته دیگر، سال تحصیلی جدید شروع می‌شود و کودکان بسیاری در حال روز‌شماری برای رسیدن به اول مهر هستند؛ اما همچنان کودکان مهاجر ساکن در ایران برای ثبت‌نام در مدرسه با موانع جدی روبه‌رو هستند، به شکلی که امکان دارد اول مهر پشت نیمکت‌های مدرسه ننشینند.

انتظار بی‌سرانجام دانش‌آموزان مهاجر
نسترن فرخه خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

 دو هفته دیگر، سال تحصیلی جدید شروع می‌شود و کودکان بسیاری در حال روز‌شماری برای رسیدن به اول مهر هستند؛ اما همچنان کودکان مهاجر ساکن در ایران برای ثبت‌نام در مدرسه با موانع جدی روبه‌رو هستند، به شکلی که امکان دارد اول مهر پشت نیمکت‌های مدرسه ننشینند. طبق اظهارات برخی از سازمان‌های مردم‌نهاد، تا الان هیچ‌کدام از این سازمان‌ها موفق نشده‌اند، حتی یک کودک جدیدالورود و کلاس‌اولی را در مدارس ثبت‌نام کنند.

تعلل اداره کل اتباع و مهاجران وزارت کشور برای بازشدن سایت و دادن برگه حمایت تحصیلی به کودکان و رویکرد سلیقه‌ای مدارس برای ثبت‌نام این کودکان که هر سال شاهد آن بودیم، باعث شد آمار کودکان محروم از تحصیل امسال بیشتر از سال‌های قبل شود. همچنین با وجود اینکه هر سال بیشتر مدارس به دلیل نداشتن جا، از ثبت‌نام کودکان اتباع و مهاجر سر باز می‌زنند، سایت اداره اتباع از ۲۰ مرداد برای دریافت برگه حمایت تحصیلی باز شده است؛ یعنی در زمانی که مدارس در حال بستن لیست ثبت‌نامی خود هستند، تازه مراحل اولیه ثبت‌نام کودکان اتباع شروع شده است. در کنار آن به دلیل جمعیت بالای مهاجرها و کندبودن سرورهای سایت اداره اتباع، بسیاری موفق به دریافت برگه حمایت تحصیلی نشده‌اند و آنهایی که این برگه را دریافت کرده‌اند هم در مدارس با مشکل تکمیل ظرفیت مواجه شده‌اند. این در حالی است که با یک سال عقب‌ماندن کودکان مهاجر از تحصیل، سال بعد به دلیل عدم تطابق سن و مقطع درسی در هیچ مدرسه‌ای ثبت‌نام نخواهند شد و طبق اظهارات فعالان اجتماعی این موضوع اثر مستقیم بر افزایش کار کودک خواهد داشت.

مرکز امور بین‌الملل و مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده در سال تحصیلی ۱۴۰۰_۱۴۰۱، حدود ۵۶۰ هزار دانش‌‌آموز مهاجر در مدارس ایران درس خوانده‌اند، حال بعد از ورود طالبان به افغانستان و افزایش سیر مهاجرت به ایران، مرکز امور بین‌الملل وزارت آموزش و پرورش، امسال باید ثبت‌نام دانش‌آموزان افغانستانی را به ۶۶۰ یا ۶۷۰ هزار نفر برساند؛ در‌‌صورتی‌که طبق اظهارات فعالان حوزه کودک تعداد بسیار زیادی از کودکان هنوز موفق به ثبت‌نام نشده‌اند. با وجود اینکه طبق کنوانسیون حقوق کودک ایران موظف است خدمات آموزشی را به تمام کودکان سرزمینش ارائه دهد، آموزش و پرورش به‌عنوان متولی حق آموزش کودکان باید در این زمینه پاسخ‌گو باشد.

«شرق» به دلیل اهمیت این موضوع با تعدادی از فعالان اجتماعی و داوطلب‌های حوزه کودک که برای ثبت‌نام کودک مهاجر در این مدت تلاش کرده بودند، میزگردی برگزار کرد تا علاوه بر نقد این مسئله از وزارت آموزش و پروش و ارگان‌های دیگر مطالبه مؤثر داشته باشند.

هیچ کلاس اولی و جدیدالورودی  را  نتوانستیم  ثبت‌نام  کنیم

تحصیل کودکان مهاجر همیشه جزء موضوعات چالش‌برانگیز در ایران بوده و در یک سال اخیر این موضوع شدت گرفته است. میترا امام، رئیس هیئت‌مدیره پرنده درخت کوچک، در بخشی از این میز‌گرد به افزایش مهاجرت افغانستانی‌ها در یکی، دو سال اخیر در ایران اشاره می‌کند که بر خدمات آموزشی کودکان آنها، مانند ثبت‌نام در مدرسه بسیار مؤثر بوده و می‌گوید: بر اثر جنگ طالبان در افغانستان، تعداد زیادی از افراد افغانستانی مجبور شدند به ایران مهاجرت کنند، به هر حال همه می‌دانیم این یک مهاجرت اجباری بوده و شرایط زندگی برای مردم افغانستان در کشور خودشان مناسب نیست؛ بنابراین در چنین شرایطی حتی اگر کودک خودش هم نخواهد از محیط خطر دور باشد، وظیفه دیگران است که کودک را از آن فضا و شرایط دور نگه دارند. کودک یک پناهنده بالقوه است و خودش قدرت تصمیم‌گیری ندارد. مثلا ممکن است در کوچه‌ای بمب بیفتد؛ در‌حالی‌که در کوچه کناری کودکی در حال بازی باشد. یکی از شروط پناهندگی ترس موجه است که کودکان معمولا درکی از آن ندارند.

امام بعد از تأکید بر اهمیت مناسب‌بودن شرایط زندگی برای کودکان و لزوم توجه به حقوق طبیعی آنها مثل تحصیل، با اشاره به موانع ثبت‌نام‌شان در مدرسه اضافه می‌کند: این ماجرا مشکل تنها امسال نیست، ۱۷ سال است که در این حوزه کار می‌کنم و هر سال برای ثبت‌نام کودکان مهاجر با مشکل روبه‌رو بودیم، تا سال ۹۴ که طرح فرمان رهبری مطرح شد و اعلام شد هر کودکی حتی بدون مدرک قانونی و حتی غیرقانونی هم می‌تواند در مدرسه ثبت‌نام کند؛ اما متأسفانه وقتی برای ثبت‌نام کودکان مهاجر اقدام می‌کنیم، کسی نمی‌گوید کودک مهاجر ثبت‌نام نمی‌کنیم؛ بلکه آن‌قدر شرایط سخت و پیچیده جلوی ما می‌گذارند که همین منجر به آن می‌شود که کودک نتواند به کلاس درس مدرسه برسد و واقعا بخش زیادی از آنها احتمالا، مهر به مدرسه نخواهند رفت. حال در نظر بگیرید که اغلب این خانواده‌ها کم‌سواد یا بی‌سواد هستند و بیشتر تمایل دارند کودکان‌شان کمک‌خرج خانه باشند تا اینکه درس بخوانند. به‌محض آنکه روند ثبت‌نام دچار چنین چالش‌هایی می‌شود، کودک را به سمت کار‌کردن سوق می‌دهند. کودکی که امسال ثبت‌نام نمی‌شود، سال بعد هم به خاطر کبر سن دیگر امکان ثبت‌نام نخواهد داشت. حال برای این خانواده‌ها شرایطی قرار دادند که در سایت مربوط به دفاتر کفالت بروند و برگه حمایت تحصیلی بگیرند، بعد یک آدرس بسیار دور به آنها داده می‌شود که یکی، دو روزشان را باید بگذارند و از صبح زود در صف بایستند. اینها واقعا برای همه این خانواده‌ها مقدور نیست؛ چون معمولا کارگران روزمزدی هستند که یک روز کارنکردن‌شان برابر است با درآمد‌نداشتن در آن روز. رفتن به این سایت هم خودش چالش‌برانگیز است، همیشه باز نیست و مراحل آن‌طورکه گفته شده در سایت به‌خوبی پیش نمی‌رود، گاهی آدرس‌هایی می‌دهند که بسیار دور هستند، فردی که محل سکونتش کن است، باید به سمت جاده قم برود. خانواده‌هایی را داریم که دو روز از پنج صبح برای گرفتن برگه حمایت تحصیلی اقدام کردند و در آخر هم به نتیجه نرسیده‌اند، بین زن و شوهر هم دعوا شده؛ چون پدر خانه اصرار داشته فرزندش کار کند، این داستان مشابه بسیاری از این خانواده‌ها خواهد بود که همان امکان کوچک برای تحصیل کودک هم از بین می‌رود.

رئیس هیئت‌مدیره پرنده درخت کوچک ادامه می‌دهد: حتی اگر همه مراحل هم انجام شود و کودک برگه حمایت تحصیلی را بگیرد، وقتی به مدرسه مراجعه می‌کند، مدیر مدرسه می‌گوید جا نداریم و نمی‌توانیم ثبت‌نام کنیم. ما حتی لیستی تهیه کرده بودیم تا با آموزش‌و‌پرورش قرار بگذاریم، چون در‌هر‌حال متولی این وضع آموزش‌و‌پرورش است،‌ ولی موفق نشدیم ارتباطی برقرار کنیم. درخواستمان این است که سیستمی طراحی شود که بچه‌ها بتوانند بدون هیچ شرطی و به‌راحتی در مدرسه ثبت‌نام کنند. در‌حالی‌که تا الان سالانه حدود ۳۵ بار تلاش شده تا در طرح‌های مختلف کودکان کار را ساماندهی و جمع‌آوری کنند. در‌صورتی‌که می‌دانیم هر مرحله از این طرح‌ها چقدر هزینه‌بر خواهد بود. حالا ما می‌گوییم همین موانع برای ثبت‌نام‌نکردن کودکان باعث افزایش کار کودک خواهد شد، چه دختر و چه پسر، الان دختر‌بچه‌هایی را می‌شناسیم که از شش صبح تا چهار عصر برای حقوق یک‌میلیونی قارچ بسته‌بندی می‌کنند. اگر به‌جای این طرح‌های جمع‌آوری، کودکان به مدرسه بروند، غیبت‌های آنها کنترل شود و مدرسه مددکار داشته باشد، بخش زیادی از معضلات جامعه حل خواهد شد. ما آمار دقیقی از کودکان کار نداریم، کمیسیاری پناهندگان هم در ۱۰ آوریل، گفته بود حدود ۸۰۰ هزار پناهنده افغانستانی در ایران داریم که رسمی هستند، در‌صورتی‌که شش‌میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بدون مدرک و غیرقانونی در ایران حضور دارند، در‌هر‌حال این آمار هم دقیق نیست. اگر بچه‌ها را به مدرسه می‌فرستادیم، آمار دقیق‌تری به دست می‌آوردیم. در ۱۰ آوریل ۲۰۲۲ کمیسیاری پناهندگان، ایران را جزء کشورهای سیاست‌گذار مترقی دانسته؛ در‌حالی‌که یک روز اسامی همین کودکان خارج از چرخه تحصیل منتشر خواهد شد و نباید به این گزارش دل خوش کنیم که قانون مترقی داریم.

امام می‌گوید: کودکانی که توانستیم ثبت‌نام کنیم همه از سال‌های قبل در مدرسه پرونده داشتند اما برای همان بچه‌ها هم مدارس کاملا سلیقه‌ای رفتار می‌کنند، برخی را ثبت‌نام می‌کنند و برخی را نمی‌کنند. سال قبل کودکی داشتیم که باید به کلاس چهارم می‌رفت، مدیر به مادر گفته بود چهارم جا نداریم، می‌توانم پنجم ثبت‌نامش کنم. بچه‌ای را که درسش ضعیف است، یک سال هم بالاتر ثبت‌نام کردند و این کودک آن‌قدر سر کلاس تحقیر و تنبیه شد، آن‌قدر معلم جلوی دیگر بچه‌ها با او بدرفتاری کرد که کودک ترک‌تحصیل کرد، معلم جلوی همه به او می‌گفت تو لایق نشستن سر کلاس نیستی و بیشتر ساعات مجبورش می‌کرد روی زمین بنشیند. معمولا ما با بچه‌هایی که سنشان نسبت به پایه‌ای که می‌خوانند، بیشتر است، کار می‌کنیم تا به سطح بالاتر برسند و آن زمان به مدرسه می‌روند‌ ولی بعد از حضور در مدرسه یک‌دفعه ترک تحصیل می‌کنند و سر کار می‌روند. دلیلش هم همین رفتارهاست، همین امسال یکی از همین کودکان سر کار یک بند انگشتش را از دست داد. این چرخه همه‌چیزش معیوب است. با‌ وجود این در تلاشیم تا بچه‌ها به مدرسه راه پیدا کنند ولی تا الان کودکان جدیدالورود مخصوصا کلاس اول ابتدایی در ثبت‌نام ناکام مانده‌اند.

جا دارد به این نکته هم اشاره شود که در پیمان‌نامه حقوق کودک به انواع تبعیض اشاره شده که یکی از آنها تبعیض در عمل است، در ظاهر تبعیضی وجود ندارد اما در عمل کامل این تفاوت مشاهده می‌شود. وقتی شرط شناسنامه یا برگه حمایت تحصیلی برای ثبت‌نام عنوان می‌شود، عملا عده‌ای از تحصیل محروم می‌شوند.

تبعیض در پیچیدگی ثبت‌نام برای برگه حمایت تحصیلی یا شناسنامه‌داشتن، تا وجود مدارس کپری و مدارس لوکس همه قابل‌توجه است. وقتی این بچه‌ها برای حضور در مدرسه دولتی با محدودیت مواجه بودند، مدارس خود‌گردان شکل گرفت ولی همان هم با محدودیت روبه‌رو شد. به یاد دارم سال ۹۹ یک مدرسه خود‌گردان را وسط سال تحصیلی تعطیل کردند و سیر دانش‌آموز به انجمن ما آمد و این واقعا عجیب بود که وسط سال تحصیلی این کار را کردند.

با   این   کار  به   تعداد  کودکان  کار   اضافه   می‌کنیم

نرجس مصطفوی، رئیس هیئت‌مدیره انجمن یاری کودکان در معرض خطر، به‌ شدت‌گرفتن حاشیه‌نشینی شهرها در این چند سال اشاره می‌کند و می‌گوید: سال‌های قبل در انجمن ما تعداد کودکان تقریبا مشخص بود و روند تحصیلشان به شکل عادی پیش می‌رفت تا اینکه با موج مهاجری جدید و شیوع کرونا روبه‌رو شدیم، با این شرایط چالش‌های ما چندبرابر شد. مهاجرت به شکلی شد که حتی خانواده‌هایی که سمت شوش و هرندی هم زندگی می‌کردند، به اطراف تهران مهاجرت کردند. معمولا هم خانواده‌هایی پربچه هستند که همه باید به مدرسه بروند. این مهاجرت‌ها جمعیت مناطق حاشیه‌ای را خیلی بیشتر کرد.

مصطفوی به چالش‌های ثبت‌نام این تعداد بچه در سایت‌هایی اشاره می‌کند که سردرگمی برای مددکار و خانواده را بیشتر می‌کند و ادامه می‌دهد: ما ۱۸۵ کودک مهاجر جدیدالورود داشتیم که باید کلاس اول و دوم می‌رفتند و برای آنها هیچ کاری نتوانستیم بکنیم، ۷۰ کودک از سال‌های قبل داشتیم که هنوز دچار مشکل هستند و در حالت نوبت‌دهی، کمبود مدرک، مشکل پدر افغانستانی، مادر ایرانی و... قرار دارند، در ‌واقع برای آنها هم هنوز کاری نتوانستیم بکنیم. ۳۶ کودک کلاس اول و دوم داریم که در لیست انتظار هستند تا برای ثبت‌نام آماده شوند. از کل این تعداد ما فقط هشت نفر را ثبت‌نام کردیم که آنها هم از سال‌های قبل در مدرسه پرونده داشتند. نکته جالب یا بهتر بگویم تأسف‌بار این است که این سایت از ۲۰ مرداد تازه باز شده و در آن نوشته شده؛ برای دانش‌آموزانی که قرار است تغییر مقطع دهند، یا اول و دوم هستند، باید برگه حمایت تحصیلی صادر شود. دانش‌آموزانی که این برگه را دارند، برای ثبت‌نام اقدام کنند. اما این ظاهر ماجراست، در حقیقت ما در کدهای مختلف، برای مراحل ثبت‌نام بچه‌ها غرق شدیم. مراحل هفت خانی که خیلی از این خانواده‌ها اصلا بلد نیستند و نمی‌توانند انجام دهند. هزینه هربار کافی‌نت رفتن هم برای آنها زیاد است، با‌این‌حال ما تلاش کردیم ولی در‌نهایت برای بیش از صد کودک پیام آمد که ۱۰ مهر به بعد نوبت شما خواهد آمد. حالا واقعا اگر تمام شرایط ۱۰ مهر به بعد خوب پیش برود مدارس ثبت‌نامی انجام می‌دهند؟

همین الان می‌گویند دیگر جا نداریم. حتی برای گرفتن کتاب هم نمی‌توانیم اقدام کنیم چون اعلام کرده‌اند فقط در صورتی می‌توانیم سفارش کتاب بدهیم که ثبت‌نام ما در سامانه مدرسه نهایی شده باشد. می‌بینید که این چرخه معیوب است؟ چالش کتاب درسی را سال‌های قبل هم داشتیم که باید کتابی که دستی ۸۰ هزار تومان است در بازار آزاد ۵۰۰، ۶۰۰ هزار تومان می‌خریدیم که امکان داشت دست کتاب‌ها کامل هم نباشد.

رئیس هیئت‌مدیره انجمن یاری کودکان در معرض خطر اضافه می‌کند: در کل مسئله اصلی این است که بدون قید و شرط از بچه‌ها حمایت تحصیلی شود تا از مهر بتوانند سر کلاس حاضر شوند. در غیر این باعث افزایش و تولید کار کودک خواهیم شد. الان کودکی داریم که باید به کلاس چهارم برود، اگر امسال نرود، یک سال عقب می‌ماند و سال بعد چون سنش گذشته هیچ مدرسه‌ای او را ثبت‌نام نمی‌کند، کودک در خانه می‌ماند و بعد خانواده او را سر کار می‌فرستد. برای اتمام این چالش‌ها نیاز به یک دستورالعمل واحد از طرف آموزش و پرورش است. چون الان مدارس کاملا جزیره‌ای عمل می‌کنند. مدرسه‌ای داریم که از جلوی در اصلا اتباع را راه نمی‌دهند، همان اول جلوی آنها را می‌گیرند و می‌گویند جا نداریم یا اینکه می‌گویند اولویت با ایرانی‌هاست. مدیر مدرسه‌ای می‌گفت ما اصلا اتباع ثبت‌نام نمی‌کنیم و خانواده‌هایی که نمی‌خواهند بچه‌هایشان با اتباع درس بخوانند اینجا ثبت‌نام می‌کنند. این در حالی است که کودکان با قومیت‌ها و ملیت‌های مختلف باید حق تحصیل داشته باشند.

تلاش‌هایمان  برای  ثبت‌نام  بی‌نتیجه   ماند

محبوبه توکلی مسئول کمیته مددکار اجتماعی انجمن حمایت از حقوق کودکان، یادآور می‌شود که ایران پیمان‌نامه حقوق کودک را پذیرفته و در آن حق تحصیل برای کودکان مهاجر هم در نظر گرفته شده ولی همچنان بر سر این موضوع مشکلاتی داریم و در ادامه می‌گوید: در هر حال الان می‌بینیم بچه‌های مهاجر، از حق تحصیل محروم هستند. امسال ۱۰۰ کودک برای ثبت‌نام مدرسه به خانه کودک شوش آمدند، اینها کودکانی بودند که به تازگی غیرقانونی از افغانستان به ایران آمدند و هیچ‌کدام برای مدرسه ثبت‌نام نشدند. در متن اطلاعیه اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور نوشته شده طبق بخش‌نامه آموزشی ابلاغ‌شده از طرف آموزش و پرورش دانش‌آموزانی که دارای برگه حمایت تحصیلی از سال گذشته هستند، می‌توانند با همان برگه ثبت‌نام کنند، ولی باید از ابتدای آبان برای برگه جدید به همان سایت کانون نوبت بروند. اینجا هم باز برای کودک چالش ایجاد می‌شود چون در حین تحصیل نگرانی برگه تحصیلی و پیگیری مدرسه را خواهد داشت. در بند دیگر این اطلاعیه گفته شده بچه‌هایی که برگه حمایت تحصیلی سال گذشته را دارند ولی مقطع تحصیلی‌شان تغییر کرده، باید برگه حمایت تحصیلی سال جدید را بگیرند، در صورتی که خیلی از بچه‌های ما اصلا نتوانستند در این بخش وارد شوند. یعنی همان بچه‌هایی که شامل موارد این ابلاغیه می‌شدند هم نتوانستند کاری کنند.

توکلی به بند دیگر این ابلاغیه اشاره می‌کند که: بچه‌هایی که می‌خواهند به کلاس اول ابتدایی بروند باید در طرح بازشماری شرکت کرده باشند که همین شرط خود بخش زیادی از کودکان را از تعداد کل کم می‌کند. خیلی وقت‌ها سایت دچار مشکل می‌شود ولی نه جایی است که تماس بگیریم و نه جایی که حضوری برویم. در بند آخر اطلاعیه هم ذکر شده آنهایی که در طرح سرشماری قرار دارند و در سن تحصیل هستند به دفتر کفالت مراجعه نکنند و منتظر ابلاغیه صادره از سوی اداره کل امور اتباع وزارت کشور باشند، این خبر برای قبل از ۲۰ مرداد است و تا الان هیچ خبری نشده. الان ۱۰ کودک ما در خانه کودک شوش برگه حمایت تحصیلی دارند، ۳۰ نفر برگه سرشماری و در واقع ۴۰ نفر می‌توانند ثبت‌نام کنند، اما یک عده در سامانه نمی‌توانند وارد شوند و عده‌ای دیگر که می‌توانند به مدرسه بروند، به آنها گفته می‌شود جا نداریم و ثبت‌نام نمی‌کنند، از این جهت، امسال هیچ کودک کلاس اولی  ثبت‌نام نکرده‌ایم.

بحران   امنیتی  اشتباه  ایجاد  می‌کنیم

به باور برخی فعالان اجتماعی، اگر ثبت‌نام کودکان مهاجر برای مدرسه هم به خوبی پیش می‌رفت با چالش دیگری برای ثبت‌نام کتاب درسی مواجه می‌شدند، مجید احمدی‌نیا فعال اجتماعی، از دو سال پیش می‌گوید که گرفتن کتاب درسی برای این کودکان در مدارس خودگردان مشکل‌ساز شده بود و ادامه می‌دهد: سال ۹۹ بچه‌ها با مشکل تهیه کتاب درسی روبه‌رو شدند، پیش‌تر کتاب‌ها در انبار آموزش و پرورش می‌ماند و بعد مدیران مدارس خودگردان آنها را می‌گرفتند و در مدرسه توزیع می‌کردند. اما از دو سال پیش سخت‌گیری کردند و حتی یک جلد هم ندادند، در صورتی که همین کتاب‌ها در انقلاب جلدی ۱۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان هم به فروش می‌رسید. همان موقع کمپینی راه انداختیم که هر ایرانی با کد ملی خود فروش تک‌دوره را بخرد که در کمتر از یک ماه کتاب‌ها تهیه شد. این کتاب‌ها تا آذرماه بین بچه‌ها توزیع شد. اما به سال بعد که رسیدیم این مشکل همچنان حل نشده بود و در کنارش نداشتن برگه حمایت تحصیلی و دفتر کفالت هم اضافه شده بود. اینها خود به نوعی تبعیض بین کودکان است که منجر به ترومای کودک می‌شود. به یاد دارم دو سال پیش روز اول مهر، دختر هفت‌ساله افغانستانی سر صف ایستاده بود، یکی یکی به بچه‌ها گل می‌دادند تا سر کلاس بروند، مدیر سر صف به این دختربچه گفت تو بیرون از صف بایست تا تکلیف ثبت‌نامت مشخص شود. ببینید آن لحظه این کودک چه حالی پیدا کرده؟ مثال دیگری از تبعیض بین دانش‌آموزان می‌زنم، مادری تماس گرفت که دخترم را در مدرسه ثبت‌نام نمی‌کنند، با مدیر کل آن منطقه تلفنی صحبت کردم و گفتند این یک نفر را ثبت‌نام کنید، بعد مادر دوباره به مدرسه رفت و باز هم کودکش را ثبت‌نام نکردند، دوباره با من تماس گرفت و گفت مدرسه که متوجه شد این همان دانش‌آموزی است که سفارش شده، با آنها شروع به دعوا کرده.

این فعال ادامه می‌دهد: چندی پیش با مدیران و مسئولان مدارس جنوب تهران که بیشتر با کودکان افغانستانی سروکار دارند جلسه‌ای داشتیم، از این جمع ۲۰، ۳۰ نفره فقط یکی، دو نفر این نگاه را داشتند که کودکان افغانستانی باید درس بخوانند. در صورتی که وقتی این چند هزار کودک را ثبت‌نام نمی‌کنیم، تک‌تکشان را به یک بحران برای کشور تبدیل می‌کنیم.