راههای اعتماد بسته است؟
حدود 48 ساعت از آتشسوزی در زندان اوین گذشته است و هنوز اطلاعات قانعکنندهای درباره آن اعلام نشده است. این نمونه واکنش و نحوه ارائه برخی خبرهایی است که در این مدت منتشر شده است.

حدود 48 ساعت از آتشسوزی در زندان اوین گذشته است و هنوز اطلاعات قانعکنندهای درباره آن اعلام نشده است. این نمونه واکنش و نحوه ارائه برخی خبرهایی است که در این مدت منتشر شده است.
در چند روز گذشته خبر فوت یک دانشآموز دختر اردبیلی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. خبری که با اطلاعات دقیق در زمینه مکان و زمان و حتی اسم کودک اعلام شده است. همچنین خبر داده شده که هفت دختر دانشآموز دیگر زخمی هستند و تعدادی از کودکان نیز از سوی مدیر مدرسه برای بازجویی تحویل داده شدهاند. این اتفاق در یک دبستان دخترانه شاهد در اردبیل رخ داده است؛ خبری که پس از چند روز تکذیب شد.
دقایق اولیه بامداد 23 مهر، ایرنا گزارش داد مدیر کل امنیتی و انتظامی استانداری اردبیل برخی ادعاها درباره فوت یک دانشآموز بر اثر ضربوشتم در این استان را تکذیب کرد.
علی محبوبیپور با اشاره به انتشار برخی اخبار و ادعاها درباره فوت یک دانشآموز بر اثر ضربوشتم در مدرسهای در اردبیل، گفت: «این ادعا کاملا دروغ است و بههیچوجه صحت ندارد و مردم مؤمن، انقلابی و غیرتمند اردبیل تحت تأثیر شایعات رسانههای معاند قرار نمیگیرند». مدیر کل امنیتی و انتظامی استانداری اردبیل افزود: «هیچ دانشآموزی در روزهای اخیر دستگیر نشده و این موضوع نیز کذب است».
طبق خبر ساعت 10:23 روز 23 مهر ایسنا گزارش داد همین مقام مسئول در جمع خبرنگاران اردبیلی خبر جانباختن یک دانشآموز دختر در اردبیل را تکذیب کرد و گفت: «در اردبیل تاکنون هیچ کشته و مجروحی نداشتهایم و حتی دستگیری افراد هم در این شهر درخورتوجه نبوده است. متأسفانه شائبهها و جوسازی رسانههای معاند سبب ایجاد برخی شایعات در تجمعات اخیر شده که برخی با دامنزدن به این مسائل درصدد ایجاد آشوب و ناامنی هستند».
البته رسانهها در پیگیری خود به جزئیات بیشتری دست پیدا میکنند و بخشی از ماجرا بهتدریج آشکار میشود. طبق گفتوگوی ساعت 17:50 روز 23 مهر شبکه «شرق» با استاندار اردبیل کشتهشدن تکذیب شد و «سیدحامد عاملی» گفت: «با حضور نیروهای انتظامی، دانشآموزان به درون مدرسه شاهد میروند؛ اما اتفاقی رخ نمیدهد. ماجرای وقوعیافته میان اولیای دانشآموزان که آمده بودند دنبال فرزندان خود و مدیران مدرسه هم از این قرار بوده که اولیا اعتراض داشتند که چرا فرزندان ما را به مراسم مربوط به هفته وحدت بردهاید».
تکذیب نهایی نیز ساعت 18 روز 23 مهر از سوی خبرگزاری فارس انجام میشود. عموی اسرا پناهی، دختری که شبکهها مدعی فوت او در مدرسه اردبیل بودند، به این رسانه گفت: «اسرا، سه شب پیش در خواب حالش بد شد و در بیمارستان فوت کرد. چرا باید رسانههای بیگانه با آبروی ما بازی کنند؟!».
به نظر میرسید با این روند، خبر تکذیبشده مورد پذیرش افکار عمومی قرار گیرد؛ البته در این روزهای بحرانی نمونه این اخبار که گاهی هم مانند ویدئوی تعرض به یک خانم از سوی نیروی پلیس بهسرعت از سوی مقامات تکذیب شد، زیاد هستند. درباره این خبر البته چند روز طول کشید تا تکذیب شود.
نمونه این خبرها که از نظر برخی واقعی است و دلیلی برای کذببودن آن پیدا نمیشود، همچنان با جزئیات در حال گسترش هستند و به نظر میرسد کمتر کسی از این تکذیبها مطلع شود یا آن را باور کند. بهخصوص در این روزها با وجود فیلترینگ و قطعی اینترنت، بسیاری از آنها که بهسختی میتوانند در شبکههای اجتماعی و در افواه با هم در ارتباط باشند، با استناد به مجموعه اتفاقاتی که در طول چند سال گذشته از زمان پنهانکردن شلیک به هواپیمای اوکراینی و حوادث چند روز اخیر رخ داده است، این پرسش برایشان پیش آمده است که اخبار را از چه منبعی دریافت کنیم که باورپذیر باشد؟
شاید سریعترین جواب به این پرسش در حالت عادی این باشد که رسانههای رسمی و روزنامههای کثیرالانتشار؛ اما در این روزها جواب این سؤال آسان نیست. درحالحاضر بیش از 30 عکاس و روزنامهنگار در زندان هستند و انجمن صنفی روزنامهنگاران در دو بیانیه ضمن درخواست آزادی آنها، بر آزادی فضای اطلاعرسانی نیز تأکید کرده است. مدیران مسئول و سردبیران روزنامهها در گفتوگوهای مختلف نیز درخواست داشتهاند که امکان انتشار اخبار فراهم باشد؛ اما به نظر میرسد همه چیز در شرایط بحرانی قرار دارد. البته در این روزها وظیفه صداوسیما سنگینتر است؛ اما با توجه به عملکرد این سازمان چندان انتظاری نمیتوان از آن داشت و همانطور که ضیائیپرور یکی از اهالی رسانه به ایسنا گفته است: «صداوسیما رقیب خارجی دارد. شبکههای ماهوارهای که به هر حال فعالیت میکنند و راست و دروغ را به هم میبافند و تا حد زیادی جریان مرجعیت خبری و رسانهای را به دست میگیرند و وقتی مخاطب را جذب کردند، آن وقت هرچه دلشان میخواهد، میگویند؛ بنابراین نباید از آنها گله داشت که چرا روایت غلط و فیکنیوزها و اخبار نادرست را روایت کردهاند. خود ما باعث شدیم که مخاطب آن سمت برود و طبیعی است که آنها هم از آن طرف پول میگیرند و اصلا منافع ملی ما برای آنها مهم نیست؛ در نتیجه راست و دروغ را به همدیگر میبافند».
در دو سال گذشته، روزنامهنگاران و پژوهشگران و فعالان رسانه بارها و بارها دغدغه خود را از قطعشدن راه ارتباطی رسانهها و مخاطبان و ازبینرفتن اعتماد عمومی اعلام کردهاند. دغدغهای که همواره به آن بیتوجهی شده است و مسئولان بهسادگی از کنارش گذشتهاند.