|

شی جین‌پینگ دامنه قدرت خود در حزب کمونیست را توسعه می‌دهد

تثبیت چین

بزرگ‌ترین گردهمایی سیاسی جهان با حضور حدود ۲۳۰۰ نماینده حزب کمونیست از سراسر چین به مدت یک هفته در تالار بزرگ میدان «تیان آن من» پکن برگزار شد؛

تثبیت چین

بزرگ‌ترین گردهمایی سیاسی جهان با حضور حدود ۲۳۰۰ نماینده حزب کمونیست از سراسر چین به مدت یک هفته در تالار بزرگ میدان «تیان آن من» پکن برگزار شد؛ میدانی که با وجود تلاش‌های گسترده پکن، هنوز خاطره کشتار مخالفان را زنده نگه داشته است. در این یک هفته قرار بود نخبگان حزب کمونیست به نتیجه‌ای دست پیدا کنند که از قبل بر همگان روشن است: تثبیت قدرت «شی‌ جین‌پینگ».

این حزب همچنین پیشرفت‌های دوره پنج‌ساله گذشته را بررسی و اهداف سیاست داخلی و خارجی خود را برای دوره بعدی تعیین کرده است. البته تصمیم‌گیری درمورد سیاست و پرسنل رده‌بالای حزب، به طور رسمی در بهار آینده نهایی خواهد شد.

با توجه به نقش چین در اقتصاد جهانی و با وجود از پیش مشخص‌بودن نتیجه آن، آنچه در پی برگزاری کنگره برای چین و سایر نقاط جهان رخ می‌دهد احتمالا مهم‌ترین رخداد در دهه‌های اخیر خواهد بود. شی جین‌پینگ رئیس‌جمهور چین از زمان «مائوتسه تونگ» به این سو، بیش از هر رهبر دیگری بر چین تسلط یافته و برای سومین دوره به عنوان دبیر کل حزب کمونیست چین انتخاب شده است. اما پرسش اساسی این است که قدرت شی جین‌پینگ تا چه اندازه افزایش می‌‌یابد؟

«مایکل سواین» متخصص مطالعات امنیتی چین و شرق آسیا که در حال حاضر مدیر برنامه آسیای شرقی در مؤسسه «کوئینسی» است، اعتقاد دارد که چین تحت حکومت یک دهه اخیر شی به شدت تغییر کرده است. شی موفقیت حکومت خود را در پایان‌دادن به فقر شدید، مقابله با تغییرات آب و هوایی، مهار فساد و دست‌کم تا همین اواخر رشد اقتصاد ستایش کرده است. پکن ادعا می‌کند که سیاست «کووید صفر» چین با وجود  گام‌های اشتباه اولیه در مهار ویروس موفق شد مرگ‌ومیر ناشی از این ویروس را در مقایسه با بسیاری از کشورها محدود کند، اگرچه این موفقیت با عوارض جانبی اقتصادی و سیاسی جدی همراه بوده است. این ادعاهای چین به دلیل نبود رسانه‌های مستقل و آزاد و همچنین پروپاگاندای گسترده حکومتی قابل استناد نیست.

چین همچنین سیاست خارجی خود را متحول کرده و با طرح «کمربند و جاده» یک برنامه توسعه و زیرساخت جهانی عظیم ایجاد کرده و به یکی از بزرگ‌ترین طلبکاران جهان تبدیل شده است. در عین حال، در دوران حکومت شی، چین اقتدارگراتر شده است. بسیاری از منتقدان به سرکوب اویغورها، گروه اقلیت قومی مسلمان در غرب چین توسط پکن اشاره می‌کنند. همچنین، چین در دوران شی تمایل به استقلال هنگ‌کنگ را نفی کرده است. در خارج از کشور، چین نسبت به ادعاهای ارضی در دریای چین شرقی و جنوبی رویکردی ماجراجویانه‌تر داشته، درگیر درگیری‌های مرزی با هندوستان شده و از همه مهم‌تر اقدامات نظامی را تشدید کرده و تهدید برای اشغال تایوان را مطرح کرده است.

در داخل، چین با مسائل اقتصادی مهمی دست و پنجه نرم می‌کند که تا حدی به دلیل سیاست‌های سخت‌گیرانه آن کشور در مورد کووید صفر و بحران املاک و مستغلات است. این کشور همچنین با فجایع آب و هوایی بیشتر و یک فروپاشی جمعیتی قریب‌الوقوع مواجه است، زیرا به نظر می‌رسد جمعیت چین شروع به کاهش کرده است. از نظر تجاری چین روابط سردتری با ایالات متحده و اتحادیه اروپا بزرگ‌ترین شرکای تجاری خود دارد و افکار عمومی در غرب دید مثبتی به چین به دلیل نوع خاص رویکرد آن کشور برای مقابله با شیوع کووید۱۹ ندارند. شی هنوز بر این باور است که چین باید از طرق مختلف به عنوان یک بازیگر بین‌المللی باقی بماند تا بتواند موفق شود. تداوم قدرت شی بدان معناست که او واقعا یک شخصیت بسیار مسلط در حزب کمونیست چین است. او احتمالا دست‌کم در پنج سال آینده به اعمال این روش ادامه خواهد داد. حتی ممکن است تا سال ۲۰۳۵ در قدرت بماند که یک نقطه عطف یا معیار بزرگی است که حزب در برنامه‌های توسعه خود قرار داده است.

وضعیت مخالفان

این موضوع نشان می‌دهد که او به بازسازی حزب به شکل خاص خود ادامه خواهد داد و حامیان خود را در موقعیت‌های کلیدی قدرت قرار می‌دهد. پرسش حیاتی اینجاست که تا چه اندازه افراد بسیار وفادار و وابسته به او از طریق کنگره حزب در مناصب قدرت قرار می‌گیرند؟ مسئله تنها این نیست که شی جین‌پینگ مخالفان احتمالی خود را حذف کرده و حامیانش را به خدمت گرفته است. تعداد زیادی از افراد در رهبری حزب از محور کلی جهت‌گیری شی جین‌پینگ و حکومت او حمایت می‌کنند. تمام دوران تصدی او بر تقویت حزب و هدایت چین به سوی قرن بیست‌و‌یکم متمرکز شده بود. در مقابل شی، هیچ فردی وجود ندارد که بتوان گفت رهبر جناح‌های مخالف است. او اساسا رهبران بالقوه مخالف را حذف کرده است؛ مانند «بو شیلای» و سایر افرادی که ممکن بود بتوانند او را به روشی مؤثر به چالش بکشند. آنچه چینی‌ها از نظر تغییرات به دنبال آن هستند قدرت‌گیری افرادی است که چندان به شی جین‌پینگ وابسته نباشند و بیشتر از تکنوکرات‌ها و اصلاح‌طلبان باشند و این پرسش را مطرح می‌کنند که «ما چگونه می‌توانیم مشوق‌های بازار و نقش چین در سیستم تجارت جهانی را حفظ کنیم در حالی که به طور مداوم کنترل حزب بر امور را افزایش می‌دهیم؟».

امروز در چین همه چیز به موضع شما در قبال پرسش‌های خاص پیرامون سیاست، مسائل اصلاحات اقتصادی، میزان موفقیت شما در سیاست‌های داخل و خارج از کشور بستگی دارد. بنابراین، آینده شی جین‌پینگ بیشتر به شکست یا موفقیت او بستگی دارد تا روابط قدرت او با سایر جناح‌ها. البته نمی‌توان تا جایی پیش رفت که بگوییم همگان از عملکرد شی راضی هستند و هیچ‌کس ناراضی نیست و هیچ غرولندی در رده‌ها یا در میان برخی از رهبران سطح بالا وجود ندارد. چین با تعداد فزاینده‌ای از مشکلات داخلی و خارجی مواجه است که بخشی از آن به دلیل سیاست‌های شی جین‌پینگ است.

چالش‌های شی

با گذشت زمان، اگر این وضعیت ادامه یابد و بدتر شود، پیامدهای آن و افزایش نارضایتی در میان مردم می‌تواند نتیجه معکوس برای شی داشته باشد. شی جین‌پینگ با انواع بسیار خاصی از سیاست‌ها و چشم‌اندازهای آینده چین مرتبط است. مانند جوان‌سازی بزرگ چین که او امیدوار است تا سال ۲۰۴۹ به آن دست یابد. همچنین ازبین‌بردن نابرابری برای رسیدن به جامعه‌ای عادلانه‌تر و مبارزه با فساد از جمله برنامه‌های در دستور کار او خواهند بود. تمام این دستور کارها در زمان شی جین‌پینگ ادامه خواهند یافت و پیامدهای مهمی برای جامعه چین خواهد داشت.

این موضوع نقش بسیار قدرتمندی برای حزب دارد. با وجود این، باید پرسید تداوم قدرت شی چه تأثیری بر رابطه چین و ایالات متحده آمریکا خواهد داشت؟ در دوران شی، چین متعهد به تعامل با جهان و پیگیری نتیجه «برد – برد» است. چین می‌خواهد سرمایه‌گذاری بیشتری در جهان انجام دهد و بخشی از جامعه جهانی باشد. در عین حال، چین می‌خواهد تغییراتی را در برخی از هنجارها و استانداردهایی را در حوزه‌های خاص در جهت عدالت بیشتر شاهد باشد که به معنای عدالت برای جوامع و کشورهای در حال توسعه و عدالت برای خود چین است. به عبارت دیگر، چین به دنبال کسب نفوذ بیشتر و افزایش قدرت خود پشت میز قدرت‌های جهانی است. علاوه بر آن، چین مایل به حفظ خود و محافظت از خود در برابر آن چیزی است که به عنوان تلاش ایالات متحده برای مهار توسعه جمهوری خلق چین قلمداد می‌کند. حزب کمونیست چین سیاست‌های آمریکا را نه تنها ضد حزب بلکه ضد چین قلمداد می‌کند. بنابراین، دولت چین تحت رهبری شی جین‌پینگ به تلاش خود برای محافظت از فشار ایالات متحده ادامه خواهد داد؛ زیرا شاهد است که آمریکا با مشکلات داخلی خود در حال دست و پنجه نرم‌کردن است. از جهت دیگر، رهبری چین، ایالات متحده را بالقوه خطرناک‌تر می‌بیند. این دقیقا همان استدلالی است که مردم در ایالات متحده علیه رهبری چین مطرح می‌کنند. در هر دو طرف چنین استدلال‌هایی مبالغه‌آمیز هستند. با وجود این، تصمیم‌گیری‌های‌ رهبران هر دو کشور تحت تأثیر این برداشت قرار دارد. بنابراین، رقابت بین ایالات متحده و چین عمیق‌تر خواهد شد و ادامه این مسیر ممکن است خطرات جدی به خصوص در مورد تایوان ایجاد کند. رسانه‌ها اغلب تمایل دارند که نگاهی تک‌بعدی و ساده به نحوه وجود حزب و نحوه عملکرد آن در چین داشته باشند. کنگره حزب بیشتر از آنکه یک هیئت مشورتی باشد به نوعی ویترین است. با وجود این، حزب در چین نزدیک به ۱۰۰ میلیون عضو دارد. در نتیجه، حزب کمونیست چین صرفا گروهی کوچک از نخبگان و افراد تشنه قدرت در رأس سیستم را شامل نمی‌شود. حزب از بسیاری جهات در جامعه چین عمیقا نفوذ کرده است که از برخی جهات از سوی شهروندان معمولی چینی خوب و مفید قلمداد می‌شود. تسلط حزب بر امور بدون شک یک نمود تک‌حزبی است. با وجود این، سیاست‌گذاری‌های حزب و نمایندگی آن در سطوح محلی و نحوه تعامل آن با جامعه چین بسیار پیچیده‌تر از یک سیستم دیکتاتوری تک‌حزبی و از بالا به پایین است. رسانه‌ها باید این پیچیدگی را بیشتر درک کنند و متوجه شوند که حزب کمونیست چین از بسیاری جهات در خدمت منافع جامعه چین است و در عین حال از جهاتی آینده چین را به دلیل این سختگیری که در زمان شی اعمال می‌شود، تهدید می‌کند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها