|

عدالت جنسیتی حلقه گم‌شده در فرایندهای بهبود کیفیت زندگی شهری

ناکارآمدی رویکردهای مبتنی بر نقش منفعلانه زنان در توسعه که مشکلات آنان را جدا از مردان در نظر می‌گرفتند، منجر به جایگزینی مفهوم «جنسیت» به جای «زن» در ادبیات توسعه جوامع شد.

منا عرفانیان‌سلیم  - پژوهشگر شهری

 

 

ناکارآمدی رویکردهای مبتنی بر نقش منفعلانه زنان در توسعه که مشکلات آنان را جدا از مردان در نظر می‌گرفتند، منجر به جایگزینی مفهوم «جنسیت» به جای «زن» در ادبیات توسعه جوامع شد. براین اساس، از پایان قرن بیستم موضوع «عدالت جنسیتی» به عنوان یکی از محورهای اصلی در اهداف توسعه کشورها در نظر گرفته شد. در ایران نیز در راستای تحقق این رویکرد در برنامه‌های توسعه، تلاش‌هایی هرچند با فراز و فرودهای بسیار صورت گرفت که بیش از همه می‌توان به مواد 101 و 102 برنامه ششم توسعه اشاره کرد. اما همچنان با وجود اشاراتی صریح در قانون اساسی به «همه‌شمولی و برخورداری همگانی» و نیز تأکید بر تحقق «عدالت جنسیتی» در برنامه ششم، در سطح سیاست‌گذاری و اقدام راهکار و اقدامی جدی مشهود نیست. تلاش‌های صاحب‌نظران و فعالان اجتماعی نیز در طول دهه‌های اخیر در زمینه توجه به نیازهای ویژه زنان در عرصه عمومی و شهر، با وجود برخی اثرگذاری‌های مقطعی قادر نبوده جریانی پایدار را به سوی تغییر سبب‌ساز شود. در این میان، کیفیت زندگی در شهر به عنوان مهم‌ترین ساختار اجتماعی در جریان توسعه، به سختی از نبود رویکردهای معطوف به جنسیت آسیب می‌پذیرد که به وضوح با گذشت زمان دچار بحران‌های جدی در این زمینه شده است. امروز نزول کیفیت زندگی برای جامعه شهری ایران با 70 درصد از جمعیت کل سرزمین، به بحرانی اساسی تبدیل شده و در میان تلاش‌های نظام‌نیافته و پراکنده تصمیم‌گیران شهری برای بهبود، مفهوم «عدالت جنسیتی» یکی از کم‌رنگ‌ترین‌ها محورهای توجه است. جنسیت به تفسیر‌های اجتماعی- فرهنگی و ارزش‌های اختصاص‌یافته به زن یا مرد اشاره دارد که در‌واقع به‌وسیله روابط قدرت در جوامع ساخته و حفظ می‌شوند. این تفسیرها توسط ساختارهای چندگانه مثل خانواده، جامعه، قومیت مطرح و از طریق فرهنگ، زبان، آموزش، رسانه‌ها و مذهب حفظ می‌شوند. جنسیت، رابطه زنان و مردان را نسبت به سیستم‌هایی مانند فرایندهای توسعه شهری و میزان برخورداری زنان، مردان، پسران و دختران نسبت به نظام‌های شهری را تعریف می‌کند؛ بنابراین بی‌توجهی به مفهوم «عدالت جنسیتی» در ارکان توسعه شهری شامل برنامه‌ریزی، قانون‌گذاری و توسعه اقتصادی-اجتماعی، مانع از جامعیت شهرها شده و بیش از همه مانع مشارکت زنان و دختران در زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شهر می‌شود. زنان و دختران در شهرها با مجموعه‌ای از موانع و آسیب‌‌های خاص در قالب تبعیض جنسیتی مواجه هستند و این امری است که با نقش پررنگ و حضور آگاهانه آنان در عرصه زندگی اجتماعی امروز در تناقضی آشکار قرار گرفته است.

دلیل این سکوت طولانی و انفعال ژرف در زمینه «عدالت جنسیتی» هرچه هست، به نظر می‌رسد زمان آن به پایان رسیده و مطالبه‌ای جدی برای تغییر در نگاه تصمیم‌گیران در پیش‌رو است. بررسی گسترده‌ای که در سال‌های 1394 تا 1396 در دفتر امور زنان و خانواده وزارت راه و شهرسازی به انجام رسید نشان داد که مطالعات انجام‌شده در زمینه «کیفیت زندگی شهری» یا عمدتا «تک‌جنسیتی»‌اند یا نتایج نسبت به دو جنس را به صورتی عام ارائه داده‌اند، بدون درنظرگرفتن تفاوت‌های عینی و ذهنی میان مرد و زن.

از آنچه گفته شد چنین برمی‌آید که نبود «عدالت جنسیتی» در فرایندهای کیفیت‌بخشی به زندگی در شهرهای ما، بیش از نبود پشتوانه‌های قانونی از نبود نگاه‌های واقع‌بینانه به موضوع در رنج است؛ بنابراین برای جریان‌سازی رویکرد عدالت جنسیتی در کیفیت‌بخشی به حیات شهری نخست درهم‌شکستن تابوهای شهر مردانه و شکل‌گیری باوری عمیق برای تغییر بنیادین در همه نظام‌های شهری ضروری است. گام‌های بعدی شناخت نیازهای زنان در همه ابعاد زندگی شهری و سپس تبیین راه‌حل‌های عملی برای آنها خواهد بود. از منظر مسائل و چالش‌ها، بی‌تردید زنان و دختران اغلب بیشتر از مردان و پسران تحت تأثیر فقر شهری در زمینه نبود ایمنی و امنیت، نبود غذا، کمبود مراقبت‌های بهداشتی و بحران‌های اقتصادی قرار دارند. از منظر حل چالش‌ها نیز پذیرش اهمیت و ضرورت مشارکت و مدیریت زنان در نقش صاحب‌نظر، تصمیم‌گیر، تولیدکننده، معلم،‌ پزشک، کارآفرین، مادر و... در ساختارهای خانواد و جامعه، برای یافتن راه‌حل‌های کارآمد بسیار کلیدی است. «جریان‌سازی عدالت جنسیتی» در شهر جز با تغییر بنیادین در همه سطوح تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری و اجرا محقق نخواهد شد. غفلت از آن تکرار خطاهای گذشته، اجرانشدن الزامات قانونی و طرح‌ها و برنامه‌ها و نهایتا پاسخ‌هایی به‌دور از الگوهای واقعی در بطن زندگی شهری را سبب می‌شود که در طول سالیان بارها تکرار شده و حاصلی جز تباهی دارایی‌های مالی، فرهنگی و اجتماعی شهر نداشته است.