به بیماران جذامی نگاهی شود
درباره بیماران جذامی باید این نکته را یادآور شد که چون اغلب اینها دارو مصرف میکنند، دیگر تخریبها متوقف میشود و دیگر بستگی به این دارد که چه زمانی تشخیص انجام شده باشد؛ بنابراین اگر این بیماری را زود تشخیص دهند، تخریبی هم صورت نمیگیرد؛ ولی اگر دیر درمان شروع شود، تخریب زیاد خواهد بود؛ چون این بیماری بر روی اعصاب بدن اثر خواهد داشت و باعث میشود دستوپا بیحس شود و روی چشم اثر میگذارد؛ بنابراین آسیبهای جذام بستگی به این دارد که بیماری چه زمان تشخیص داده شود.
هدیه کیوانزاده*: درباره بیماران جذامی باید این نکته را یادآور شد که چون اغلب اینها دارو مصرف میکنند، دیگر تخریبها متوقف میشود و دیگر بستگی به این دارد که چه زمانی تشخیص انجام شده باشد؛ بنابراین اگر این بیماری را زود تشخیص دهند، تخریبی هم صورت نمیگیرد؛ ولی اگر دیر درمان شروع شود، تخریب زیاد خواهد بود؛ چون این بیماری بر روی اعصاب بدن اثر خواهد داشت و باعث میشود دستوپا بیحس شود و روی چشم اثر میگذارد؛ بنابراین آسیبهای جذام بستگی به این دارد که بیماری چه زمان تشخیص داده شود.
همچنین بعد از مصرف داروها، عوارض دارو و عوارض این بیماری ادامه دارد، این بیماران نیاز به فیزیوتراپی دارند و نیاز دارند تا برنامههای جانبی دیگری داشته باشند. مثلا یکی از تأثیرات آن مستقیم بر روی چشم آنهاست که دچار مشکلات بسیاری میشوند، پلک بسته نمیشود و چشم آنها خشک میشود که همین نیاز به درمان دارد، همه این مسائل برای این بیماران وجود دارد.
این بیماران همه واکسینهشده هستند؛ ولی نیاز دارند تا از آنها نگهداری شود و چون نتوانستند کار کنند، بیمه هم ندارند، درآمدی نیست که با توجه به شرایط موجود هزینه زندگی، درمان و نگهداری بسیار است و جایی هم این افراد را نگه نمیدارد. حتی ما ماه پیش موردی داشتیم که پسری از مادر بیمارش نگهداری میکند و جایی را برای ماندن ندارند، مادر مشکلات بسیاری دارد و واقعا اینها دربهدر هستند، مادر مشکلات بسیاری مثل مشکل عفونی و زخمهای عفونی و مشکلات روده دارد. این بیماری روی دست مادر مانده، باید او را به کهریزک ببرد؛ اما رفته آنجا و به او گفتهاند یا باید چیزی به نام ما بزنی یا ماهانه هزینهای را پرداخت کنی تا ما مادر را نگهداری کنیم. در غیراینصورت نگهداری نمیکنیم. این در حالی است که نمیدانستند مادر بیماری جذام هم دارد. حالا یک مادر با این شدت بیماری روی دست این پسر مانده که نه میتواند کار کند و نه جایی را دارد که مادرش را در آن نگه دارد، امثال این خانم و آقا هستند که بسیار مشکل دارند و خانوادهها نمیتوانند کاری کنند، شرایط آنها در حدی است که این مادر به فرزندش میگوید من را گوشه خیابان بگذار و خودت برو به زندگیات برس؛ یعنی خود بیمار متوجه هست که پسرش چقدر دارد عذاب میکشد؛ اما این پسر هم میگوید من چطور میتوانم مادرم را کنار خیابان بگذارم.
خانواده این بیماران به این شکل گرفتار هستند، هزینههای زندگی و درمان از یک طرف و از طرف دیگر نیاز است که کسی پرستار این افراد باشد، این هم مشکلی بر مشکلاتشان. آنهایی که جوان هستند و به این بیماری دچار هستند، مشکل شغل دارند؛ یعنی برای استخدام که میروند، وقتی متوجه بیماری آنها میشوند، در همان مراحل تأییدیههای پزشکی آنها را رد میکنند که این هم مشکلی دیگر برای جوانترهاست.
باید تأکید کنم که هزینههای درمان، بهویژه در این ایام خیلی به آنها فشار میآورد و متأسفانه خیرین هم با توجه به شرایط اقتصادی روزبهروز کمتر میشوند و جایی هم نیست که از این افراد حمایت کند؛ چون تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد هستند یا خیرین و حتی برخی از آنها تحت پوشش هیچ کجا نیستند، که همان هم مگر چقدر حمایت شامل حالشان میشود تا هزینههای آنها را پوشش دهد؟
*مددکار مؤسسه نیکوکاری و خوداتکایی توانمندان آسیبدیده مجذوم