خاطرمان باشد که «اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند»
«یا با مایی یا با اونا»، «یا اینوری هستی یا اونوری»؛ اینها جملات و عباراتی هستند که این روزها در جمعهای مختلف از دورهمیهای خانوادگی گرفته تا گعدههای کاری و حرفهای بسیار استفاده میشوند. طرفین این عبارات معتقدند که نظر و عقیده آنها استوار بر ادله مستحکم و غیرقابلخدشهای است که بههیچعنوان قابل «انکار» یا «تردید» نیستند و اصلاح سخن یا نظر و عقیده خویش و نپذیرفتن اشتباهات را به منزله عقبنشینی از مرام و اصول خود ارزیابی میکنند.
حسین بشیری-پژوهشگر حقوق و رسانه: «یا با مایی یا با اونا»، «یا اینوری هستی یا اونوری»؛ اینها جملات و عباراتی هستند که این روزها در جمعهای مختلف از دورهمیهای خانوادگی گرفته تا گعدههای کاری و حرفهای بسیار استفاده میشوند. طرفین این عبارات معتقدند که نظر و عقیده آنها استوار بر ادله مستحکم و غیرقابلخدشهای است که بههیچعنوان قابل «انکار» یا «تردید» نیستند و اصلاح سخن یا نظر و عقیده خویش و نپذیرفتن اشتباهات را به منزله عقبنشینی از مرام و اصول خود ارزیابی میکنند.
درواقع این دوقطبیهایی که از روابط انسانی کوچک آغاز شده، موجب شده تا راه را برای «گفتوگو»، «اصلاح» و «عذرخواهی» صعب و دشوار کند که بدون تعارف باید گفت اگر قرار باشد همین رویه و مسلک در آحاد جامعه رسوخ کند، نباید منتظر اتفاقات خوش و امیدوارانهای در آینده بود؛ زیرا یک جامعه پویا و رو به توسعه باید برای طی مسیر تعالی خود بر قواعد و اصولی معتقد باشد که همه افراد این جامعه چه مسئول باشند و چه مردم عادی، خود را موظف به رعایت آن اصول و قواعد بدانند.
درباره اینکه گفتوگوی مناسب و مؤثر چه اهمیتی دارد، میتوان بسیار گفت؛ اما شاید موجزترین اثر چنین گفتوگویی در کلام مولای متقیان بیان شده است. در غرر الحکم به نقل از امام على علیهالسلام آمده :«اِضرِبُوا بعضَ الرأیِ ببعضٍ یَتَوَلَّدْ مِنهُ الصَّوابُ» به این معنا که «رایزنى کنید تا اندیشه درست متولد شود». بنابراین اگر به دنبال گفتوگویی مصلحانه و منصفانه هستیم، باید بپذیریم که تولد یک اندیشه درست میتواند «نه این و نه آن» یا «هم این و هم آن» باشد.
اما یک گفتوگوی مناسب برای رسیدن به اندیشهای درست، موانع متعددی دارد که یکی از موانع مهمی که برای آغاز یک گفتوگو و پذیرش نظرات یکدیگر وجود دارد، به تعصب و تصلب بر ادله و عقاید برمیگردد؛ یعنی که پذیرش نظر و عقیده «یک طرف» به معنای انکار نظر و عقیده «طرف دیگر» بوده یا مثلا تألم و ناراحتی از «یک ماجرا» نافی «ماجرای دیگر» بوده و حتما باید بر یک اسلوب و شیوه لایتغیر رفتار شود.
یعنی به عبارت واضحتر اینکه مثلا تألم از واقعه فوت بانوی سقزی با تألم حادثشده از کشتار هموطنان در حرم مطهر شاهچراغ یا ناراحتی حاصل از ضربوشتم دلخراش یک جوان به دست برخی از عوامل امنیتی با ناراحتی از تعرض و توهین و ضربوشتم یک طلبه جوان منافات داشته و باید حتما به حکم «یا با ما یا با اونا» رفتار کرد که اگر چنین نشود، باید منتظر توهین و افترا بود.
اما واقعیت این است که بر اساس یک اصل منطقی و فطری چنین تصوری از اساس اشتباه است که از قضا باید در جامعه متکثر و متنوع ایرانی بیشتر به آن توجه کرد. قاعده «اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند» به این معناست که اثبات مسئله یا نظری به منزله نفی غیر از خود نیست. به عبارت دیگر، وقتی شما از چیزی تعریف میکنید، این به آن معنا نیست که شما با متضاد یا مخالف آن چیز مخالف هستید. برعکس نیز زمانی که شما از چیزی انتقاد میکنید یا آن را نفی میکنید، این به آن معنا نیست که درصدد اثبات مخالف یا متضاد با آن چیز هستید، بلکه مسئله شما تنها همان چیز است و تمجید، نقد و نفی یک چیز، مسئلهای دیگر را در بر نمیگیرد؛ اما شاید گفته شود که برخی از دلایل و عقاید در تعارض با یکدیگر قرار داشته و مصداق بارز «جمع نقیضین» بوده و نمیتوان پذیرش عقیده «الف» را در کنار پذیرش عقیده «ب» قرار داد که میتوان در پاسخ گفت درواقع بسیاری از امور متنازعفیه حاضر در جامعه در ذیل چنین قاعدهای قرار نداشته و اگر گردوغبار ناشی از حوادث از چهره آنان زدوده شود و توجه به جعلیات جای خود را به پذیرش مستندات بدهد، خواهیم دید که طرفین میتوانند بر سر بسیاری از اصول قانونی و شرعی به توافق و تفاهم برسند.
موضوع بعدی که میتواند برای آغاز یک گفتوگوی مؤثر حائز اهمیت باشد، اعتقاد به اصل انصاف و همدلی است که منبعث از این توصیه امام علی بوده که فرمودند: «یَا بُنَیَّ اجْعَلْ نَفْسَکَ مِیزَاناً فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ غَیْرِکَ فَأَحْبِبْ لِغَیْرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ اکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ لَهَا»؛ اى فرزند عزیز، نفس خویش را میزانى بین خود و بین دیگران قرار ده، پس از براى دیگران دوست بدار آنچه را که براى خودت دوست میدارى و خوش ندار براى دیگران آنچه را براى خودت خوش ندارى.
یعنی وقتی قرار است عموم مردم به یک رفتار یا یک سبک زندگی توصیه شوند، لازم است که اول از همه خود توصیهکنندگان مؤمن و معتقد به این رفتار و نظر باشند و پیشاپیش همه و در صف اول به اجرای چنین نظر و رفتاری عمل کنند و شاهد تضاد در توصیه با عمل و رفتار نباشیم.