|

کودکی رها‌شده

لیلای 18‌ساله ساکن یکی از مناطق جنوبی تهران بود، مادرش فوت کرده و با پدر و برادرانش زندگی می‌کرد، تنها خواهرش نیز ازدواج کرده بود. او در جریان آشنایی با پسر مورد علاقه‌اش باردار می‌شود و پسر از همان ابتدا که متوجه بارداری «لیلا» می‌شود (به دلیل تابو‌بودن بارداری پیش از ازدواج) قید ازدواج با او را می‌زند. «لیلا» به هر طریقی دوران پرمشقت بارداری را با کمک خواهرش از خانواده مخفی کرد تا روز زایمان فرا‌رسید. خواهر به بهانه بیماری، او را به بیمارستان رساند و بچه به دنیا آمد، بیمارستان هم در نهایت به دلیل مشخص‌نبودن هویت پدر، نوزاد دختر را تحویل بهزیستی داد.

کودکی رها‌شده

علی‌اکبر اسمعیل‌پور-فعال حقوق کودک:‌ لیلای 18‌ساله ساکن یکی از مناطق جنوبی تهران بود، مادرش فوت کرده و با پدر و برادرانش زندگی می‌کرد، تنها خواهرش نیز ازدواج کرده بود. او در جریان آشنایی با پسر مورد علاقه‌اش باردار می‌شود و پسر از همان ابتدا که متوجه بارداری «لیلا» می‌شود (به دلیل تابو‌بودن بارداری پیش از ازدواج) قید ازدواج با او را می‌زند. «لیلا» به هر طریقی دوران پرمشقت بارداری را با کمک خواهرش از خانواده مخفی کرد تا روز زایمان فرا‌رسید. خواهر به بهانه بیماری، او را به بیمارستان رساند و بچه به دنیا آمد، بیمارستان هم در نهایت به دلیل مشخص‌نبودن هویت پدر، نوزاد دختر را تحویل بهزیستی داد.

«لیلا» پس از زایمان چندین بار به بهزیستی می‌رود و با اصرار فراوان موفق به دیدن فرزندش می‌شود، با دیدن فرزند، دلبستگی عمیقی با کودکش پیدا کرده و به تقلا می‌افتد که به هر طریق با نوزادش از ایران فرار کند. دو راه برای لیلا وجود داشت؛ یا پدر بچه را متقاعد به ازدواج کند و پس از انجام آزمایش دی‌ان‌ای و اثبات پدری، فرزند را از بهزیستی تحویل بگیرد که امری غیر‌ممکن بود یا پدر «لیلا» خودش را به‌عنوان قیم نوزاد معرفی کند که هر دو راه برایش محال و سخت بود، زیرا پدر و برادرانش به محض آگاهی از موضوع، بلایی سر لیلا و پدر بچه‌اش می‌آوردند... .

تولد نوزاد خارج از ازدواج رسمی، اتفاق جدیدی نیست. درباره لیلا، این امکان به وجود آمد که بیمارستان نوزاد را به بهزیستی تحویل دهد؛ اما درصد بسیار زیادی از این نوزادان در خیابان رها می‌شوند. در برخی از مواقع اخبار مربوط به رها‌شدن کودکان در خیابان، در رسانه‌ها منعکس می‌شود. نوزادانی مثل دختر «لیلا» که هیچ نقشی در تولد خود نداشته‌، از همان نخستین روزهای زندگی تا پایان عمر درگیر مسائلی می‌شوند که هرگز رهایشان نمی‌کند.

 مسئله مهم این است که متأسفانه در کشور ما متولیان همواره از ارائه آمار شفاف درخصوص مسائل مختلف آسیب‌های اجتماعی خودداری کرده‌ و به‌همین‌دلیل هیچ‌ آمار قابل اتکای سالانه‌ای از تعداد کودکان رها‌شده در خیابان وجود ندارد. در‌عین‌حال لاپوشانی و مخفی‌کردن چنین آمارهایی از آسیب‌های اجتماعی، تحلیل و آسیب‌شناسی صحیح مسائل اجتماعی را با مشکل روبه‌رو می‌کند.

هر‌چند برابر ماده 633 قانون مجازات اسلامی، رها‌کردن کودک در خیابان تا دو سال حبس و جزای نقدی در پی دارد و حتی برای فوت کودک رها‌شده نیز مجازات قصاص در نظر گرفته شده، اما هیچ‌گاه این ماده قانونی مانعی برای رها‌کردن نوزاد والد یا والدین ناتوان از نگهداری فرزندان نشده است. فقر روزافزون، افزایش شکاف طبقاتی و سرعت تصاعدی فقیرترشدن دهک‌های پایین جامعه، نگهداری نوزادان حاصل از ازدواج رسمی را هم غیرممکن کرده است.

 والدین ناتوان از تأمین هزینه‌های سرسام‌آور نگهداری نوزاد، در غیاب مسئولیت‌پذیری متولیان امور و حمایت‌های خدمات اجتماعی دولتی، به ناچار و برخلاف میل باطنی، نوزاد را در ازای دریافت مبلغی که بخشی از هزینه زندگی سایر فرزندان را تأمین کند، به فروش می‌گذارند.

علاوه‌بر‌این در تمام این سال‌ها آموزش‌ مهارت‌های زندگی، آموزش‌های خود‌مراقبتی، آموزش‌های اولیه آگاهی جنسی و مواردی از این دست در آموزش و پرورش کشور ممنوع بوده است. همچنین برخلاف تمام کشورهای توسعه‌یافته که توسعه کودکی را لازمه دستیابی به توسعه پایدار می‌دانند و برای توانمندی فرزندان‌شان بیشترین بودجه دولتی سالانه را در نظر می‌گیرند، در کشور ما از این‌گونه آموزش‌های ابتدایی برای اجتماعی‌شدن فرزندان، عمدا یا سهوا چشم‌پوشی شده است. نتیجه بی‌مسئولیتی‌های این‌چنینی در دولت این است که دختران و پسران توانایی برقراری رابطه‌ای سالم را نداشته و این ناتوانی در برخی مواقع به تولد ناخواسته نوزادی منجر خواهد شد که این موضوع یکی از دلایل اصلی رها‌شدن نوزاد در خیابان است.

در سال‌های اخیر، اعمال سیاست‌های تشویقی افزایش جمعیت بدون درنظر‌گرفتن بحران اقتصادی که به‌ویژه گریبان دهک‌های پایین جامعه را فشرده، ممنوعیت راه‌های مختلفی برای جراحی‌های پیشگیری از بارداری، سخت‌گیری بسیار زیاد در سقط جنین، حذف غربالگری دوران بارداری و پیامد آن، افزایش آمار تولد نوزادان معلول مادرزادی و همچنین برچیده‌‌شدن آموزش‌های پیشگیری به والدین، همه و همه منجر به افرایش آمار تولد نوزادان ناخواسته و در نهایت افزایش کودکان رها‌شده در خیابان خواهد شد.

با ممنوعیت توزیع رایگان وسایل پیشگیری از بارداری در خانه‌های بهداشت، درمانگاه‌ و مراکز درمانی مستقر در مناطق محروم و همچنین صدور بخش‌نامه مربوط به ممنوعیت در توزیع و فروش چنین محصولاتی در مراکز فوق، در عمل نه‌تنها فروش یا توزیع رایگان این وسایل ممنوع شده، بلکه باعث افزایش چندین‌برابری قیمت‌های این وسایل در داروخانه‌ها نسبت به گذشته شده است. پس توان مالی خانواده‌ها برای تهیه این اقلام بهداشتی و ضروری که از شیوع و انتقال بسیاری از بیماری‌های مقاربتی پیشگیری می‌کند، بسیار کم می‌شود. 

در‌این‌بین عجیب نیست که تنها جیب دلالان، سودجویان و رانت‌خواران پرپول‌تر شده و ‌این فقرا هستند که از هر نوع آگاهی در حوزه پیشگیری از ابتلا به بیماری و بارداری‌های ناخواسته محروم شده‌اند. این افراد دیگر در مراکز بهداشتی وزارت بهداشت، اقلام پیشگیری از بارداری رایگان دریافت نکرده و از بسیاری حمایت‌ها محروم می‌شوند؛ در نهایت تمام این تصمیمات، آمار کودکان رها‌شده از خانواده را افزایش می‌دهند؛ آماری که اطلاعات شفاف و دقیقی درمورد آن ارائه نشده است.