داستان کوچکترین کشوری که میزبان بزرگترین تورنمنت فوتبال جهان شده است
شرم فوتبال
اعطای میزبانی جام جهانی فوتبال به کشوری با شرایط قطر را کم و بیش میتوان به رئیسجمهورشدن دونالد ترامپ در آمریکا تشبیه کرد. اگر همه چیز طبق روال پیش میرفت نباید چنین اتفاقی میافتاد اما اکنون اتفاق افتاده و این نشان میدهد که همه چیز بدتر از آنچه فکر میکنیم پیش میرود.
اعطای میزبانی جام جهانی فوتبال به کشوری با شرایط قطر را کم و بیش میتوان به رئیسجمهورشدن دونالد ترامپ در آمریکا تشبیه کرد. اگر همه چیز طبق روال پیش میرفت نباید چنین اتفاقی میافتاد اما اکنون اتفاق افتاده و این نشان میدهد که همه چیز بدتر از آنچه فکر میکنیم پیش میرود. در هر حال جام جهانی فوتبال؛ مشهورترین و مهمترین تورنمنت ورزشی جهان در دوحه آغاز شده و این واقعیتی است که باید با آن کنار آمد: قطر برای همیشه میزبان بیستودومین دوره جام جهانی فوتبال خواهد بود، بزرگترین نقطه سیاه در تاریخ محبوبترین ورزش جهان. حتی بازخوانی جزئیات داستان اعطای میزبانی به قطر هم شرمآور است. در سال 2010، فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، حق میزبانی محبوبترین و معتبرترین رویداد ورزشی جهان را به یک حکومت کوچک خاورمیانه با جمعیتی سه میلیون نفری اعطا کرد. قطر تا به حال حتی یک بار هم در جام جهانی بازی نکرده بود، چه رسد به اینکه میزبان جام جهانی باشد. بازیهای جام جهانی همیشه در فصل تابستان برگزار میشد، زمانی که لیگهای معتبر به پایان رسیده است اما برگزاری این بازیها در گرمای قطر امری غیرقابل تصور بود. به همین دلیل فیفا بازیها را به ماههای نوامبر و دسامبر منتقل کرد و برنامه لیگهای معتبر اروپایی را به هم ریخت تا جام جهانی در تابستان غیرقابل تحمل قطر برگزار نشود. چنین کاری همانقدر مضحک است که اجرای جشنهای جهانی کریسمس در جده. با چنین روندی هیچ عجیب نیست که به زودی شاهد برگزاری بازیهای المپیک زمستانی در دوبی هم باشیم. اما این اقدام نابخردانه، حقارت واقعی ناشی از اعطای میزبانی جام جهانی به قطر را پنهان نمیکند. قطر ممکن است اکنون خانه حدود سه میلیون نفر باشد، اما نسبت شهروندان واقعی قطری که در آن زندگی میکنند کمی بیش از 10 درصد کل این جمعیت است. اکثریت ساکنان این کشور ثروتمند را تعدادی مهاجر بسیار ثروتمند از کشورهای دیگر و ارتش عظیمی از مهاجران فقیر تشکیل میدهند که همین گروه دوم، بیشتر نیروی کار قطر را هم دربر میگیرد. در گزارش جنجالی روزنامه گاردین هم افشا شد که حداقل ششهزارو 500 نفر از همین نیروهای کار در روند ساخت ورزشگاههای زیبای قطر و در طاقتفرساترین شرایط کاری جان خود را از دست دادند. زمانی که قطر به عنوان میزبان جام جهانی فوتبال اعلام شد، زیرساخت، آب و هوا یا پایگاه هواداران را برای توجیه دریافت میزبانی جام جهانی نداشت اما کشوری بسیار بسیار غنی بود. اخیرا «دیو چاپل» کمدین سرشناس آمریکایی، توصیف هوشمندانهای از ترامپ ارائه کرد. او گفته بود که ترامپ «صادقترین دروغگویی» است که به عمر خود دیده است. به نظر میرسد قطر نیز همین ویژگی را در صحنه ورزشی از خود نشان داده است. تا پیش از این، هیئت حاکمه جهانی فوتبال میتوانست حداقل تا حدی رسواییهای محض خود را پنهان کند، زیرا همه سهمی در آن داشتند. اگر واگذاری بازیهای جام جهانی به روسیه در سال 2018 از نظر شاخص دموکراسی و حقوق بشر، اقدامی ناشایست به نظر میرسید، حداقل از نگاهی دیگر یک کشور بزرگ با تاریخچه پرافتخار فوتبالی بود. اما قطر چه؟ حتی سپ بلاتر، رئیس سابق فیفا هم دیگر احساس نمیکند که قادر به دفاع از این تصمیم است. او اخیرا هم اعتراف کرد که اعطای میزبانی به قطر «اشتباه بزرگ و غیرقابل توجیهی» بود. اینکه قطر توانسته بود برای کسب حق میزبانی ایالات متحده، استرالیا، ژاپن و کره جنوبی را شکست دهد آنقدر غیرقابل دفاع و در ظاهر مضحک بود که نمیتوان نتیجه گرفت که کل این رویداد غیرممکن به نظر میرسد، مگر آنکه فسادی گسترده رخ داده باشد که در واقع هم همین بود. جام جهانی 2022، جنبه زشت «بازی زیبا» را نمایان کرد.
هزینه و سود هنگفت میزبانی جام جهانی
در نهایت و با وجود تمام انتقادهای بینالمللی نسبت به کارنامه غیرقابل دفاع قطر در حوزه حقوق بشر و محدودیتهای گسترده و غیرقابل تصور برای تماشاگران و رسانهها، اولین جام جهانی که یکی از کشورهای خاورمیانه میزبان آن است با بازی قطر و اکوادور آغاز شد. سؤال مهم در روند برگزاری جامهای جهانی این است که چرا کشورها برای میزبانی جام جهانی این همه هزینه میکنند و آیا به درآمدی فراتر از این هزینه هم میرسند؟
برگزاری رقابتهای ورزشی بینالمللی در خاورمیانه، روندی رو به رشد دارد. نمونهها فراوان هستند؛ اتومبیلرانی فرمول یک در عربستان سعودی، بحرین و ابوظبی، تنیس در دوبی و گلف در ابوظبی. قطر هم تا پیش از برگزاری جام جهانی فوتبال، میزبان مسابقات قهرمانی دوومیدانی جهان، جام کنفدراسیون فوتبال آسیا و مسابقات قهرمانی هندبال مردان جهان بوده است و نیز میزبان بازیهای آسیایی در سال ۲۰۳۰ خواهد بود. سرمایهگذاری در زیرساخت برای میزبانی رویدادهای ورزشی بینالمللی بر رشد اقتصادی تأثیرگذار است. چنانکه گویا سرمایهگذاری برای ساختوساز هشت ورزشگاه، مسیرهایی با هوای خنک و کربن صفر تا محل بازیها، مکانی برای گردهمایی هواداران، میدانهای آموزشی، تمرینی و گردشگری و دیگر موارد، ۱۷ میلیارد دلار بر تولید اقتصادی قطر میافزاید. علاوه بر رشد فعالیتهای ساختمانی، بخشهای دیگر اقتصادی نیز برای میهماننوازی، جابهجایی و گردشگری بیش از یک میلیون بازدیدکننده به تکاپو میافتند و درآمد میسازند. کرایه هتل در دوحه پایتخت قطر، به دلیل کوچکی شهر گران است و از همین رو، بیشتر هتلها لوکس هستند و برای مقامهای ارشد، چهرههای سرشناس و بازیکنان رزرو شدهاند. حکومت قطر برای حل این مشکل، دو کشتی برای کرایهدادن اتاقهای آن به بازدیدکنندگان اجاره کرده است. برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ گردشگری در کشورهای همسایه را هم رونق میبخشد. بیشتر هتلها در دوبی از پیش رزرو شدهاند و حتی برگزاری مسابقه دو ماراتن در دوبی از دسامبر ۲۰۲۲ به فوریه ۲۰۲۳ موکول شده است. در دوره یک ماهه بازیها، شرکتهای هواپیمایی ایر عربیا و فلای دوبی روزی ۴۵ بار میان قطر و امارات پرواز میکنند. بسیاری از بازدیدکنندگان بینالمللی بستههای مسافرتی و اقامتی را نهتنها برای دوحه، بلکه برای امارات متحده عربی، عمان و کشورهای همسایه دیگر نیز خریداری میکنند. گمان میرود که در پی شرکت در جام جهانی قطر، شمار زائران حج عمره در مکه هم حدود ۱۰۶ درصد افزایش یابد و نرخ اشتغال هتلها در اردن و کویت و بحرین به ترتیب ۳۳، ۲۴ و ۹ درصد افزوده شود. بهجز گردشگری، این بازیها به دیگر فعالیتهای کشورهای منطقه نیز سود میرساند، چنانکه در پی قراردادی میان دوحه و کراچی پاکستان، در تأمین امنیت جام جهانی ۲۰۲۲ از ارتش پاکستان هم کمک گرفته شده است. علاوه بر همه فایدههای اقتصادی، زمانی که بازیها تمام شد، کشور میزبان میتواند زیرساختها را برای گردشگری ورزشی و تفریحی استفاده کند. چنان که روسیه پس از میزبانی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸، توانست با بهرهگیری از زیرساختها، ۱۴ میلیارد دلار درآمد به دست آورد، اما همهگیری کووید 19 و سپس تنشهای سیاسی و جنگ اوکراین، این روند درآمدزایی را متوقف کرد. علاوه بر فواید اقتصادی، قطر از برگزاری این بازیها در پی فایدههای غیراقتصادی هم هست و میکوشد تا آوازهاش برای گردشگری، بازرگانی، سرمایهگذاری و دیپلماسی را نزد نهتنها بازدیدکنندگانی که به قطر میروند، بلکه میلیاردها تماشاگر در سراسر جهان گسترش دهد، بهویژه آنکه این کشور در تلاش است تا برای دستیابی به هدفهای «چشمانداز ملی ۲۰۳۰» خود از همه امکانات بهره گیرد. به گفته دبیر کل کمیته عالی ثروت و میراث قطر، جام جهانی 2022 حدود 20 میلیارد دلار برای این کشور به ارمغان خواهد آورد، رقمی معادل 11 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور در سال 2019.
در آن سو براساس برآورد رویترز، هزینه آمادگی برای میزبانی جام جهانی فوتبال در قطر، ۲۲۰ میلیارد دلار برآورد میشود که با فاصله بسیار، بالاترین هزینه برای برگزاری جام جهانی است. با توجه به اینکه تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۲۲ حدود ۱۸۰ میلیارد دلار است، روشن است که قطریها همه این مبلغ را یکباره هزینه نکردهاند، بلکه از سال ۲۰۱۰ که برنده برگزاری بازیها شدند به طور میانگین هر سال ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلیشان را هزینه کردهاند. حسابرسی این بودجه ۲۲۰ میلیارد دلاری نشان میدهد که حدود ۱۰ میلیارد دلار آن برای ساختن هفت استادیوم و بازسازی یک استادیوم دیگر، ۳۶ میلیارد دلار برای متروی دوحه، یک فرودگاه جدید، ساختوساز جادههای عریض و ساختن بیش از ۱۰۰ هتل و بازمانده بودجه برای ترابری، میهمانداری، ارتباطات و زیرساختهای امنیتی هزینه شده است.
برگ برنده
قطر به داشتن منابع نفت و گاز مشهور است اما این منابع انرژی تنها کلید موفقیت قطر نبودند. تفاوت قطر با بسیاری از کشورهای دارای ذخایر بزرگ منابع طبیعی، نگاه بلندمدت حاکمانش است. حاکمان اقتدارگرا اما توسعهطلب قطر تلاش کردهاند با تنوعبخشیدن به اقتصاد از بلای نفرین منابع جان سالم به در ببرند. در سال 1996 حمد بن خلیفه شبکه الجزیره را راهاندازی کرد. الجزیره هماکنون یک پایگاه خبری 24ساعته قدرتمند است. هدف این سازمان در واقع دیدهشدن قطر و همچنین افزایش نفوذ آن بود. در سال 1998 بنیاد قطر یک شهر آموزشی ساخت که دارای امکانات مختلف آموزشی مانند هشت دانشگاه بینالمللی و همچنین مراکز تحقیقاتی است. در سال 2005 دولت قطر سازمان سرمایهگذاری قطر را به منظور مدیریت مازاد درآمدهای نفت خام و گاز طبیعی یا به عبارت دیگر برای حفاظت و رشد داراییهای مالی قطر و تنوعبخشیدن به اقتصاد ایجاد کرد. این سازمان مسئولیت مدیریت صندوق ثروت ملی قطر را بر عهده دارد. این صندوق با مجموع دارایی 450 میلیارد دلار یکی از ثروتمندترین صندوقهای ثروت ملی در جهان است. این رقم برای کشوری با جمعیت کمتر از سه میلیون نفر رقم بسیار زیادی است. این صندوق، سرمایهگذاری قابل توجهی در املاک و مستغلات در سراسر جهان انجام داده است. در لندن بخش بزرگی از شهر متعلق به قطر است، تاحدی که در سال 2017، بیبیسینیوز گزارش داد که قطر داراییهای بیشتری در لندن نسبت به ملکه بریتانیا دارد. همچنین در ایالات متحده، قطر در سال 2016، چهارمین سرمایهگذار بزرگ در این کشور بود. این صندوق همچنین دارای سهام عمده در بسیاری از شرکتهای چندملیتی است.
قطر همچنین یکی از بزرگترین سهامداران شرکتهایی مانند فولکسواگن، بانک بارکلیز و فرودگاه هیترو است. مرکز مالی قطر در سال 2005 برای توسعه صنعت خدمات مالی قطر ساخته شد. این کشور بر این باور است که به لطف ثبات نسبی و پایگاه بزرگ سرمایه خود میتواند به یک هدایتگر خدمات مالی برای کشورهای حوزه خلیج فارس تبدیل شود.