یادداشتی درباره مدیای نوآورانه هنرمندان در راستای انتقال پیامهای اجتماعی
به آنچه میبینید، فکر کنید
آنچه در دورههای مختلف قابل توجه بسیاری از هنرمندان بوده، زبان است. صحبتکردن برای هر هنرمندی جنبههای گوناگونی داشته است. آنها از هنر برای سخنگفتن استفاده میکردند و با مدیاهای مختلف حرف خود را به گوش مخاطبان خود میرساندند. در دهههای اخیر نحوه بیان هر بیانیهای با مدیای نوآورانهای همراه بود که میتوان به ویدئو و پرفورمنس اشاره کرد.
علیرضا جوادی هنرمند
آنچه در دورههای مختلف قابل توجه بسیاری از هنرمندان بوده، زبان است. صحبتکردن برای هر هنرمندی جنبههای گوناگونی داشته است. آنها از هنر برای سخنگفتن استفاده میکردند و با مدیاهای مختلف حرف خود را به گوش مخاطبان خود میرساندند. در دهههای اخیر نحوه بیان هر بیانیهای با مدیای نوآورانهای همراه بود که میتوان به ویدئو و پرفورمنس اشاره کرد.
از سوی دیگر گروههای خصوصی و حزبهای مخلتلف برای جلوگیری از برخی نمایشهای جنجالبرانگیر شروع به محدودکردن هرچهبیشتر هنرمندان کردند. آنها در بعضی از کشورها تلاش کردند برخی از آثار هنری را از نمایش عمومی حذف کنند، این اقدامات از این دیدگاه ناشی میشود که برای جلوگیری از آگاهی عمومی باید نسبت به ارائه آثار هنرمندان حساستر بود و نباید اجازه رشد را به آنها داد.
علاوه بر این ارتباط آزاد برای حفظ جامعه آزاد و فرهنگ خلاق ضروری است. بعضی هنرمندان در برابر این تفکرات آثاری خلق کردند که به شکل سادهای شروع به گفتمان بین مخاطبان میکرد.
باربارا کروگر که در سراسر جهان به خاطر آثار نمادین خود که مبتنی بر متن بود به بررسی پیامدهای سرمایهداری، خودمختاری بدنی و موارد دیگر پرداخته است. قطعات او معمولا به شکل جملات رمزآلود با فونت
«sans serif» نوشته شده بود و به شکل آگهی تبلیغاتی ارائه شد. متنهایی که عمدتا بهصورت سیاه و سفید چاپ شدند و به مدت چهار دهه در موزهها و فضاهای عمومی سراسر جهان ظاهر شدهاند. کروگر با آثارش در مجموعههای موزه هنرهای مدرن در یورک، تیت در لندن، مرکز پمپیدو در پاریس و سایر مؤسسات بینالمللی، حضور فعال داشت.
کروگر که در سال 1945 در نیوجرسی متولد شد، چند سالی را در دانشگاه سیراکیوز بود. او مدتی بعد برای چندین مجله تصاویر و طرحهایی خلق کرد و در دوسالانه ویتنی در سال 1973 کار خود را ارائه داد و چندین نمایشگاه انفرادی را در طول چهار دهه برگزار کرد. کروگر در دهه 1980 پیشرفتهای بسیاری داشت و در مجموعهای از مؤسسات و گالریهای بینالمللی از جمله P.S. 1 مرکز هنر معاصر در نیویورک، مؤسسه هنرهای معاصر در لندن، گالری گاگوسیان در لسآنجلس، گالری مری بون در نیویورک، Kunsthalle Basel در سوئیس، گالری مونیکا اسپروث در کلن و گالری هنر ملی در ولینگتون، آثارش را به نمایش گذاشت. در میان آثار هنری متعدد کروگر در دهه 1980، اثری یک بیلبورد دیجیتالی میدان تایمز نیویورک بهعنوان بخشی از مجموعه «پیامها به عموم» به نمایش درآمد. برای آن پروژه، کروگر پیامهایی مانند «من سعی نمیکنم چیزی به شما بفروشم و فقط از شما میخواهم که وقتی اخبار را در تلویزیون تماشا میکنید، به آنچه میبینید، فکر کنید» ارائه داد. در سال 1988، بیلبوردی از کروگر که روی آن پیام «ما به قهرمان دیگری نیاز نداریم» در بروکلین به نمایش درآمد. کروگر در سال 2013 درمورد پروژههای اولیه هنری عمومی خود به مجله Interview گفت: «من خوششانس بودم که از مکانهایی مانند صندوق حمایتی هنر عمومی حمایت اولیه داشتم که به من اجازه داد تا پروژههایی را اجرا کنم که هرگز نمیتوانستم به تنهایی آنها انجام دهم».
آخرین کارهای کروگر با هدف جلب توجه سیستمهای قدرت، رویدادهای جاری و معضلات وجودی است. برای نسخه 2020 Frieze Los Angeles، هنرمند مجموعهای از 20 سؤال را ارائه کرد که شامل «فکر میکنید کی هستید؟» و «چه کسی اول میمیرد؟ چه کسی آخرین بار میخندد؟» - در بیلبوردهای دیجیتال، بنرهای خیابانی، مکانهای دیدنی و فضاهای عمومی در سراسر شهر نمایش داده میشود. کروگر برای فیلم نیویورکتایمز «هنر در انزوا: یک دفتر خاطرات تصویری مداوم در زمانهای نامشخص ما»، مجموعهای از آثار هنری که در بحبوحه همهگیری خلق شده است، اثر بدون عنوان (جسد مشتری نیست) را خلق کرد. بااینحال، کار خود را بهعنوان «هنر سیاسی» توصیف نمیکند و در مصاحبهای به سال 2013 بیان کرد: «من هرگز نمیگویم هنر سیاسی ارائه میدهم. هنر فمینیستی هم انجام نمیدهم. من زنی هستم که فمینیست است و هنر میسازد». آخرین نمایشگاه او بسیار موفق بوده و سروصدای بسیار داشت و اظهار کرد که چه کسی دیده میشود و چه کسی دیده نمیشود، همیشه نتیجه تاریخ، شرایط اجتماعی و خوششانسی است.
ترکیب دو اصطلاح هنر و زبان به شناسایی طیفی از دغدغههای فکری و هنری کمک کرد و با انواع فعالیتهای عملی و انتقادی بر مفهوم هنر تأثیر گذاشتند. هر دو مفهوم در یک بیان واحد اینبار نه فقط در استودیو و نه در گالری بلکه به خیابانها نیز راه پیدا کردند. هنر و زبان نوید یک پایگاه اجتماعی در گفتوگوی مشترک را داد.