رد پای فناوری در تمدن بشری
گامهای متهورانه بشر در گذرگاه تاریخ از شکستن سنگ تا شکستن اتم
گلناز روستایی: در این دوره تاریخی، حفاریهای باستانشناسی همچون فیلم سینمایی هیجانانگیزی شده که نگاهی به تاریخ بشر دارد و شناختی از آن به دست میدهد. شناختی که بر پایه آن چگونگی پیشرفتهای دگرگونکننده و پیشبرنده تمدن را نشان میدهد. دستگاههای بینابنمایی، انواع دستگاههای جوشکاری و برشکاری، بیل مکانیکی و کلنگهای دندانهدار ابزارهایی هستد که به طرز شگفتآوری در کنار هم قرار گرفتهاند تا نوشتهها و دستاوردهای باستانی را تجربههای غنی امروزی تبدیل کنند. اگر بتوانیم به نتایج حفاریهای باستانشناسی و فراتر از آن نگاهی بیندازیم، به درک بهتری از چگونگی و علت تحول برخی از ابتداییترین ابزارها به وسایلی انقلابی پی خواهیم برد، همچنین خواهیم فهمید چرا برخی از این ابزارها عملا تغییر نکرده یا تغییرات جزئی داشتهاند. در این رهگذر زن شکارچی عصر حجر را میبینیم که سر گراز نر را با تبر سنگی خرد کرده و از همان ابزار برای کندن پوست و شقهکردن آن استفاده میکند. 10 هزار سال بعد کشاورزان اروپایی را میبینیم که جنگلها را با تیغههایی فلزی پاکسازی میکنند و درست در همان زمان کاتبان مصر باستان که زمانی پیش از یورش اعراب، هیبتی داشتند، نخستینبار با جوهر روی کاغذ چیزی مینویسند. پیش میآییم و یونانیان و سومریان را میبینیم که جنگافزارها را با زرهها و ارابههای مفرغی چرخدار پیشرفت دادهاند. خیش، باروت، ماشین چاپ، ماشین بخار، واکسن، آنتیبیوتیک، خودرو و هواپیما همگی روند نوآوریهای فنی برای تبدیل تمدنها در سراسر تاریخ مکتوب ادامه یافته است. در پایان قرن بیستم شاهد ساختوارههای الکترونیک بودیم که زندگی بشر را دگرگون کرد. در آستانه قرن بیستویکم هم شاهد انرژیهای نو و پاک و مهندسی ژنتیک هستیم که بیشک از کشاورزی گرفته تا درمان بیماریها را دگرگون خواهد کرد. در این مقاله میخواهم نگاهی بیندازم به ردپای فناوری در تمدن بشری و تأثیرات شگرف آن. در این مقاله به کوتاهی به سه بازه مهم هم پرداختهام که سه بازه نخست بررسی فناورانه تمدن بشری است. مهمترین منبع من در نوشتن این مقاله هم مجموعه کتابهایی است که انتشارات علمی و فرهنگی چندین سال پیش با نام دانش روز چاپ کرد. متأسفانه این سری کتاب در بازار نشر موجود نیست و امیدوارم بار دیگر چاپ شوند و در اختیار ایرانیها و بهویژه دانشآموزان و دانشجویان قرار گیرند.
فناوری چیست؟ ابتدا بگذارید به تفاوت بسیار ریز میان فناوری و فنآوری اشاره کنیم. فناوری برگردان واژه تکنولوژی است و فنآوری یا فن-آوری درواقع اشاره دارد به ورود یا واردات فناوری و نه ابداع و تولید. بنابراین در این مقاله میان «فناوری» و «فنآوری یا فن-آوری» تفاوت گذاشتهام. اما فناوری چیست؟ تعریفی همهپسند برای فناوری وجود ندارد که همگان با آن موافق باشند، اما در سادهترین و محدودشدهترین حالت آن، به شیوه تولید صنعتی یا ساختوارگی اشیا، از سوزن تهگرد گرفته تا موتور فضاپیما و صفحات خورشیدی و جیمز وب، فناوری میگویند. اگر کمی وسیعتر بنگریم، فناوری با شیوههایی سروکار دارد که انسان چیزی را میسازد یا کاری را انجام میدهد. این معنای وسیعتر، نهفقط صنعت بلکه کشاورزی و پزشکی و انرژی و حملونقل و مخابرات و حتی فعالیتهای مربوط به تفریحات را هم دربرمیگیرد. برخی بر این باورند که فناوری چیزی است که انسان را از حیوان متمایز میکند؛ اگرچه در میان برخی میمونها که دستها و پاها و ساختار بدنی بسیار نزدیکتری به انسان دارند، از ابزار استفاده میکنند و در استفاده از سادهترین ابزارها انسان تنها نیست. برخی هم فناوری و دانش را مترادف هم میدانند که نادرست است؛ هرچند امروزه فناوری و دانش بهشدت باهم درهمتنیده شدهاند. شاید بتوان در معنای وسیع، فناوری را «دانش کاربردی» نامید. برای نمونه بررسی بدن انسان، محاسبات ریاضی، فیزیک سیالات، دینامیک گازها، دانش است و در مقابل، ساخت دارو و واکسن و ابزار جراحی، ساخت رایانه و ماشینحساب، ساخت موتور موشک و تلسکوپ جیمز وب فناوری است. مواردی بوده است که فناوری پدید آمده و سپس دانش آن کشف شده است. برای نمونه فلزکاری و توپریزی نخست ایجاد شده و سپس دانش متالورژی پدید آمده است. پرواز با موتور پیشتاز پژوهشهای آئرودینامیک شد و ماشین بخار پیشتاز ترمودینامیک بود. درواقع در یک جمله کوتاه فناوری دانش جدید را هم زایانده است.
تاریخ فناوری و تمدن
از اصطلاح «انقلاب صنعتی» که چهبسا بارها شنیدهاید، نخست برای توصیف پیشرفتهای فنی استفاده شده در بریتانیا استفاده میشد که بین سالهای 1750م. تا 1830م. جامعه روستایی و کشاورزی آنجا را به جامعهای شهری مبدل کرد. اما تاریخ بشر سلسلهای از انقلابهای صنعتی است. دورههایی که گاه سرعت تحولات چنان زیاد بود که تمدنها را دگرگون ساخته. باستانشناسان تاریخ آغازین بشر را برپایه مصالح ساختمانی و ابزارسازی به عصر حجر شامل پارینهسنگی و نوسنگی، عصر فلز شامل مفرغ و آهن تقسیم میکنند که به هر یک اشاره خواهم کرد. این عصرها سازنده فرهنگ بشر هستند. برخی تاریخنگاران دیگر هم تاریخ انسان را سلسلهای از پیشرفتها در مهار انرژی میدانند که با وسایل و ابزارهای ساده برای به حداکثر رساندن قدرت و توان انسانی، به شکل فردی و فنی، آغاز شده، سپس نیروی حیوانات را به کار گرفته و پس از آن ماشینها را ساخته است. ماشینهایی که با آب، بخار، بنزین، شکافت و گداخت هستهای و انرژی خورشیدی کار میکنند.
عصر پارینهسنگی
تاریخ فناوری با ساخت ابزارهای سنگی بهدستآمده از انسانهای اولیه و شاید پیشااولیه آغاز میشود. در حدود دوونیم میلیون سال پیش نخستین انسانها سنگها را به هم میکوبیدند و میسابیدند تا لبههایی برنده و دندانهدار به دست آورند. این دستاوردها و ابزارها موفقیت انسانهای دوره پارینهسنگی را سبب شدند. آنان روزهای خود را صرف شکار و گردآوری تخم حیوانات و حشرات و گیاهان میکردند. گرچه چرخ مدتها بعد پدیدار شد؛ انسانهای این دوره تاریخی که از جنوب اقیانوس آرام سفر میکردند، برای مسافرت از کرجی بهره میبردند. دیرزمانی باستانشناسان گمان میکردند که مردان عصر حجر استفادهکنندگان اصلی ابزارها و قایقهای بزرگ بودند، اما یافتههای نو نشان میدهد که زنان عصر حجر هم خانهدارهایی نبودند که فقط در خانه بمانند، بلکه آنان هم شکارچیان و کاوشگرانی بودند پرتوان و به شیوه خودشان. در پایان دوره پارینهسنگی، جعبه ابزار نوع بشر شامل تبر، نیزه، تیروکمان، مته، اسکنه و سوزنهای دوخت استخوانی بوده است. انسان اندیشمند توانسته بود آتش را هم برای گرما و روشنایی مهار کند. همچنین ساخت پناهگاههایی با سنگ و شاخه درختان و پوست حیوانات و دیگر مصالح را هم آغاز کرده بود. اینها چیزهایی بودند که بهآسانی در اختیارش قرار داشتند. باستانشناسان حتی اشیائی را از دوره پارینهسنگی کشف کردهاند که به فلوت امروزی بسیار شبیه است و شاید نوعی ابزار موسیقی قدیمی باشد. مشخصه بارز پیشرفت اواخر دوره پارینهسنگی پیدایش چیزی است که شاید نخستین تقویم به شکل علائم معین روی شاخ یک گوزن باشد. به نظر میرسد انسانها در حدود سیودو هزار سال پیش استفاده از این مواد را برای علامتگذاری مراحل مختلف شکل ماه که به اهله ماه معروف است و هر شب میدیدند، آغاز کردند. استخوان استفادهشده در نخستین نقشه شناختهشده که در آسیای شمالی پیدا شده، به حدود 14 هزار سال پیش از میلاد بازمیگردد. دیوارهای لخت غارها به بوم نقاشیهای هنری، با نقاشیهای ابتدایی شکارهای اینک منقرضشده تبدیل شدند که نخستین اشکال شناختهشده ارتباط انسانیاند.
دوران نوسنگی
دوران نوسنگی با پیشرفتهایی در کشاورزی آغاز شد. هم کشاورزی و هم پیشرفتهای رخداده در آن در این دوره، به طور مستقل در بخشهای گوناگونی از جهان آن زمان پدید آمد. شواهد و نشانههای نخستین گوسفندان اهلیشده، به حدود یازده هزار سال پیش بازمیگردد. همچنین حیوانات دیگر و دانههای خودروینده، سه هزار سال بعد اهلی شدهاند. جامعههای کشاورزی در آن نواحیای پدیدار شدهاند که در آنها بارندگی برای فراورده خوب کافی بوده است. یادآوری این نکته ضروری است که روند تمدنی که در مناطق پرباران و کنار رودها شکل گرفته، با دیگر نواحی متفاوت بوده است؛ اما بشر به آنچنان پیشرفتی از فناوری رسیده که ابرها را بارور میسازد و چهبسا رودخانههای مصنوعی پدید آورد. کمااینکه سدسازی یکی از همین اقدامات بوده است. انسانهای دوران نوسنگی به شکار ادامه دادند و در پی آن گیاهان و حیوانات اهلیشده انقلابی بزرگ را رقم زدند. اهمیت اهلیکردن در این بود که بقای قبیله را در صورت کمیابشدن شکار یا کمیابشدن گیاهان تضمین میکرد. همچنین این امکان را به قبیله میداد که با جابهجاشدن شکار که اصولا در حیوانات رخ میداد، قبیله سر جای خودش بماند. این تغییر اساسی تقسیم کار بزرگی را در میان قبیله و نهاد خانواده که شکل رسمیتری گرفته بود، به دنبال داشت. حالا دیگر زنان تمایل بیشتری به ماندن در خانه، کاشت باغها و بهرهبرداری از مزارع کوچک با استفاده از ابزارهای کندن زمین مانند بیل کج ساختهشده از شاخ گوزن داشتند. برخی از زنان هم هنوز در پی یافتن شکار در اطراف پرسه میزدند و از سلاحهایی که بر اثر حرارتدهی و پرداخت، قویتر و تیزتر بودند، استفاده میکردند. صنعت دوره نوسنگی شامل ساخت آجر، ظروف، ریسندگی و بافندگی، ساختمانسازی و ساخت قایق بود. ظروف در زندگی روزمره نقش مهمی داشت و نخستین ظروف آشپزی، سطل آب و ظروف نگهداری غلات ساخته شدند. حدود هشت هزار سال پیش بود که اواخر دوران نوسنگی به شمار میرفت و انسان به امکان استفاده از مس دست یافت. امکانی که هنوز هم بهشدت ادامه دارد. فلزی که به طور طبیعی در دسترس بود و چکشکاری آن برای ساخت انواع وسایل امکانپذیر بود؛ اما در بسیاری از موارد مس برای ساخت خیلی از ابزارها، ازجمله ساخت سلاح نرم بود. سدهها طول کشید تا مس جای پای خود را در صنایع دیگر مانند ساخت جنگافزار باز کند. مس در سدههای آن دوره در نقش مادهای تزیینی مانند طلا و نقره باقی ماند. سنگ و بهویژه سنگ چخماق و شیشهسنگ، تا اختراع یا کشف نخستین آلیاژ بهعنوان مصالح برای ساخت وسایل زندگی به کار رفت.
عصر مفرغ
در حدود پنج هزار سال پیش بود که فرد یا افرادی در جنوب غربی آسیا، مقدار اندکی فلز قلع را در مقدار زیادی مس مذاب، ذوب کرد. ترکیب این دو چه تصادفی باشد، چه حاصل تجربه، چه کار فردی باشد و چه گروهی صنعتگر باستانی، نتیجه آن «مفرغ» بود که نخستین آلیاژ است. مفرغ پس از سردشدن، بسیار سختتر از مس و دیگر فلزات شناختهشده بود. فراتر از سختبودن، امکان چکشکاری یا ذوبشدن و مجدد به شکل دیگری درآمدن داشت. مفرغ با در اختیار گذاشتن بیلهای محکمتر و خوشدستتر انقلابی در کشاورزی پدید آورد. چکشکاری مفرغ و تبدیل آن به سلاح و زره، به جامعههای فلزکار این امکان را داد تا در خاورمیانه امروزی بتوانند بر همسایگان کمتر پیشرفته خود غلبه کنند و نخستین امپراتوریها را بنیان نهند. ظهور مفرغ باعث شد تا کشتیهای زیادی ساخته شوند و ناخداهای آنان در پی دیگر منابع مس و قلع برای کارهایشان باشند. بد نیست گریزی بزنیم که امروزه هم انسان برای تأمین نیازمندیهایش، نهفقط هر جای زمین را لازم باشد حفر میکند؛ بلکه دوراندیشی کرده و از الان به فکر سفر به سیارههای دیگر یا بهرهمندی از منابع اجرام آسمانی است. هرچند راه درازی پیشرو داریم؛ اما شدنی است. میانرودان یا بینالنهرین مرکز ساخت مفرغ در خاورمیانه و بهسرعت مرکز عمده تجارت شد. همراه با این پیشرفتها نخستین آثار مکتوب شناختهشده هم پدیدار شد. مثلا برای یک کشتی تجاری با تعدادی شمش قلع، علامتی به همان تعداد روی لوحی از رس حک میکردند و آن لوح را با محموله میفرستادند. این صورتحساب یا فاکتور کتبی به فروشنده و خریدار امکان میداد محموله را مطابق با آنچه ارسال و دریافت شده، بررسی کنند. همینجا این نکته را اضافه کنم که همین لوحها نشان از پیشرفت ریاضیات هم میداد و به همین دلیل است که بینالنهرین در ریاضیات آن زمان کارهای پیشتازانهای انجام داد. بهزودی بازرگانان از علائم ویژهای برای کالاهای مختلف، از قلع و مس گرفته تا گوسفند زنده و ظرفهای زیتون استفاده کردند. بهاینترتیب عصر مفرغ نخستین نظام کتبی کلمات و اعداد را به بشر عرضه کرد. در همین زمان پیشرفتهای بزرگی در ساخت کشتیهای چوبی به دست آمد که به کاشفان امکان داد تا از دریای مدیترانه فراتر روند و سواحل اروپایی و آفریقایی اقیانوس اطلس را کشف کنند. حتی از آن شگفتانگیزتر مهاجرنشینکردن جزایر اقیانوس آرام به وسیله جنگجویان دارای قایقهای بادبانی و پارویی اقیانوسپیما در حدود 30 هزار سال پیش بود. نکته پایانی و مهم اینکه پیشرفتهای عصر مفرغ در کارهای کشاورزی، برای نخستینبار در تاریخ بشر، بخش بزرگی از جامعه را برای اجرای کارهایی به غیر از کشاورزی آزاد کرد. هنرها و صنایع شکوفا شدند و زندگی ایمنتری برای بقای بشر کلید خورد. پس از عصر مفرغ عصر آهن بود. پس از عصر آهن هم بشر سه عصر دیگر را تجربه کرد. یکی عصر نوزایی، دیگری دوره صنعتی و آخرین آن هم که در آن به سر میبریم، عصر اتم و فضا است.