|

کارشناسان می‌گویند دست نگه دارید

اصرار برای آبگیری سد چم‌شیر به چه دلیل است؟

جنوب غربی کشور بار دیگر در انتظار یک ماجرای آبی است. این بار هم احداث یک سد که نام آن در کنار سد دیگری که زمانی در این بخش از کشور خبرساز شد، آورده می‌شود.

اصرار برای آبگیری سد چم‌شیر به چه دلیل است؟

فرزانه احمدی: جنوب غربی کشور بار دیگر در انتظار یک ماجرای آبی است. این بار هم احداث یک سد که نام آن در کنار سد دیگری که زمانی در این بخش از کشور خبرساز شد، آورده می‌شود. سد چم‌شیر که حالا بیش از 90 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است، برای بسیاری از فعالان محیط زیست یادآور تجربه سد گتوند است، سدی که با وجود هشدار فعالان محیط زیست ساخته و آبگیری شد و نتیجه آن، ازبین‌رفتن بخشی از زمین‌های کشاورزی منطقه و افزایش شوری آب کارون بود. حالا روی همان سازندی که گتوند را ساختند، یعنی سازند گچساران، سد چم‌شیر را هم بنا کرده‌اند، نیروگاه و سدی که در ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر دوگنبدان در استان کهگیلویه و بویراحمد و روی رودخانه زهره ساخته می‌شود. بخشی از تأمین مالی این سد، از خط اعتباری کشور چین بوده است. محمد جوانبخت، معاون آب و آبفای وزارت نیرو هم در آبان سال جاری اعلام کرد که این سد به زودی آبگیری می‌شود. او اجرای این طرح را از جمله اقدامات کلیدی و ارزشمند وزارت نیرو دانست و گفت: بخش قابل توجهی از مشکلات و معضلات این منطقه با بهره‌برداری از این سد برطرف خواهد شد. به گفته او، بررسی‌های لازم از جوانب مختلف در حوزه فنی درباره این سد صورت گرفته است و می‌توان گفت که در شرایط مطلوبی قرار دارد، به‌طوری‌که به عنوان یک تجربه موفق در کشور مطرح می‌شود. معاون آب و آبفای وزارت نیرو، انتقادها به احداث این سد را حاشیه‌سازی خوانده و گفته که در فضاهای غیرکارشناسی مطرح شده است. از دیدگاه او، «در چنین شرایطی مسئولان و دست‌اندرکاران این امر پاسخ‌گوی شبهات پیش‌آمده برای مراجع بالادستی خواهند بود». با وجود گفته‌های جوانبخت، به نظر نمی‌رسد انتقادها در فضاهای غیرکارشناسی مطرح شده باشند، چراکه بسیاری از کارشناسانی که سال‌ها احداث این سد را بررسی کرده‌اند، بیان‌کننده‌ این انتقادها هستند، اما انتقادهای مطرح‌شده کارشناسان و فعالان محیط زیست در این زمینه چیست و چرا آنها هنوز برای آبگیری چم‌شیر قانع نشده‌اند؟

 

مطالعات روی سازند گچساران کافی نبوده است

یک کارشناس ژئوتکنیک ماجرای سد چم‌شیر را این‌طور برای ما توضیح داد: هدف از سدسازی کنترل سیلاب، تولید انرژی برق و ذخیره‌سازی آب و قراردادن آن در اختیار ذی‌نفعان است، اما در سدسازی در حوضه زهره یک هدف دیگر هم وجود داشت که به دلیل شوری این رودخانه در نظر گرفته شد. آب رود زهره مانند کارون و کرخه و دز نیست که کیفیت لازم را داشته باشد و بنابراین یک هدف مهم برای احداث سد در این محدوده این است که کیفیت آب مطلوب شود. 

حمیدرضا یاقوتی با اشاره به شوری آب رودخانه زهره به اندازه دو هزار میکروزیمنس، یکی از اهداف ساخت سد را کاهش شوری آب در این منطقه عنوان کرد: «با توجه به این نکته، در ساخت این سد نباید EC آب زیاد شود و حداقل باید روی همان رقم قبلی باقی بماند. حالا سؤال اینجاست که وقتی در ساخت این سازه، نیت بهبود کیفیت آب وجود دارد و در عین حال ما تجربه ساخت سد گتوند روی سازند گچساران را داریم و شاهد افزایش شوری آب بعد از احداث آن بودیم، چرا باید دوباره روی این سازند سد ساخته شود؟».

او سابقه طولانی در انجام مطالعات روی این سد دارد: «از سال 90 روی این سد مطالعاتی را آغاز کردیم و از آن زمان با مسئولان استانی و کشوری صحبت و مدارک را ارائه کرده‌ایم و گفته‌ایم که سازند گچساران، تبخیری است و با ساخت این سد، نه‌تنها افزایش کیفیت آب به وجود نمی‌آید، بلکه کاهش هم پیدا می‌کند».

 به گفته او، در پایین‌دست سد، چهار چشمه نمکی وجود دارد که حتی اگر سد هم کیفیت آب را بهبود بدهد، بعد از برخورد آب رهاشده از سد با این چشمه‌ها امکان رسیدن شوری آب به رقمی معادل 208 هزار میکروزیمنس وجود دارد، این در حالی است که شوری آب دریا معادل 35 هزار میکروزیمنس است. در مقابل این نظرات، دولتی‌ها از احداث و آبگیری سد چم‌شیر دفاع می‌کنند. سرپرست تیم نظارتی سد چم‌شیر دی‌ماه سال گذشته به ایرنا گفته بود: براساس بررسی‌هایی که با مشارکت شرکت‌های پژوهشی و دانشگاه‌های تهران و شیراز انجام شده به هیچ عنوان گنبد نمکی یا بیرون‌زدگی نمک در این منطقه وجود ندارد.

ساسان بهزادی بیان کرده بود: حداقل هفت تیم مشاور متشکل از صاحب‌نظران سدسازی کشور در سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۸ درباره این سؤال که آیا سازند گچساران روی آب سد اثر دارد یا خیر پژوهش و بررسی انجام داده‌اند. این بررسی‌ها در ۱۰۰ حلقه چاه و گستره دو هزار متری انجام شده است. نمک مذکور در عمق ۴۰متری زمین مشاهده شده که خارج از حوزه گردش هیدرولوژی است. به تأکید او، ۳۸ نمونه از این تعداد چاه برداشت و ۱۴ نمونه به آزمایشگاه کانی‌شناسی ارسال شد که پس از سیر مراحل و خردشدن سنگ‌ها تنها چهار مورد از نمونه‌های انجام‌شده آن هم سه درصد نمک داشته‌اند.

با وجود گفته‌های سرپرست تیم نظارتی سد چم‌شیر، یاقوتی به ما گفت که مطالعات شرکت ملی نفت ایران که به درخواست کمیسیون اصل 90 مجلس انجام شد، نشان داد که سازند گچساران هفت بخش دارد اما در مطالعات پیشین تنها بخش هفتم مورد مطالعه قرار گرفته و نتیجه این بوده که این بخش نمکی نیست. به گفته او، بخش 2، 4و 6 سازند گچساران، نمکی هستند و محل تماس بخش 5 و 6 هم نمکی است که در مطالعات پیشین درباره آنها تحقیقاتی صورت نگرفته است.

 تأکید یاقوتی بر این است: «زمانی می‌توانیم با اطمینان بگوییم سازند نمکی نیست که مخزن به صورت کامل مورد مطالعه قرار بگیرد، یعنی حفاری‌ در بخش‌های لازم انجام و عمق بخش‌های نمکی مشخص شود. تاکنون مخزن با دید تأثیر سازند گچساران بررسی نشده است، باید مطالعات بیشتری شامل مطالعات لحظه‌ای، ژئوفیزیک و... در این بخش انجام شود، به طور خلاصه اینکه احداث این سد در سازند گچساران به مطالعاتی بیشتر از آنچه تاکنون انجام شده نیاز دارد. درخواست ما این است که تا مطالعات کامل صورت نگرفته است، سد آبگیری نشود».

خطر بیخ گوش کشاورزی خوزستان

یک عضو هیئت علمی دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران نیز که بررسی‌های زیادی درباره محل احداث سد چم‌شیر داشته است، انتقاهای زیادی به احداث آن  وارد می‌داند.

به گفته حسین آخانی، 70 درصد سازه این سد در سازند گچساران است. علاوه بر این موضوع، تعداد زیادی فروچاله در محل قرار دارد که نشان‌دهنده قابلیت انحلال شدید در آن منطقه است و به محض آبگیری سد، هم احتمال فرار آب وجود دارد و هم به دلیل وجود نمک و گچ بخش عظیمی از مخزن با آبگیری حل می‌شود، در نتیجه وقتی این سد آبگیری شد، میزان شوری‌ای که در حال حاضر وجود دارد، در خوش‌بینانه‌ترین حالت دو برابر خواهد شد.

موافقان احداث سد به رونق کشاورزی در منطقه با احداث این سد اشاره می‌کنند، این در حالی است که طبق نظر آخانی، آبی که میزان شوری آن بیش از چهار هزار میکروزیمنس باشد در عمل فاقد ارزش آبیاری و شورابه‌ای بیش نیست و بنابراین آب رودخانه زهره بعد از آبگیری چم‌شیر، قابل استفاده برای کشاورزی نخواهد بود و این شوری آسیب‌های زیادی را برای جنوب این منطقه یعنی خوزستان و پوشش گیاهی آن به دنبال دارد. این عضو هیئت علمی دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران به استانداردهای جهانی هم تکیه می‌کند تا درباره خطر اتفاقی که برای بار دوم در خوزستان می‌افتد هشدار بدهد: «طبق استانداردهای فائو، آبی که شوری آن بالای دو هزار میکروزیمنس باشد، برای کشاورزی استفاده محدودی دارد. شوری زهره با احداث سد افزایش پیدا می‌کند، در واقع همین الان هم کشاورزی آن منطقه با حداکثر شوری مجاز صورت می‌گیرد. زمین‌های آنجا تحمل شوری بیشتر از این را ندارد و بنابراین از این آب برای کشاروزی نمی‌توان بهره برد. در تمام پرونده‌ها و پیگیری‌های صورت‌گرفته از طرف کارشناسان و منتقدان هم گفته شده است که این آب برای کشاورزی مناسب نیست».

به گفته آخانی، خطر ریزگردها در اینجا هم وجود دارد: «آبگیری سد باعث می‌شود جلوی سیلاب‌های رودخانه زهره گرفته شود و با این کار مانداب‌هایی که در اطراف هندیجان وجود دارد، آبی دریافت نمی‌کنند و به کانون‌های بزرگ ریزگرد تبدیل می‌شوند». موضوع دیگری که سازندگان سد به عنوان یک نکته مثبت از آن یاد می‌کنند، به جلوگیری از سیل اشاره دارد، به طوری که ساسان بهزادی، کارشناس سازه‌های آبی به ایرنا گفته بود: به دلیل بارندگی‌های زیادی که سالانه در حوضه آبریز رودخانه زهره واقع در استان‌های فارس، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان می‌بارد پیشگیری از خسارت‌های ناشی از سیل مهم‌ترین دلیل احداث این سد است. ۷۴ درصد از باران‌های سالانه در حوضه رودخانه زهره به صورت سیلابی است که این امر نیاز به احداث سد در این منطقه را بیشتر کرده است. بعضی کارشناسان اما وجود سیلاب‌ها در این منطقه را ضروری می‌دانند.

 آخانی در این باره معتقد است: «اگر این سیلاب‌ها نباشد، دشت با افزایش شوری و ریزگرد مواجه خواهد شد و جلوگیری از این سیلاب‌ها آسیب جدی به منطقه وارد خواهد کرد و نمی‌توان این موضوع را به عنوان معیاری برای ارزش سد مطرح کرد».

به گفته این پژوهشگر، گونه‌های درختی و درختچه‌ای در سازند گچساران به سختی رشد می‌کنند و فقط گونه‌های اندکی در آنجا دوام می‌آورند و در حال حاضر حدود 500 هکتار جنگل در بستر آن رودخانه زهره وجود دارد و با آبگیری سد این پوشش از بین خواهد رفت. آخانی همچنین گفت: وقتی سد آبیاری شود به دلیل تجمع مواد آلی که در آنجا وجود دارد با انتشار متان مواجه می‌شویم که یک گاز گلخانه‌ای است. 

کشور در حال حاضر به حد زیادی درگیر این گاز هست که 80 برابر بیشتر از دی‌اکسید‌کربن اثر گلخانه‌ای دارد و خود این موضوع مشکل اساسی دیگری است. با وجود همه این دلایل و خواسته منتقدان، به نظر می‌رسد لازم است وزارت نیرو درباره آبگیری و بهره‌برداری از سد چم‌شیر مطالعات بیشتری انجام بدهد، چراکه در صورت صحت نظرات این کارشناسان و تکرار تجربه گتوند، آسیب‌های محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی زیادی به بخش‌های بزرگی از دو استان کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان وارد خواهد آمد که قابل جبران نیست. با این حال و با وجود هشدارهای کارشناسان معلوم نیست چرا برای آبگیری سد پیش از انجام مطالعات کافی اصرار می‌شود؟ آیا این اصرار به دلیل وجود طرف چینی در پروژه و صرف سرمایه او در این سد است؟