|

‌مأموریت نافرجام و لزوم تجربه‌اندوزی و اصلاح نگرش و عملکردها

مهدی تاج را با همه حرف و حدیث‌ها آوردیم و کی‌روش را مجددا برگرداندیم تا در سیاسی‌ترین گروه جام جهانی به چند هدف برسیم: کسب نتیجه آبرومندانه مقابل انگلستان، شکست آمریکا و در مرتبه بعد صعود از گروه؛ اما در برابر انگلیس با ترکیبی نامتعارف سنگین‌ترین شکست در شش دوره حضورمان در جام جهانی را متحمل شدیم، ولز را با یک بازی شجاعانه و هجومی شکست دادیم تا راحت‌ترین مسیر صعود بین سه تیم ایران، آمریکا و ولز نصیب ما شود و بیش از هر دوره دیگر شانس صعود به مرحله دوم را داشته باشیم ولی در بازی حساس با آمریکا، حریف کار سخت‌ترش را درست‌تر از کار آسان‌تر ما به انجام رسانید تا آنها صعود کنند و ملی‌پوشان ما در خانه به تماشای ادامه جام بنشینند!

عبدالله دارابی: مهدی تاج را با همه حرف و حدیث‌ها آوردیم و کی‌روش را مجددا برگرداندیم تا در سیاسی‌ترین گروه جام جهانی به چند هدف برسیم: کسب نتیجه آبرومندانه مقابل انگلستان، شکست آمریکا و در مرتبه بعد صعود از گروه؛ اما در برابر انگلیس با ترکیبی نامتعارف سنگین‌ترین شکست در شش دوره حضورمان در جام جهانی را متحمل شدیم، ولز را با یک بازی شجاعانه و هجومی شکست دادیم تا راحت‌ترین مسیر صعود بین سه تیم ایران، آمریکا و ولز نصیب ما شود و بیش از هر دوره دیگر شانس صعود به مرحله دوم را داشته باشیم ولی در بازی حساس با آمریکا، حریف کار سخت‌ترش را درست‌تر از کار آسان‌تر ما به انجام رسانید تا آنها صعود کنند و ملی‌پوشان ما در خانه به تماشای ادامه جام بنشینند!

گفتن و نوشتن از نکات فنی و بایدها و نبایدهای بازی با آمریکا، آن‌هم چند روز پس از بازی و درحالی‌که آنها در تدارک تقابل با هلند هستند و ما تماشاگر بازی آنها، دیگر نوشدارو پس از مرگ سهراب است و فقط باید آن را تجربه سازیم برای آینده؛ البته اگر اهل به‌کارگیری تجربه و درس‌گرفتن از آن شده باشیم که خاک‌خوردن تجارب فراوانمان باعث آرزومندی امروزمان برای صعود از مرحله گروهی جام جهانی پس از شش دوره حضور شده است!

اینک انتقاد، تخریب و فرضیه‌پردازی مطابق نگرش و سلیقه، آسان‌ترین کار ممکن است اما آنچه گمشده و نیاز فوتبال ملی و در نگاه کلان عرصه‌های مختلف جامعه ماست؛ تجربه‌اندوزی و پیداکردن راه‌حل‌های درست برای اصلاح، بهبود و ساختن است که همواره با غفلت از آن در فوتبال و حتی بسیاری از امور دیگر، فرصت توسعه و پیشرفت را زائل کرده‌ایم و کماکان شاهد سبقت‌گیری رقبا هستیم! این تفاوت عمده ما و کشورهای سبقت‌گیرنده است، زیرا به قول مرحوم دکتر علی‌محمد ایزدی (در کتاب چرا عقب مانده‌ایم): «اولین تفاوت ما با کشورهای پیشرفته که منجر به عقب‌افتادگی ما و پیشرفت آنها شده، این است که ما در مواجهه با مشکلات به دنبال خلاص‌شدن یا فرار از آنها هستیم ولی آن کشورها به دنبال یافتن راه‌حل رفع دائمی مشکلات!».

اگر در فوتبال و سایر عرصه‌های جامعه که دچار رکودیم، مانند عرصه‌هایی که در آن حرفی برای گفتن داریم، ملتزم به بهره‌گیری از روش‌های علمی، تحقیقات و مطالعات، برنامه‌ریزی، تلاش و پشتکار سودمند و هدفدار، تربیت نیروی انسانی ماهر و به‌کارگیری افراد خبره و کاردان باشیم، مسلما می‌توانیم جبران مافات کنیم و به پیشرفت دست یابیم و این «اصلی مهم، مسلم و بدیهی» است که هم بدان آگاهیم و هم از آن غافل!

اگر امروز در شرایط بهتر و آسان‌تر نسبت به آمریکا از صعود بازمی‌مانیم، اگر ژاپن (که روزگاری حریف از پیش بازنده‌ای برای فوتبال ما بود) رؤیای غلبه بر بزرگان فوتبال دنیا را از کارتون فوتبالیست‌ها، در عالم واقعیت با مربی بومی خود و شکست بزرگانی چون آلمان و اسپانیا و صعود به عنوان تیم اول از گروه مرگ جام جهانی قطر عملی می‌کند و ما هنوز فاقد مربی داخلی‌ای هستیم که با او امیدوار به موفقیت در جام جهانی باشیم و اگر کشور کوچک قطر که در روزگار آقایی فوتبال ما در قاره کهن، تازه استقلال پیدا کرد، با سرمایه‌گذاری ۲۲۰ میلیارد دلاری و ساخت ورزشگاه‌های مدرن و چشم‌نواز میزبان جام جهانی می‌شود و ما هرساله نگران تأیید ورزشگاه‌های‌مان برای میزبانی جام قهرمانان آسیا توسط «ای‌اف‌سی» هستیم؛ باید به تفاوت‌ها در نگرش و عملکردها بنگریم. ما هنوز به افتخارات گذشته می‌نازیم و آنها به دنبال خلق افتخارات تازه‌ هستند!

یک نگاه ژرف به لیگ برتر ایران بیندازید؛ وضعیت استادیوم‌ها، داوری، اوضاع فدراسیون، وضع باشگاه‌ها، نحوه صحبت‌های مربیان و بازیکنان در کنفرانس‌های خبری، میزان تمایل و جدیت به علم‌آموزی و به‌روز‌شدن مربیان و پیشکسوتان برای بهینه‌سازی عملکردشان و مقایسه آن با داعیه‌هایشان و... کدام‌یک نشان از پیشرفت واقعی فوتبال ما دارد؟ کدامش ما را خوش‌بین به توفیق در عرصه‌ای چون جام جهانی می‌کند؟ فقط می‌توان از استعدادهای بالقوه بازیکنانمان نام برد که آن هم با آمدن مربیان بزرگ خارجی در قالب تیمی انسجام‌یافته است و امیدواری‌هایی به ما می‌بخشد!

اگر بینش و نحوه برخورد ما با موضوع کمافی‌السابق باشد و به جای صرف وقت و نیرو در جهت پیشرفت و جبران مافات، درگیر منازعات بی‌حاصل داخلی برای اثبات خود و نفی دیگری باشیم و به جای تلاش برای حرکتی سازنده و رفع اشکالات، دنبال مقصرکردن یکدیگر باشیم، باید روزی را به انتظار بنشینم که وضعیت کنونی آرزویمان باشد و شاید بحرین و دیگری نیز از ما جلو بزنند!