عزم جدی وجود ندارد؟
«رومینا ۱۴ساله از تالش، مونا یا همان غزل حیدری ۱۷ساله از اهواز و اکنون معصومه ۱۳ساله از اهواز»؛ اینها تنها سه قربانی قتلهای ناموسی هستند که چند وقت پیش قتلشان رسانهای شده است. فاصله بین رخداد دو مورد آخر که دست بر قضا همشهری هستند، حتی به یک سال هم نرسیده است.
ایسنا: «رومینا ۱۴ساله از تالش، مونا یا همان غزل حیدری ۱۷ساله از اهواز و اکنون معصومه ۱۳ساله از اهواز»؛ اینها تنها سه قربانی قتلهای ناموسی هستند که چند وقت پیش قتلشان رسانهای شده است. فاصله بین رخداد دو مورد آخر که دست بر قضا همشهری هستند، حتی به یک سال هم نرسیده است. این در حالی است که «لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» همچنان در انتظار تصویب از سوی نمایندگان مجلس است تا شاید مرهمی بر زخم کهنه سایر قربانیان در معرض خشونت باشد.
عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان و فعال حوزه حقوق زنان و کودکان، با بیان اینکه قتل اخیر نه اولین مورد از قتلهای ناموسی است و نه آخرین مورد از این قتلها خواهد بود، اظهار کرد: «سالهاست قتلهای ناموسی به دست پدر، برادر و بهطور کلی ذکور نسبی انجام میشود و هر بار این اتفاق به واسطه باورهای سنتی و افکار پوسیده و غلطی که پیشتر از سوی خانوادهها به افراد تزریق شده، رخ میدهد».
به گفته این وکیل پایهیک دادگستری، «مادامی که فرهنگ اصلاح نشود و نگاه این افراد تغییر نکند، هرچه قوانین را تغییر دهیم باز تأثیری نخواهد داشت. عدهای معتقدند عدم قصاص پدرِ مرتکب قتل فرزند، منجر به ارتکاب قتل ناموسی میشود و این در حالی است که بر فرض حتی اگر این قانون را تغییر دهیم، باز هم هیچ تأثیری نخواهد داشت. باید بیشتر بر روی این مسئله تأکید شود که چرا مسئولان و دستگاههای ذیربط به این مقوله که معضل مهمی است، توجه لازم را ندارند؟ متولی این قضایا کیست؟ دستگاههای متولی تاکنون چه کردهاند؟».
وی افزود: «بیشتر قتلهای ناموسی پنهان میمانند؛ چراکه اعضای ذکور این خانوادهها سنخیت فکری با مرتکب قتل دارند، با او همزادپنداری میکنند و حتی بعضا این قتل را وظیفه میپندارند. بعضا تصور میکنند دختری که بهاصطلاح در مسائل ناموسی قرار گرفته، باعث بیآبرویی خانواده شده است و پدری که فرزند را میکشد، «قهرمانی» است که میخواهد این ننگ را با ریختن خون دختر بشوید. متأسفانه این باور در بین برخی خانوادهها وجود دارد و این مصیبت است. معمولا سایر اولیای دم نیز رضایت به آزادی قاتل میدهند. همچنین باید به طرف دیگر قضیه نیز توجه کرد؛ اینکه پدر خانواده هم که چندین نفر را سرپرستی میکند، سالهای زیادی در زندان بماند نیز مفسده دارد».
خرمشاهی در عین حال به ضرورت اصلاح برخی قوانین در این حوزه نیز اشاره و تأکید کرد: «درست است ما مشکلات قانونی هم داریم و پارهای از قوانین خودشان در این زمینه مخل هستند، برای مثال ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی محل مناقشه است که تحت شرایطی به مرد اجازه میدهد در مقام مجری حکم باشد و این در حالی است که اجرای این حکم شرایط سختی دارد و اثبات این قضیه مشکل است. درخصوص قتلهای ناموسی گرچه لازم است قوانین به تناسب زمان و مکان متحول شوند، اما مسائل قانونی بحث ثانویه است. اولویت ما باید این باشد که چرا در تمام این سالها که شاهد وقوع قتل با انگیزه ناموسی بودیم، فکری به حال این معضل نشده است؟ اساسا سؤال این است که متولی این قضیه کیست؟».
به اعتقاد خرمشاهی «با قانون نمیشود یک مسئله فرهنگی را حل کرد. زمانی که یک قانون وضع میشود، باید جنبه پذیرش از سوی مردم را نیز داشته باشد و همزمان این فرهنگ در مردم رشد کرده باشد تا هنگام وضع قانون از آن تمکین کنند. تا زمانی که نگاه و فرهنگ مردم در قبال قتل ناموس عوض نشود، هرچقدر هم که قانون تغییر کند و پیشرفته و روزآمد باشد، پیش از آن باید زمینههای فرهنگی و تفکر مردم جامعه رشد پیدا کرده باشد. مثال بارز آن نیز قانون حمایت از حقوق کودکان است؛ این قانون بسیار پیشرفته و بهروز است، اما آیا از این قانون تمکین میشود؟ خیر؛ چراکه فرهنگ و قبح کودکآزاری هنوز در جامعه جا نیفتاده است».
خرمشاهی تأکید کرد: «البته قوانین پس از سالها وضعشدن نباید یکسان باقی بمانند، اما پیش از تغییر قوانین فرهنگسازی، تغییر نگاه و تغییر و تحول در تفکر عامه مردم شرط است. مادامی که شرایط همینگونه باشد، مطمئن باشید این قتل آخرین نخواهد بود. متولیان این قضیه باید در بحث تغییر نگرش و فرهنگ مردم جدیت داشته باشند».