میرزا حبیب و روشنگری ایرانی
اگر دوره مشروطه را به تسامح عصر روشنگریِ ایرانی بدانیم، شخصیتهایی همچون میرزا حبیب با ترجمه آثار غربی و ساخت زبان برای مفاهیم جدید، در این مسیر سهم بسزایی داشتند. پیدایی مفاهیم تازه در دوران قاجار و آشنایی جدی ما با مدنیت و فرهنگ غرب ضرورت دگرگونی در زبان فارسی را آشکار کرد
شیما بهرهمند: اگر دوره مشروطه را به تسامح عصر روشنگریِ ایرانی بدانیم، شخصیتهایی همچون میرزا حبیب با ترجمه آثار غربی و ساخت زبان برای مفاهیم جدید، در این مسیر سهم بسزایی داشتند. پیدایی مفاهیم تازه در دوران قاجار و آشنایی جدی ما با مدنیت و فرهنگ غرب ضرورت دگرگونی در زبان فارسی را آشکار کرد. از سَر این ضرورت بود که مفاهیم و کلمات و ترکیبات کهنه دستخوش تحول اساسی شدند. تأسیسها و مفاهیم تازهای که در سیاست و اجتماع ما سابقه نداشت، زبانی تازه اقتضا میکرد، چه آنکه این مفاهیم و تجربیات مرتبط با آن، «مشکل تاریخ و ذهنیت انسان ایرانی»1 هم بود، ذهنیتی که با آن مفاهیم بیگانه بود و تجربه تاریخی و زبانی آن مفاهیم را نداشت. در دوران ناصرالدینشاه قاجار که دارالفنون تأسیس شد و پای دانشجویان ایرانی به اروپا رسید، افکار غربی در میان مردم و منورفکران آن دوره رواج پیدا کرد و ترجمه آثاری از غرب باب شد. میرزا حبیب اصفهانی (1250ق-1310ق) از شخصیتهای روشنفکر مؤثر پیش از مشروطه بود که پس از آشنایی با فرهنگ و تمدن غربی، آثاری همچون «ژیل بلاس» اثر آلن رُنه لوساژ، «حاجی بابای اصفهانی» از جیمز موریه، «گزارش مردمگریز» (میزانتروپ) اثر مولیر و «غرائب عوائد ملل»2 از ژرژ برنارد دپینگ را به فارسی برگرداند تا سهم خود را در ساختِ زبان برای مفاهیم و افکار تازه اَدا کند. میرزا حبیب ادیبِ متخلص به «دستان» که در اثنای تعلیم و تدریس فارسی دریافت قواعد و دستوری درست در آموختن زبان فارسی در کار نیست و زبانی به این قدمت «بیترتیب و تهذیب» مانده3 به تدوینِ «دستور سخن» پرداخت و آثاری دیگر در زمینه نحو زبان فارسی تدارک دید که ازجمله به «دبستان پارسی»، «برگ سبز» و «رهنمای سخن» میتوان اشاره کرد.
روشنگری در مقام پیشروترین تفکر در مفهوم عام، همواره کوشیده است تا آدمیان را از قیدوبند ترس رها و حاکمیت و سروری آنان را برقرار سازد. برنامه روشنگری چنانکه آدورنو و هورکهایمر در «دیالکتیک روشنگری» آوردهاند «افسونزدایی از جهان، انحلالِ اسطورهها و واژگونیِ خیالبافی به دست معرفت بود». دیگر جای تردید وجود نداشت که حاکمیت و سروری آدمی در مخزن معرفت نهفته است. روشنگری در نقد زبانشناختی، حضور اسطوره را در مفاهیم و کلماتی تصور میکند که به لحاظ معناشناختی ناروشن بودند. دهشتِ روشنگری از اسطوره به ساحت زبان نیز میکشد، بیراه نیست که عصر روشنگری با دوران تحول زبان مقارن شده است. چنانکه در مقدمه «غرائب عوائد ملل» آمده است، «سادهنویسی از مهمترین رویدادهای عصر روشنگری بود. نویسندگان و اندیشمندان اروپایی تلاش میکردند تا نوشتههایشان بیآلایش و روان باشد، بهگونهای که برای عامه خوانندگان قابل فهم باشد. میرزا حبیب نیز به این سبک کاملا توجه داشت و آن را اتخاذ کرد و سعی کرد دیگران را هم به اتخاذ آن تشویق و ترغیب کند. البته او در این راه تنها نبود. سادهنویسی سبکی بود که فرهنگ روشنگری با خود آورده بود و هر نویسندهای میخواست از این فرهنگ بهرهمند شود باید از این سبک پیروی میکرد. لذا دوستان میرزا حبیب هم مانند خود او سعی میکردند از پیشگامان نهضت سادهنویسی باشند». میرزا حبیب با انتخاب زبانی ساده و رسا در ترجمههای خود، تمام توان خود را به کار گرفت تا نثر فارسی را از شَر سایه سنگینِ نثر مصنوع و پرتکلف نجات دهد. توجه به تجربهگرایی در عصر روشنگری موجب شد تا سفرنامهنویسی و گزارش در باب عادات و آداب مردمان و تاریخنویسی رونق بگیرد و نوعی مردمشناسی باب شود. از اینرو طرح مباحث و مفاهیم تازه در قالبی که برای بیشتر مردم قابل فهم باشد اهمیت دوچندان پیدا کرد. مقدمه «غرائب» از ویل دورانت نقل میکند که «مشخصه قرن هجدهم، دلبستگی فراوان به دانش بود... نویسندگان این عصر نیز برای اینکه دانش در دسترس افراد بیشتری قرار گیرد و فهمپذیر گردد، با شور و شوق به این نیاز پاسخ میگفتند. با کتابهایی چون ریاضیات به زبان ساده، برگزیده آثار بل، چکیدههای اندیشههای مونتنی و اندیشههای فونتنل میکوشیدند علوم و ادبیات و فلسفه را برای همه جهانیان قابل فهم سازند». از این است که سادهنویسی بهمثابه اصول اساسی در عصر روشنگری به شمار رفته و هر خطه دیگری از جهان که میخواست به روشنگری بپیوندد باید از این اصول پیروی میکرد.
از دیگر مباحث مهم در عصر روشنگری، مواجهه با تاریخ بود و از منظر میتوان انبوهِ تصحیح نسخ و مکتوبات قدیمی را درک کرد. از اقدامات دیگر میرزا حبیب نیز تصحیح و کتابت متون قدیم به تأسی از روشنفکران غربی روشنگری بود. «دیوان اطمعه» از نقیضهپرداز معروف، مولانا ابواسحاق احمدبن حلاج اطمعه معروف به بسحاق اطمعه و «دیوان البسه» محمود نظامالدین قاری از تصحیحاتِ او است که بهگفته پورجوادی، میرزا حبیب با انتخاب این دو اثر «روحیه طنزآمیز و نقیضهگوی» خود را نشان میدهد.
«غرائب عوائد ملل» که ماحصل نگاهی اروپایی به عادات و شگفتیهای ملل جهان است، ازجمله ترجمههای میرزا حبیب است که دریچهای به روی فرهنگ و تمدن غرب باز میکرد. به قول پورجوادی در پیشگفتار کتاب، این نگاه به زندگی و آیینهای دیگر درواقع آغاز پذیرش مردمان دیگر است، و همین پذیرش دیگران به لحاظ آداب و رسوم و عقاید مختلف و شیوههای زندگیکردن است که امروزه ارکان پلورالیسم فرهنگی را تشکیل داده است. «مدرنیته اگر نتوانسته بود دیگران را با همه اختلافاتی که در سلیقه و عادات و سبک زندگی و حتی آیینهای مردگی با ایشان دارند، بشناسد (چه مستقیما از راه سفر به نقاط مختلف و چه از طریق کتابهایی همچون «غرائب عوائد ملل») نمیتوانست به تولرانس یا به سعه صدری که لازمه تشکیل جامعه متنوع و پلورالیستی کنونی، چه از حیث آداب و رسوم و چه از حیث عقاید دینی است، برسد». کتاب «غرائب عوائد ملل» در اصل به زبان فرانسوی به قلم ژرژ برنارد دپینگ نوشته شده و رفاعه طهطاوی از رجال فرهنگی مصر در قرن نوزدهم، آن را به زبان عربی برگردانده و میرزا حبیب نیز این ترجمه عربی را به فارسی درمیآورد. ترجمه آثاری چون «غرائب» که به فاصله بیش از نیمقرن از ترجمه عربی به فارسی درآمد، جز آشنایی با رسم و رسوم و عادات و آداب و حتی خرافات ملل، عایدی دیگر هم داشت و آن آموختن دید روادارانه تمدن جدید اروپایی در برابر دیگری بود که در آثار مختلف به چشم میآمد. از این حیث، آثار مهمی خاصه در دوران انقلاب مشروطه و پس از آن در زمان پهلوی اول و دوم، به فارسی ترجمه شد که بهمراتب از کتابِ «غرائب» دستاورد بیشتری داشتند اما چنانکه پورجوادی اشاره میکند میرزا حبیب در این امر فضل تقدم داشت. با اینکه «غرائب عوائد ملل» از نخستین آثاری است که در علوم اجتماعی جدید در نیمه اول قرن نوزدهم یعنی نیمقرن بعد از نهضت روشنگری تألیف شد نمیتوان آن را به تعبیر امروزی اثری علمی در زمینه علوم اجتماعی و مردمشناسی دانست. چراکه این علوم امروزه از متدولوژی و روشهای تحقیق و آمارگیری دقیق برخوردارند که «غرائب» از آن بینصیب بود. در عین حال «این اثر از کتابهای ژانر خود فاصله گرفته و در آستانه روشها و دیدگاههای علمی جدید قرار گرفته است». دپینگ در کتاب خود با نگاه به گذشته اقوام کهن، رفتار و کردار آنها را در قبال مسائل مختلف ثبت کرده و به سفرنامهها و آثاری همچون «سفرنامه شاردن»، «سفرنامه تاورنیه»، «روحالقوانین» و «ملاحظاتی پیرامون آداب و رسوم» ارجاع داده است. اما او در تألیف کتاب بیش از هر چیز مباحث مردمشناسی و اجتماع را مد نظر قرار داده و برخلاف این آثار به سیاست و دیگر مسائل نپرداخته است. در مقدمه کتاب «غرائب عوائد ملل» جزئیاتی درباره ترجمه میرزا حبیب آمده است، اینکه ترجمه و چاپِ «غرائب» به سال 1303 ق یعنی بیش از هفتاد سال پس از تألیف اصل کتاب و ترجمه عربی آن برمیگردد که میرزا حبیب بخشی از آن را هر هفته در روزنامه «اختر» چاپ میکرد و تا سال 1304 ق طول میکشد. البته چنانکه در مقدمه آمده است گویا «غرائب» ابتدا در سال 1303 ق در قالب کتاب منتشر شده و بعد از آن به طور پراکنده در روزنامه «اختر» چاپ شده است. به هر تقدیر، ظاهرا منظور اساسیِ میرزا حبیب از ترجمه «غرائب عوائد ملل»، «آشناساختن ایرانیان به اصول تمدن جدید بوده است و میخواسته است که ایرانیان را در پیشرفت به سوی تمدن جدید و فواید آن ترغیب کند تا از عثمانیها در اقتباس افکار تازه دور نیفتند»4. از آنجا که میرزا حبیب به جرم دهریبودن از ایران نفی بلد شد و مدتها در استانبول اقامت داشت، از رشد فرهنگ و تفکر عثمانی خبردار بود و ازاینرو میخواست ایران نیز بهعنوان رقیب دیرینه عثمانی از پیشرفت در رواج تفکر جدید بینصیب نماند. او به افترای اینکه در حق سپهسالار محمدخان صدراعظم هجو ساخته است، مورد تعقیب و آزار قرار گرفت تا اینکه «در سال 1283 به ممالک رومیه گریخت و به دولت عثمانی التجا برد و اوقات خود را در مکاتب و مدارس به سر میبرد و مدتی از اعضای انجمن معارف آنجا بود». شاید میرزا حبیب خود بهتر از هر کس دیگری، در مقدمه ترجمهاش از «غرائب عوائد ملل» نیت خود را شرح داده باشد: «پوشیده نیست که هر دانشمندی را بلکه هر فردی از افراد ناس را به دانستن اوضاع و اطوار معاش و معاد و به دریافتن چگونگی رسوم و آداب سایر عباد به سررشته و احاطه به حال و محال و آیین و عوائد دیگران که به واسطه سفرهای بری و بحری به سیاحان و جهانپیمایان منکشف گردیده، رغبتی تمام است. این نیز بدیهی است که استحضار ما اهل مشرق در این باب بسیار جزئی است، سیَّما نسبت به احوال بلاد بعید و ممالک دوردست، بلکه اطلاع ما منحصر است به مجرد استماع و بیان پیشینیان، و از مشاهده و عیان چیزی در میان نیست. بدین سبب آنچه در این ایام اواخر در بلاد آمریکا و در جزایر بحر محیط یا در جایهایی که اسمش بر ما معلوم و رسمش بر ما مجهول بود، از بلاد افرنج و چین و اقصای ممالک سودان، معلوم گردیده و دیده شده محتاج به شرح و ایضاح است. لیکن این شرح و ایضاح را مأخذی معتبر و منبعی موثق میباید» که این «مأخذ معتبر و منبع موثق» نزدِ میرزا حبیب، یکی، کتاب «غرائب عوائد ملل» بوده است.
پینوشتها:
1. مشروطه ایرانی، دکتر ماشاءالله آجودانی، نشر اختران.
2. غرائب عوائد ملل (شگفتیهای مردم جهان)، ژرژ برنارد دپینگ، ترجمه میرزا حبیب اصفهانی، تصحیح، مقدمه و توضیحات: مریم ط. قشقایی، زیر نظر نصرالله پورجوادی، نشر فرهنگ معاصر
3، 4. «میرزا حبیب اصفهانی»، ایرج افشار، «یغما»، سال سیزدهم، دی 1399 شماره 10 (پیاپی 150).