چیستی و چرایی آلودگی هوا
نفسها بالا نمیآید. هوای تهران، باز در این روزهای سرد سال، مثل یک اتاق گاز، 6/9 میلیون نفر ساکن شهر را با آلودگی چند برابر حد توصیه سازمان جهانی بهداشت، درگیر کرده است.
بخش اول:
نفسها بالا نمیآید. هوای تهران، باز در این روزهای سرد سال، مثل یک اتاق گاز، 6/9 میلیون نفر ساکن شهر را با آلودگی چند برابر حد توصیه سازمان جهانی بهداشت، درگیر کرده است. سقف این اتاق گاز که در فصول گرم سال بیش از دو هزار متر است، اکنون به کمتر از 200 متر رسیده و با افزایش جرم محتویات اتاق (آلودگی) و با کاهش حجم (کمشدن ارتفاع)، غلظت آلودگی (جرم تقسیم بر حجم) بهشدت بالا رفته، نتیجه آن افزایش جدی صدمات بهداشتی و میزان مرگومیر بوده و البته تغییرات اقلیمی و احتمال کاهش باد و باران در سالهای پیشرو، دیگر جایی برای انتظار بهبود وضعیت نگذاشته است. در تهران، آلاینده شاخص، ذرات معلق با قطر 2,5 میکرومتر و کوچکتر است. سال قبل از 114 روز نامطلوب (ناسالم و ناسالم برای گروههای حساس)، 95 روز به واسطه این آلاینده بود. روزهای نامطلوب امسال تنها تا امروز 13 دی، 139 روز است که شامل دو روز بسیار ناسالم و حتی دو روز خطرناک هم میشود. سازمان جهانی بهداشت، حد مجاز سلامت میانگین سالانه آلاینده ذرات معلق را پنج میکروگرم در مترمکعب تعیین کرده و میانگین سالانه غلظت ذرات کمتر از 2,5 میکرومتر در سه سال گذشته در تهران، عدد وحشتناک 30 میکروگرم بر مترمکعب، یعنی شش برابر حد توصیهشده بوده است. تعداد موارد مرگ سالانه زودرس بر اثر این آلودگی بین 4,5 تا هفت هزار نفر برای تهران تخمین زده میشود و شاخص دقیقتر، تعداد سنوات کاهش عمر منتسب به مواجهه با این ذرات، برای شهروندان تهران بیش از صد هزار سال عمر در هر سال است. طبق مطالعات سال 2018 بانک جهانی، این عمرهای ازدسترفته، معادل میلیاردها دلار در سال، هزینه در بر دارد؛ ولی آیا میشود حتی کاهش یک روز عمر یک نفر را نرخگذاری کرد؟ مشکل چیست؟ آیا برجهای منطقه 22 تهران، عامل ایجاد آلودگی است یا کمبود فضای سبز در تهران؟! گفتیم شاخص اصلی تعیینکننده کیفیت هوای شهری، میزان غلظت ذرات کمتر از 2,5 میکرومتر و عامل آن هم منابع فراوان تولید آلودگی است که به طور میانگین بیش از هزارو 500 تُن در روز آلودگی تولید میکنند. جالب است بدانید که تولید روزانه پسماند شهری هم حدود شش هزار تُن است و راهحل اصلی برای مهار هر دو عامل خطر، روش کاهش در مبدأ است. تولید آلودگی، شرایط هواشناسی و بهویژه سرعت باد است که غلظت آلودگی را تعیین میکند. در بسیاری از مواقع، باد غالب تهران سرعت پایینی دارد و حتی در مواقع پایداری جوی، سرعت باد آنقدر کم است که تأثیری در آلودگی ندارد و برجها عمدتا در کاهش سرعت باد، نقش چندانی ندارند. همچنین مقیاس پدیده پایداری جوی، فراتر از یک شهر است و حتی گاهی چند کشور را شامل میشود و عوارض سطحی - که در مدلسازی آلودگی هوا ضریب زبری نامیده میشوند- نقش چندانی در میزان غلظت آلودگی ندارند. همچنین نمیشود بر منافذ برگ درختان، برای جذب این ذرات کشنده، حساب چندانی باز کرد و عملا توسعه فضای سبز با هدف کاهش آلودگی هوا مردود است؛ بنابراین مسئله آلودگی هوای تهران، تولید بسیار بالای آلودگی و راهحل آن نیز کاهش تولید آلودگی در مبدأ است. منابع تولید آلایندههای هوا، دو دسته است: منابع متحرک و منابع ساکن. منابع متحرک، وسایل نقلیه یعنی خودروهای سواری شخصی، تاکسیها، موتورسیکلتها، مینیبوسها، اتوبوسهای سرویس و شرکت واحد و خودروهای باری سبک و سنگین را شامل میشود. منابع ساکن نیز به پنج دسته اصلی شامل صنایع، خانگی و تجاری، تبدیل انرژی (نیروگاه و پالایشگاه)، پایانههای مسافربری (فرودگاه مهرآباد، ایستگاه راهآهن و پایانههای اتوبوس درونشهری) و جایگاههای عرضه سوخت (بنزین) تقسیم میشوند. برای تعیین نقش هریک از منابع در تولید آلودگی هوا، لیستی بهعنوان سیاهه انتشار تعریف میشود که معمولا میانگین تولید آلودگی از منابع مختلف را نشان میدهد و با آن سهمبندی منابع تولید آلودگی را تعیین میکنند. آخرین سهمبندی که از طرف دانشگاه تربیت مدرس، در سال 1400 ارائه شد، سهم منابع متحرک در تولید ذرات معلق حدود 59 درصد بود و نشان داد که عمده فعالیتها برای مدیریت کیفیت هوا، باید بر منابع متحرک متمرکز شود. البته با توجه به در دسترس نبودن بسیاری از دادههای شفاف و صحیح و برچسبهایی که به آنها زده میشود، مبنای محاسبات این تحقیق دادههای موجود، آن هم برای سال 1396 است. این سهمبندی با دادههای میانگین سالانه و عمدتا به وسیله میزان سوخت مصرفی محاسبه میشود که در طول سال، تغییرات چشمگیری دارد. مثلا نیروگاهها برای کمکردن تعداد خاموشیها و کاهش نارضایتی عمومی، در فصول سرد سال مجبور به استفاده از سوختهای مایع هستند که تولید بسیار بالایی از این ذرات را سبب میشود و سهم منابع ثابت در این فصول که معمولا با پایداری جوی و کاهش عمق اختلاط مواجه هستیم، بسیار بالاتر از 41 درصد است و طبیعتا راهکار تعطیلی مدارس و ادارات برای کاهش تردد خودروها، اصلا راهحل مناسبی برای کاهش آلودگی روزهای ناسالم پاییز و زمستان نیست. اگر میزان افزایش غلظت ذرات ریز، به واسطه استفاده از سوختهای مایع و به تبع آن افزایش مرگومیرها و کاهش سنوات عمر محاسبه شود و نیز میزان واقعی خسارات جانی و اقتصادی و همچنین میزان هزینه تحمیلشده به سیستم درمانی کشور محاسبه شود، شاید راهکار صحبت با مردم و اقناع افکار عمومی برای صرفهجویی در مصرف گاز و تحمل خاموشیها، بسیار بهصرفهتر باشد. همچنین استفاده از سوختهای پاک و توسعه روشهای پاک برای تأمین انرژی (انرژی باد و خورشید) راهحلی است که نباید از آن غافل شد.
ادامه دارد...