|

جهان فقیرتر می‌شود؟

آیا آمریکا می‌خواهد کشورهای جهان فقیر شوند؟ آیا آمریکا می‌خواهد روند رو به رشد رفاه جهانی را کاهش دهد؟ این سؤالاتی است که اکونومیست در یکی از مقالات اقتصادی چند روز اخیر خود سعی کرده است به آنها بپردازد و شرایط کنونی جهان را در آستانه سال جدید تحلیل کند.

جهان فقیرتر می‌شود؟

آیا آمریکا می‌خواهد کشورهای جهان فقیر شوند؟ آیا آمریکا می‌خواهد روند رو به رشد رفاه جهانی را کاهش دهد؟ این سؤالاتی است که اکونومیست در یکی از مقالات اقتصادی چند روز اخیر خود سعی کرده است به آنها بپردازد و شرایط کنونی جهان را در آستانه سال جدید تحلیل کند.

به گزارش اکونومیست از سال ۱۹۴۵ آمریکا سردمدار اجرای منطقی در جهان در راستای تجارت آزاد و جهانی‌سازی بود که بر اساس ‌آن یکپارچگی اقتصادی بی‌سابقه‌ای ایجاد شد که رشد را تقویت کرد و در نتیجه رفاه در کل دنیا افزایش یافت و صدها میلیون نفر از فقر نجات پیدا کردند. این رویکرد اثر درخور توجهی در غلبه غرب بر شوروی در جنگ سرد داشت. نبوغ آمریکا پس از جنگ جهانی دوم این بود که متوجه شد منافعش در حمایت از بازبودن تجارت جهانی است؛ در نتیجه با وجود اینکه تا سال ۱۹۶۰ تقریبا ۴۰ درصد از تولید ناخالص داخلی دلاری جهانی را تشکیل می‌داد، جهانی‌شدن را دنبال کرد.

اما اکنون این رویکرد در معرض تضعیف است. کشورها برای اعطای یارانه به صنایع سبز رقابت می‌کنند و جریان کالا و سرمایه را محدود می‌کنند. همه کشورها سعی می‌کنند از ذهنیتی که تجارت را یک شرایط برد-برد می‌داند و منافع متقابل را در نظر می‌گیرد، به سمت توجه به منفعت ملی حرکت کنند؛ بنابراین به نظر می‌رسد عصر تفکر حاصل جمع صفر آغاز شده است که در ‌این‌ صورت اگر روند رشد اقتصاد جهانی متوقف نشود، قطعا کند خواهد شد.

این مسئله برای آمریکا هزینه کمی ندارد. آمریکا در سال‌های جهانی‌سازی، ۱۵ درصد از سهم خود در تولید جهانی را از دست داده و سهم آن از تولید به ۲۵ درصد کاهش یافته است و اکنون بیش از هر زمان دیگری به سایر کشورها نیاز دارد. رویکرد قبلی که تجارت آزاد را دنبال می‌کرد، از پس از بحران مالی جهانی 

۲۰۰۷-۲۰۰۹ در آمریکا با مخالفت مواجه بود؛ اما رهاکردن قوانین بازار آزاد از سوی جو بایدن در سیاست صنعتی تهاجمی، ضربه تازه‌ای به آن وارد کرده است. آمریکا یارانه‌های گسترده‌ای به مبلغ ۴۶۵ میلیارد دلار برای انرژی سبز، خودروهای الکتریکی و نیمه‌هادی‌ها در نظر گرفته است و این یارانه‌ها به تولیدکنندگان داخل آمریکا تعلق می‌گیرد؛ در نتیجه این سیاست، در واقع سیاستی ضد تجارت است که در آن کالا بر اساس مزیت نسبی آن یا در داخل تولید می‌شد یا از خارج وارد می‌شد. علاوه‌بر‌این بوروکرات‌هایی که وظیفه دارند مانع نفود زیاد خارجی‌ها بر اقتصاد بر‌ اساس سرمایه‌گذاری‌ در آمریکا شوند، اکنون خود بر بخش‌هایی که ۶۰ درصد از بازار سهام را تشکیل می‌دهند، تسلط دارند. مسئله دیگر اینکه دولت آمریکا صادرات برخی کالاها به چین را ممنوع کرده است. این سیاست‌ها به‌وضوح در مقابل رویکرد تجارت آزاد پیشین آمریکا هستند.

برای بسیاری در واشنگتن، سیاست صنعتی تهاجمی جذابیت زیادی دارد؛ چرا‌که می‌تواند به برتری تکنولوژیک آمریکا بر چین کمک کند. در مقابل چین نیز مدت‌هاست با مداخله دولت به دنبال خودکفایی در برخی موارد استراتژیک بوده است. به هر حال درگیری اقتصادی با چین اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. امروز دولت جو بایدن از خطر وابستگی به چین برای «باتری» نگران است، همان‌طور که اروپا قبل از حمله به اوکراین به روسیه برای «گاز» متکی بود. دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان همگی نگران این هستند که از‌دست‌دادن پیشتازی آمریکا در ساخت تراشه‌های پیشرفته به تایوان، توانایی این کشور در توسعه «هوش مصنوعی» را تضعیف کند که پیش‌بینی می‌کنند ارتش‌های آینده برای برنامه‌ریزی استراتژی و هدایت موشک‌ها 

بر آن تکیه کنند.

به گزارش فردای اقتصاد، اکونومیست به مسئله جالبی در گزارش خود اشاره و بیان می‌کند: «برخی به‌سادگی این ایده را مطرح می‌کنند که باید از ثروتمندشدن بیش از حد چین جلوگیری شود، گویی فقیرکردن ۱.۴ میلیارد نفر یا اخلاقی است یا احتمالا صلح را تضمین می‌کند. برخی دیگر، عاقلانه‌تر، بر افزایش تاب‌آوری اقتصادی آمریکا و حفظ برتری نظامی آن تمرکز می‌کنند».

نهایتا اکونومیست معتقد است این سیاست‌ها مثل «سیاست‌هایی نظیر یارانه در راستای برهم‌زدن کارکرد مزیت نسبی، کنترل صادرات و سایر حمایت‌گرایی‌ها» مثبت نیست و در مجموع هزینه‌های اقتصادی این رویکرد نیز کم نخواهد بود. اکونومیست تخمین می‌زند اگرچه سیاست‌های حمایت‌گرایانه آمریکا تصویر سیاهی را برای آینده رشد اقتصاد جهانی ایجاد کرده است، اما هنوز دیر نیست. هنوز تجارت آزاد طرفداران بسیاری دارد و همچنان می‌توان امیدوار بود که فاجعه‌ای که کنار‌گذاشتن رویکرد رفاه‌ساز تجارت آزاد رقم خواهد زد، می‌تواند اجتناب‌ناپذیر تلقی شود.