تئاتری به وسعت یک شهر
چهارراه ولیعصر به دلیل وجود عناصر و المانهای مهم شهری، بهویژه تئاتر شهر، نماد بروز و ظهور جلوههای هنری و ارزشهای فرهنگی و یکی از مهمترین عرصههای عمومی شهر تهران است؛ فضایی که ویژگی بارز آن، رفت و آمد هنرمندان و فعالان عرصه فرهنگی، حضور پرشمار مردم و سرزندگی شهری است.
سیدهادی حسینی: چهارراه ولیعصر به دلیل وجود عناصر و المانهای مهم شهری، بهویژه تئاتر شهر، نماد بروز و ظهور جلوههای هنری و ارزشهای فرهنگی و یکی از مهمترین عرصههای عمومی شهر تهران است؛ فضایی که ویژگی بارز آن، رفت و آمد هنرمندان و فعالان عرصه فرهنگی، حضور پرشمار مردم و سرزندگی شهری است. متأسفانه در سالهای اخیر محوطه بیرونی تئاتر شهر با معضلات و مشکلات عدیدهای همچون حضور معتادان متجاهر، کارتنخوابها و دستفروشان و وقوع نزاعهای خیابانی، دزدی و خرید و فروش انواع مواد مخدر مواجه بوده که تا حد زیادی امنیت روانی فضای اطراف تئاتر شهر را به هم زده و عملا بسیاری از فعالیتهای فرهنگی را تحتالشعاع قرار داده است. این چهارراه به دلیل حضور پرتعداد عابران پیاده و داشتن پتانسیلهای اقتصادی، بسیاری از دستفروشان خیابانی را به خود جذب کرده و به جهت همجواری با بوستان دانشجو، محلی برای بروز انواع بزه و آسیبهای اجتماعی، بهویژه در ساعات پایانی روز شده است. از آنجایی که بیشتر این رخدادها در فضای اطراف تئاتر شهر رخ میدهند، اثرات منفی آن بر فعالیتهای مجموعه تئاتر شهر و خود ساختمان بهعنوان یک اثر میراث فرهنگی مشهود بوده و به این جهت نیازمند چارهاندیشی فوری است. از طرف دیگر، مدیران مجموعه تئاتر شهر از سالهای گذشته در تلاش هستند تا با کمک مسئولان، ضوابط و مقررات حفاظتی خاصی برای عرصه و حریم این مجموعه تعیین کنند. به عبارت ساده، مجموعه این اقدامات در راستای احیای دوباره حصارهای پیرامون مجموعه تئاتر شهر است؛ حصارهایی که معتقدند این مجموعه و اهالی هنر را از گزند آسیبها و ناامنیهای اجتماعی دور نگه میدارد. سالها پیش از این، حصار نردهای این مجموعه در زمان شهرداری غلامحسین کرباسچی و همزمان با حذف حصارهای بوستانها برداشته شده بود. این راهکار در سالهای اخیر برای چندمین بار مطرح و هر بار با مخالفت جدی گروههای مختلف مردمی و نهادهای مدنی مواجه میشود.
مرکز شهر تهران یک بار با ایجاد زیرگذر چهارراه ولیعصر آسیبی جدی دیده و پیشنهاد جداسازی و تفکیک فضا میتواند ضربه دیگری به پیکره نیمهجان عرصه عمومی شهر وارد کند. اکنون بیش از گذشته آشکار شده که حصارکشی نه با تجارب جهانی که در حال مرززدایی است، توجیهپذیر بوده و نه در امتداد رویکردهای انسانمحورانه فضای شهری است. این اقدام کمکی به حل معضلات موجود نکرده و تنها به صورت کالبدی و شکلی، آن را مورد توجه قرار میدهد. این نوع مداخلات با طبقاتیکردن فضا، تنها مشکلات موجود را به فضای بیرون حصارها پرتاب میکنند؛ بنابراین مشکلات از این سوی حصار به آن سوی حصار رخت بسته و در نهایت بر جای میمانند. بنای تئاتر شهر بهعنوان یک اثر مهم و ارزشمند معماری معاصر و محدوده چهارراه ولیعصر بهعنوان یک فضای خاطره جمعی، جایگاه ویژهای نزد شهروندان داشته و نمیتوان بهراحتی مردم را از این فضا حذف کرد و حق به شهر را نادیده گرفت. تصمیمگیری درباره عرصه عمومی تنها در اختیار گروهی ویژه قرار ندارد و بنابراین هر شکلی از مداخله و تغییر باید با حضور نماینده همه اقشار مردم انجام شود. تئاتر شهر چنانکه از نامش پیداست، متعلق به همه شهر است؛ روح تئاتر، مردمیبودن و خصلت تاریخی آن، پیوند با عرصه عمومی است. در نتیجه از مدیران این مجموعه فرهنگی و اهالی هنر انتظار میرود مسائل اجتماعی را در نظر گرفته و پیشنهادهایی از جنس مداخلات فرهنگی ارائه کنند. از طرف دیگر، به صرف اینکه راهکار حصارکشی، صحیح و مورد قبول نبوده و تفکیک فضا و جداسازی گروههای مختلف مذموم است، نمیتوان فضا را به حال خود رها کرد و انتظار داشت معضلات آن به مرور زمان رفع و مشکلاتش حلوفصل شود. مجموعه مدیریت شهری در قبال مشکلات شهر مسئول است و باید مانند کنشگری فعال، به دغدغههای فرهنگی-اجتماعی شهروندان پاسخ دهد. به همین دلیل از مجموعه مدیریت شهری انتظار میرود در راستای ساماندهی فضای محدوده تئاتر شهر، مواردی همچون ایجاد یک بازارچه صنایع دستی و ساماندهی دستفروشان برای افزایش نظارت اجتماعی، تعبیه روشنایی مناسب و اصلاح نورپردازی برای ازبینبردن نقاط بیدفاع شهری و هماهنگی با نیروی انتظامی جهت مواجهه صحیح و اصولی با بزهکاری و جرائم احتمالی را در نظر بگیرد. همچنین از آنجایی که تئاتر شهر و فضای اطراف آن در پنج دهه اخیر بهعنوان کانون اصلی هنر نمایش و مهمترین مرکز تئاتر کشور مطرح بوده است، برنامهریزی به منظور برگزاری منظم هنرهای نمایشی با محوریت تئاتر خیابانی، نمایشهای عروسکی، داستانگویی و موسیقی زنده، در مجاورت با فضای تئاتر شهر و با توجه به رویدادها و مناسبتهای مختلف آیینی، ملی و مذهبی میتواند به حفظ و امتداد فضای فرهنگی حاکم بر این مجموعه کمک کرده و روح متعالی هنر را در جامعه بدمد.