یک ادعا با تکرار تأیید نمیشود
آسمان تهران و چند ابرشهر دیگر کشورمان چند هفته است که کمتر آبی بوده و آلودگی، رنگی خاکستری به شهر زده است. این روزها کوههای تهران گویی گم شدهاند و گویا تصاویر پایتخت با نمایی از رشتهکوه البرز فوتوشاپی بیش نبوده و درواقع این شهر کوه ندارد. حال، در چنین وضعیتی، برخی از مسئولان بهویژه وزیر آموزش و پرورش بهجای گلایهکردن از وضعیت آلودگی و دلایل تداوم آن، نعل وارونه میزنند و میگویند ایهاالناس! دانشآموزان در پی تعطیلی مدارس، بیسواد و رشدنایافته میشوند و برای مقابله با این دو معضل آموزشی و تربیتی باید به هر ترتیبی که هست به مدرسه بروند
مهدی ملکمحمد-روانشناس: آسمان تهران و چند ابرشهر دیگر کشورمان چند هفته است که کمتر آبی بوده و آلودگی، رنگی خاکستری به شهر زده است. این روزها کوههای تهران گویی گم شدهاند و گویا تصاویر پایتخت با نمایی از رشتهکوه البرز فوتوشاپی بیش نبوده و درواقع این شهر کوه ندارد. حال، در چنین وضعیتی، برخی از مسئولان بهویژه وزیر آموزش و پرورش بهجای گلایهکردن از وضعیت آلودگی و دلایل تداوم آن، نعل وارونه میزنند و میگویند ایهاالناس! دانشآموزان در پی تعطیلی مدارس، بیسواد و رشدنایافته میشوند و برای مقابله با این دو معضل آموزشی و تربیتی باید به هر ترتیبی که هست به مدرسه بروند. اگر هم قانون حکم کرده که در چنین شرایطی باید مدارس تعطیل شوند، خب قانون را تغییر میدهیم. به همین سادگی! در این میان، اگر روزنامه وزین «شرق» هم گزارشی را منتشر میکند با عنوان «مسیر دودی مدرسه»، بلافاصله از آن وزارتخانه جوابیهای میآید و باز هم همین ادعاها بیتوجه به محتوای آن گزارش مطرح میشود. نگارنده روانشناس است و از همین منظر متخصص تحلیل و تبیین رفتار آدمی. بنابراین در این مجال به تحلیل و تبیین ادعای تکرارشونده وزیر آموزش و پرورش و معاونان ایشان از منظر روانشناسی تربیتی میپردازیم و تحلیل و تبیین این را که چگونه میتوان بهسادگی قانونی را که پشتوانه کارشناسی دارد، برای هدفی خاص تغییر داد، به عالمان علم حقوق و کارشناسان دفتر بهداشت محیط وزارت بهداشت میسپاریم.
ادعای مسئولان آموزش و پرورش این است که تعطیلی مدارس در دوران همهگیری کووید۱۹ خطایی بزرگ بوده و سبب افت تحصیلی دانشآموزان و اختلال در رشد عاطفی و اجتماعی آنها شده و دیگر نباید به دلایلی مانند آلودگی هوا این اتفاق تکرار شود. چقدر این ادعا درست است؟
برای پاسخ به این سؤال باید به تحقیقات رجوع کرد؛ تحقیقاتی ملی و بومی. از وزارت آموزش و پرورش انتظار میرود هر سال رصدی ملی از وضعیت تحصیلی و تربیتی دانشآموزان داشته باشد و بر اساس آن، متوجه شود که وضعیت دانشآموزان ایرانی به چه سمتوسویی میرود. نگارنده بهعنوان کسی که 18 سال است بهعنوان مشاور در مدارس تهران حضور دارد و با ولع، اخبار پژوهشها درباره وضعیت دانشآموزان را دنبال میکند حداقل در پنج سال اخیر هیچ پژوهش ملی در زمینه رصد افت تحصیلی و انگیزه پیشرفت و رشد اخلاقی و اجتماعی و عاطفی دانشآموزان ایرانی ندیده و حتی خبری از آن را هم نشنیده است. توجه کنید که وقتی از تحقیقات ملی سخن میگوییم، منظورمان مشخص است؛ وگرنه در دو سال اخیر بارها و بارها شنیدهایم که مدام تکرار میشود بر اساس پژوهشها دانشآموزان ایرانی به دلیل تعطیلی مدارس از لحاظ تحصیلی افت کردهاند و رشدشان با چالشهایی مواجه شده است؛ اما در پی این تکرارها کسی دادههای پژوهشی و مستندات آن را ارائه نمیکند و فقط یک خبر و نگرانی تکرار میشود. اینکه برخی از مسئولان به دادههای بینالمللی در این زمینه اشاره میکنند نیز مسئله ما را حل نمیکند؛ چراکه عالمان تحقیق در علوم انسانی بهخوبی آگاه هستند که جامعه مورد تحقیق بسیار مهم است و نمیتوان نتایج بهدستآمده از یک جامعه متفاوت، برای مثال ایالات متحده آمریکا را به جامعه ایرانی تعمیم داد.
البته نگارنده بهعنوان یک مشاور مدرسه منکر افت تحصیلی فزاینده دانشآموزان ایرانی در سالهای اخیر نیست؛ چراکه میتوان فارغ از نتایج پژوهشها به بررسی نمرات در هر سال پرداخت و از این منظر و نیز بر اساس گزارشهای معلمان و والدین بهنوعی از این افت تحصیلی باخبر شد. نکته این است که اگر میخواهیم علل این افت تحصیلی را دریابیم، چارهای جز تحقیق نداریم و دانش شهودی ما دراینباره کارساز نیست و به دلایل مختلف که مجال طرح آنها در این یادداشت نیست، میتوان گفت که متغیری مانند تعطیلی یا غیرحضوریشدن مدارس در سه سال اخیر کمترین تأثیر را در این ماجرا داشته است. ولی به هر حال، ما برای هر علتشناسی در امور انسانی نیازمند تحقیقاتی علمی هستیم.
از منظر روانشناسی آموزشی و تربیتی وقتی میخواهیم به پدیدهای بنگریم و عوامل آن را بررسی کنیم، نمیتوانیم در دایره تکعلتی گرفتار شویم و مدام تکرار کنیم که تعطیلی مدارس باعث افت تحصیلی دانشآموزان شده و از کنار این موضوع مهم که حداقل یک دهه است گریبانگیر جامعه دانشآموزی ایران شده است، با چنین سادهانگاریای عبور کنیم. طبیعی است که برای بررسی همهجانبه دلایل افت تحصیلی باید پژوهشهایی از سوی روانشناسان مجرب و آگاه به علم روز و مقید به قواعد تحقیق در علوم انسانی انجام شود که متأسفانه این مهم سالهاست که از سوی نهاد آموزش و پرورش جدی گرفته نمیشود و پژوهشگاه مطالعاتی این وزارتخانه عظیم نیز یا کاری جدی در این زمینه انجام نمیدهد یا نتایج کارهایش روی میز مدیران خاک میخورد و در نهایت به بایگانی سپرده میشود.
از این چالش تحقیقی که بگذریم، باید از مسئولان آموزش و پرورش پرسید آیا از شرایط مدارس کشورمان در حال حاضر باخبر هستند؟ آیا میدانند بسیاری از بزهکاریها و انحرافها محصول آموزشهایی است که بهویژه نوجوانان در محیط مدرسه و فاصله مدرسه تا خانه از دوستان و همکلاسیهایشان دریافت میکنند و آیا این آموزشها هم جزء رشد اخلاقی و تربیتی قلمداد میشود؟ مسئولان آموزش و پرورش آیا آگاه هستند که متأسفانه به دلیل وضعیت معیشتی نامناسب معلمان که هنوز در گیرودار حکم رتبهبندیشان هستند و نیز به دلیل وضعیت مالی نامناسب مدارس دولتی که گوی رقابت در حوزههای تحصیلی و تربیتی را به چند مجتمع آموزشی غیرانتفاعی ثروتمند باختهاند و نیز به دلیل وضعیت تربیتی بخشی از خانوادههای ایرانی که به علت استرسهای شغلی و اقتصادی کمترین نظارت را بر فرزندانشان دارند، حداقل یک دهه است معلمان در اغلب مدارس دولتی نقش مبصر را بر عهده گرفتهاند و امکان آموزش مناسب را ندارند، چه رسد به موضوع مهم تربیت که هیچ مجالی برای آن نمیماند.
از سوی دیگر، موضوع تأثیر آلودگی هوا بر سلامت روان است که باز هم باید تحقیقات بومی جدیای در این زمینه انجام شود؛ چراکه تحقیقات بینالمللی در این زمینه نشان میدهد آلودگی هوا تأثیری مستقیم بر سلامت روان و بهره هوشی کودکان و نوجوانان و عملکرد شناختی آنها دارد.
خوب است مدیران محترم آموزش و پرورش در هر دو زمینه تحقیقات میدانی را انجام دهند و آنگاه نتایج آنها را به خانوادههای ایرانی ارائه کنند تا آنها با آگاهی و نه با شنیدن مکرر یک ادعای ناسنجیده، متوجه شوند که هزینهها و فایدههای حضور فرزندشان در مدارس در میانه هجوم ذرات معلق در هوا چیست.
از آنجاییکه روانشناسی علم بررسی گفتارها و رفتارهای آدمی است، در پایان به صورت گذرا به ادعای دیگر وزیر آموزش و پرورش میپردازم که فرمودهاند مدارس کشورهای دیگر بهرغم آلودگی بسیار بیشتر هم تعطیل نمیشود و باز هم مصداقی مشخص از این کشورها ارائه نکردهاند. با بررسی سایت IQAir میتوان دریافت که منظور جناب وزیر از این کشورها چیست. در این سایت، آلودهترین شهرهای جهان، بهجز تهران و چند ابرشهر دیگر کشورمان، در حال حاضر عبارتاند از:
داکای بنگلادش، دهلی هند، بیشکک قرقیزستان، بمبئی هند، ووهان چین، کویت، تاشکند ازبکستان، لاهور پاکستان، چونگکینگ چین، هانوی ویتنام، کلکته هند، بغداد عراق، کاتماندو نپال، کراچی پاکستان، چنگدو چین، کابل افغانستان، یانگون میانمار و اولانباتار مغولستان.
در این زمینه با اعتماد به وزیر محترم آموزش و پرورش مبنی بر صحت ادعای تعطیلنشدن مدارس این شهرها، صرفا باید از ایشان پرسید آیا نظام آموزشی این کشورها الگوی نظام آموزشی ما است؟