|

شجاع باشید و سربلند بمانید

بحث اغلب محافل سیاسی کشور، خبر عجیب تشکیل هیئت هفت‌نفره برای فروش اموال مازاد دولت است. در مجلس هم اجازه ندادند نماینده درباره آن تذکر دهد.

بحث اغلب محافل سیاسی کشور، خبر عجیب تشکیل هیئت هفت‌نفره برای فروش اموال مازاد دولت است. در مجلس هم اجازه ندادند نماینده درباره آن تذکر دهد. عجیب‌تر آنکه گفته شده برای فرهنگ‌سازی و جلب مشارکت عمومی، تا یک درصد عواید حاصل از مولدسازی دارایی‌ها، در رسانه‌ها از‌جمله صداوسیما و سایر ابزارهای اطلاع‌رسانی هزینه شود. یک درصد 108 هزار میلیارد تومان عواید مولدسازی، عدد بسیار بزرگی می‌شود که در تاریخ رسانه‌ای کشورمان، چنین عددی تاکنون ثبت نشده است؛ بیش از هزار میلیارد تومان!

پول‌پاشی برای همراه‌کردن رسانه‌ها و سکوت افکار عمومی در برابر ویژه‌خواری، قدمتی به تاریخ پدیدارشدن رسانه در کشورمان دارد. به طور معمول هم جواب عکس می‌دهد؛ چراکه آزادگی روزنامه‌نگاران این سرزمین فراتر از آن است که ببینند و ساکت بمانند. آنچه دیدیم پول‌هایی صرف می‌کنند، اما این پول‌ها نصیب فریبکارانی می‌شود که عنوان رسانه را یدک می‌کشند و نسبتی با افکار عمومی ندارند. البته چون شفافیتی وجود ندارد، غالب چنین بودجه‌هایی، صرف حیف‌و‌میل برخی مدیران هم می‌شود.

راه درست آن بود که کار بزرگ و مناقشه‌برانگیزی که همه نظامات قانونی کشور را کناری نهاده، پیش از پخت‌وپز و ابلاغ برای اجرا، در رسانه‌های کشور، مخصوصا در رسانه ملی، به بحث و مداقه گذاشته می‌شد و مخالفان و موافقان حرف می‌زدند تا نتیجه حاصله با همراهی افکار عمومی بتواند به مرحله اجرا برسد و نتیجه‌ای در بر داشته باشد. سابقه چنین واگذاری‌هایی، غالبا تلخ و مشحون از فساد و بی‌تدبیری است. هم‌اکنون دو رئیس قبلی سازمان خصوصی‌سازی در زندان به سر می‌برند و دادن این همه اختیارات، معاف از پیگرد قانونی و امتیاز متوقف‌کردن قوانین جاری، لازم است مورد توجه جدی روزنامه‌نگاران آزاده و شجاع کشور باشد.

به یاد دارم در جلسه معارفه دانشجویان روزنامه‌نگاری، زمانی که بهمن 68 وارد دانشگاه علامه شدم، زنده‌یاد حسین قندی، استاد رشته روزنامه‌نگاری، گفت شما باید عاشق باشید، چون شغلی را انتخاب کرده‌اید که معمولا به سن بازنشستگی نمی‌رسد. روزنامه‌نگار، زبان مردم و در ستیز ابدی با اصحاب قدرت است. ما روزنامه‌نگاران ایران، میراث‌دار جهانگیرخان صوراسرافیل‌ها و ملک‌المتکلمین‌ها هستیم که در راه آزادی و مشروطیت، گلویشان به دست استبداد قاجار دریده شد. فرزندان محمد مسعودها و فرخی‌یزدی‌ها هستیم که در دوران استبداد سیاه پهلوی، با شرافت جان‌شان را فدای مردم کردند.

برایم جالب است، اکنون حتی روزنامه‌نگارانی که بنا به ضرورت در رسانه‌های دولت‌ساخته مشغول فعالیت هستند، به همان میزانی که می‌توانند، با شرافت حرف مردم را می‌زنند و تسلیم محض نمی‌شوند. در اخبار رسانه ملی و خبرگزاری‌ها و برخی روزنامه‌ها، این قلم‌های آزاده را مشاهده می‌کنیم. اما پرچمدار این عرصه، روزنامه‌نگاران شجاع در رسانه‌های مستقل هستند که با دلی پُرخون و درد، اما با لبی خندان و عزمی استوار، صدای مردم‌اند و برای مردم قلم می‌زنند. میثاق ما قانون اساسی است که پایه آن بر گوهر آزادی و خواست ملت استوار شده و پشتیبان و حامی، همین مردم شریف، نجیب و قدردان هستند.

ما روزنامه‌نگاران، از یک طرف تحت فشار برخی رسانه‌های ضدانقلاب خارج از کشور هستیم که بازیچه سرویس‌ها و احزاب و اشخاص شده‌اند و سعی بر رخنه در افکار عمومی دارند و در داخل کشور هم مواجه با محدودیت‌های فزاینده‌ای که هر دولتی می‌آید، دوست دارد رسانه‌ها، نقش بوق تبلیغاتی برایش ایفا کنند. آنها قدر موهبت زبان تلخ روزنامه‌نگاران را نمی‌دانند که اگر می‌دانستند، امروز به خاطر فساد اداری و نارضایتی‌های بزرگ، شرمنده و سرافکنده نمی‌شدند. برای روزنامه‌نگاران ایران، ستیز و درگیری در دو جبهه، فرساینده و عذاب‌آور است، اما هرکسی پای بر این کار می‌نهد، با جان و دل پذیرای آن شده است.

اصول بین‌المللی اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری که پاییز سال 1983 در پاریس تصویب شد، به عنوان سنگ پایه قوانین اخلاقی، 10 اصل را مورد تأکید قرار داده که اصل اول، حق مردم در دستیابی به اطلاعات تحقیقی است. مردم و افراد حق دارند از طریق اطلاعات دقیق و جامع به تصویری عینی از واقعیت دست یابند. در اصل دوم آمده که بارزترین وظیفه روزنامه‌نگار این است که با وقف صادقانه خویش نسبت به واقعیت عینی، خود را در خدمت حق مردم در راه دستیابی به اطلاعات حقیقی و موثق قرار دهد و به نحوی رویدادها را وجدانا در گستره صحیح خود با ترسیم مناسبات اصلی و بدون تحریف و با کاربرد ظرفیت خلاقانه خود انعکاس دهد، مطالب کافی در اختیار مردم قرار گیرد تا بتوانند با استفاده از این مطالب، به تصویری جامع و صحیح دست یابند.

در اصل سوم، مسئولیت اجتماعی روزنامه‌نگار مورد تأکید است و بیان شده که اطلاعات در روزنامه‌نگاری، نه یک کالا که یک «خیر اجتماعی» است و این امر به این معناست که روزنامه‌نگار در مسئولیت انتقال اطلاعات سهیم است و لذا نه‌تنها در برابر کسانی که رسانه‌ها را کنترل می‌کنند، بلکه نهایتا در برابر مردم به طور کل و مشتمل بر انواع منافع اجتماعی، باید پاسخ‌گو باشد. مسئولیت اجتماعی روزنامه‌نگار، وی را ملزم می‌کند که تحت هر شرایطی همسو با وجدان اخلاقی خود عمل کند.

اصل چهارم، شرافت حرفه‌ای روزنامه‌نگار است. نقش اجتماعی روزنامه‌نگار اقتضا می‌کند که معیارهای عالی شرافت در این حرفه، مشتمل بر حق روزنامه‌نگار برای خودداری از کار برخلاف اعتقاد شخصی، حق عدم افشای منبع اطلاعات و همچنین حق شرکت در روند تصمیم‌گیری در رسانه‌ای که برای آن کار می‌کند، محفوظ بماند. در اصل پنجم، دسترسی همگانی و مشارکت بیان شده و در اصل ششم، احترام به حریم خصوصی و شئون انسانی مورد بحث است. اصل هفتم، احترام به منافع عمومی و اصل هشتم درباره احترام به ارزش‌های جهانی و تنوع فرهنگ‌هاست و در اصل دهم، ارتقای نظم‌ نوین اطلاعاتی و ارتباطی جهانی آمده است.

اگر منظور دولت از تعیین بودجه برای فرهنگ‌سازی فروش اموال عمومی مازاد، پول‌پاشی برای همراه‌کردن رسانه‌ها و افکار عمومی و ویژه‌خواری نیست، بهتر است با به‌رسمیت‌شناختن اصول حرفه‌ای بین‌المللی روزنامه‌نگاری، برادری خود را رسانه‌های مستقل ثابت کند و البته که راه تحبیب قلوب و دلجویی، آزادکردن خبرنگاران و روزنامه‌نگاران زندانی است. همچنین دولت، فضای فعالیت برای رسانه‌های مستقل را تنگ نکند و حامی روزنامه‌‌نگاران منتقد و آزاده و پذیرای نقد و نظرشان باشد. روزنامه‌نگاران هم مرعوب قدرت نشوند و همه تضییقات، محدودیت‌ها، تهدیدها و آزرده‌شدن‌ها را به جان بخرند و با شرافت و شجاعت، حرف دل مردم را با سربلندی بیان کنند. سرنوشت ما همین است؛ جان‌فدای مردم باشیم.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها