مردم خوی اسیر سرما و پسلرزه
اصغر ایزدیجیران، مردمنگار تبریزی، این روزها سفرهایی به خوی داشته است. او در آخرین مطلبی که در صفحه خود منتشر کرده چنین نوشته است:
۱. حقیقت مادی زلزله: ظاهر بسیاری از ساختمانها از بیرون سالم به نظر میرسد ولی توی ساختمانها به شدت صدمه دیدهاند. حتی در مواردی با آسیب کمتر، ترکها هراسناک است: زهره آدم میترکد. برای همین، مردم به این زودی تمایلی به برگشت به خانهها ندارند.
۲. حقیقت روانی زلزله: «خوف» مردم خوی با پسلرزههای نسبتا شدید و مداوم سه روز (۱۹ و ۲۰ و ۲۱ بهمن) بیشتر شده است. پیشگوییها و شیوع شایعات مبتنی بر آنها، وحشتی جمعی پدید آورده است. پیشگویی آتی برای ۲۷ و ۲۸ بهمن است. حافظه جمعی اهالی از زلزله ویرانگر حدود صد سال قبل که بهطور شفاهی منتقل شده در برانگیختن مداوم این خوف هم نقش دارد.
۳. فعالیتهای اجتماعی: ستادهای مردمی بهطور عمده و نیز هلال احمر نیازهای اساسی (چادر، بخاری، مواد بهداشتی، خوراکی) اکثریت مردم در روستاها و محلات شهر را رفع کردهاند. آشپزخانههای فعال بخش قابل توجهی از غذای روزانه را تأمین میکنند.
۴. حقیقت تصویر: رسانههای مجازی و روزنامهها تصویر واقعی، و نه اغراقآمیز زلزله را به حد کافی و به درستی بیان نکردهاند. این حقیقت که کمتر نشان داده شده حساسیت لازم و متناسب با شدت زلزله را پدید نیاورده است.
۵. خیریههای بسیاری همچنان در حال هجوم به محلههای فقیر و روستاها هستند و در ایجاد خلقوخوی گدایی نقش جدی دارند. این ضد مقاومت و مبارزهای است که خوییها در تاریخ معاصر خود در برابر بحرانهایی مثل تجاوز بیگانگان داشتهاند. برخی از مردم محلی منتقد پخش وسایل غیرضروری مثل لباس و پتو شدهاند.
۶. زندگی در کمپها به ویژه در محلههای تهیدست، با حداقلی از استراحت و آرامش روزانه، به فرسودگی روانی و جسمانی گروههای مختلف انجامیده است، مستعد تنشها.
۷. شهر خوی و پره هنوز هم در حال تعطیلی نسبتا زیادی به سر میبرد، علیرغم بازشدن معدودی مغازه در روزهای اخیر. مشاغل بسیاری بهویژه مشاغل کارگری همگی محو شدهاند.
۸. صدمات روانی زلزله برای گروههایی مثل کودکان (شوکهایی که به لکنت یا شبادراری یا تکانههای عصبی ترجمه شده) نیاز به توجه دارد. تیمی از تبریز در دو هفته گذشته بچهها را شاد کردهاند. همچنین یک انجمن مرتبط با کودکان به خوی آمده و در حال بررسی نیازها و شیوههای مداخله در بحران است.