|

چیرو، پدر فوتبال کرواسی و معمار فوتبال ایران

فوتبال ایران و کرواسی از چیرو بلاژوویچ خاطرات خوبی دارند. اسلاون بیلیچ بازیکن سابق کرواسی می‌گوید چیرو بلاژوویچ قبل از بازی نیمه‌نهایی جام جهانی 1998 کرواسی مقابل فرانسه چنان شور و هیجانی در رختکن ایجاد کرده بود که همه ما فهمیدیم او مربی ایدئال فوتبال کرواسی است. نتیجه کسب‌شده در همین تورنمنت هم گواه همین مدعاست.

چیرو، پدر فوتبال کرواسی  و معمار فوتبال ایران

بهرام حیدری‌رامشه: فوتبال ایران و کرواسی از چیرو بلاژوویچ خاطرات خوبی دارند. اسلاون بیلیچ بازیکن سابق کرواسی می‌گوید چیرو بلاژوویچ قبل از بازی نیمه‌نهایی جام جهانی 1998 کرواسی مقابل فرانسه چنان شور و هیجانی در رختکن ایجاد کرده بود که همه ما فهمیدیم او مربی ایدئال فوتبال کرواسی است. نتیجه کسب‌شده در همین تورنمنت هم گواه همین مدعاست.

«محرک و عامل تغییرات بزرگ» که با کسب رتبه سومی در جام جهانی 98 الهام‌بخش کشورش بود در 87سالگی و پس از مدت‌ها مبارزه با سرطان درگذشت. اهمیت چیرو برای مردم کرواسی فقط به خاطر رتبه سومی جام جهانی نیست بلکه به دلیل تغییرات گسترده‌ای بود که در ساختار فوتبال کرواسی ایجاد کرد و نتیجه آن کماکان وجود دارد؛ از نایب‌قهرمانی در جام جهانی تا نتایج درخشان یورو. دنباله تفکرات او را می‌توان در مربیانی همچون برانکو ایوانکوویچ و زلاتکو دالیچ و حتی رئیس فدراسیون کرواسی و آقای گل جام جهانی 98 یعنی داوور شوکور مشاهده کرد. او بیشتر از اینکه یک مربی فوتبال باشد یک منشأ الهام‌بخش تغییر بود. اخیرا هم پس از کسب مقام سومی در جام جهانی قطر، دالیچ سرمربی موفق و شاگرد قدیمی چیرو، این موفقیت را به او تقدیم کرد.

حتی اثرات حضور او در فوتبال ایران هم بسیار مشهود بود و به نوعی حضور او باعث توقف آن روند سنتی فوتبال در ایران و معرفی ستاره‌های جوان در فوتبال ایران شد. دقیقا کاری که شاگرد خلفش در پرسپولیس بحران‌زده کرد و علاوه بر قهرمانی‌های متوالی در ایران، نایب‌قهرمانی آسیا را با آن تیم نصفه‌و‌نیمه به دست آورد. آری، اگر بخواهیم منصفانه به فوتبال ایران نگاه کنیم، مربی‌های کروات توانسته‌اند تغییرات و تأثیراتی را در فوتبال از خود به جا بگذارند. علاوه بر آن نحوه برخورد محترمانه آنها که ناشی از فرهنگ کشورشان بوده نیز در این سال‌ها جلب توجه کرده است؛ مربیانی تأثیرگذار، بی‌ادعا و با رعایت نهایت احترام برای مردم.

نام میروسلاو بلاژوویچ در فوتبال ایران مترادف با فوتبالی تهاجمی و زیبا، استفاده حداکثری از مهره‌های هجومی در ترکیب، پک‌های عمیق به سیگار مارلبرو و البته مصاحبه‌های پرحاشیه و جذاب بود. او روش مربیگری خاص خود را داشت. خیلی زود از نام‌های سنتی گذشت و انقلاب بزرگی در ترکیب تیم ملی ایجاد کرد. گرچه جریان سنتی حاکم بر فوتبال ایران از همان ابتدا روی چندان خوشی به این سرمربی بادانش و پرانرژی فوتبال ایران نشان نداد، ولی او خیلی سریع ثابت کرد قصد دارد تحول بزرگی ایجاد کند. رضا چلنگر مترجم او که مدت زیادی را با او گذرانده بود، در مورد عزم راسخ او برای نظم‌دادن به فوتبال ایران این‌گونه گفته است: ما لیگ حرفه‌ای و منظمی نداشتیم و در برگزاری اردوها و در اصول کار مشکلات زیادی برایمان وجود داشت. این شروع راه حرفه‌ای فوتبال ایران بود. حتی ایویچ هم متوجه شده بود که نمی‌تواند به تیم ملی نظم دهد اما بلاژوویچ اولین بار اصرار داشت به همراه آقای صفایی‌فراهانی یک برنامه مدون و منظم را ایجاد کنند. بلاژوویچ که نژاد کروات داشت در تراونیک در بوسنی‌و‌هرزگوین کنونی به دنیا آمد و پس از یک دوران موفق به عنوان فوتبالیست که برای چندین باشگاه از‌جمله دیناموزاگرب بازی کرد، به سرعت به دوران بازی خود پایان داد و به مربی بسیار موفقی تبدیل شد. در سال 1968 برای اولین بار مربی Vevey در فوتبال سوئیس شد. چیرو بزرگ‌ترین موفقیت خود را روی نیمکت کرواسی تجربه کرد که بین سال‌های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۰ هدایت آن را بر عهده داشت. بهترین نتیجه این مربی در جام جهانی فرانسه در سال ۱۹۹۸ بود که کرواسی مقام سوم را کسب کرد.

اسلاون بیلیچ، یکی از اعضای کلیدی تیم چیرو در سال 1998، گفت: «او همیشه می‌گفت که بهترین در جهان است». من نمی‌گویم او بزرگ‌ترین مربی فوتبال است، اما او مربی ایدئالی برای ما بود. شاید اگر کاپلو، فرگوسن یا ونگر سرمربی تیم کرواسی بودند نمی‌توانستند آن نتیجه را کسب کنند. به‌خاطر همین او پدر فوتبال کرواسی بود، یک محرک بزرگ.

بلاژ کتاب خاطرات خود را نوشته اما خواسته بعد از مرگ او منتشر شود. کتابی که برای ما ایرانیان فصل زمان حضور در ایران و آن بازی تلخ با بحرین و سرکشی‌ها‌ی برخی از بازیکنان قابل توجه‌تر خواهد بود. او از خداداد عزیزی و سرکشی‌های او و سایر بازیکنان در این کتاب یاد کرده است. علی دایی را هم مردی بزرگ و باشخصیت توصیف شده و در عین حال آرزو کرده بود مربی نشود؛ چراکه قابلیت آن را دارد که روزی رئیس فیفا شود. تکنیک علی کریمی را هم می‌ستود و آن را فراتر از آسیا می‌دانست، اما می‌گفت: کاش تنبل نبود و جاه‌طلب بود. درباره چیرو بد نیست بدانیم او هیچ‌گاه به عنوان یک بازیکن بزرگ مطرح نبود و حتی سابقه بازی در تیم ملی یوگسلاوی را هم نداشت (‌کرواسی در آن زمان هنوز مستقل نشده بود) و یک هافبک معمولی بود اما با یک دستیار باسواد 

–برانکو ایوانکوویچ- به یکی از بزرگ‌ترین مربیان فوتبال بدل شد و کرواسیِ تازه استقلال‌یافته و کم‌جمعیت را به جایگاه سوم جام جهانی رساند. کاری که خود یوگسلاوی با بزرگانی همچون ایوان شوریاک، اوبلاک، جائیچ و دروازه‌بانی در اندازه انور ماریچ از عهده آن برنیامده بود و کرواسی در حالی میراث یوگسلاوی در فوتبال را به اوج رساند که همه گمان می‌کردند آن میراث به صربستان خواهد رسید که قدرت اصلی جداشده فوتبال از یوگسلاوی بود اما بلاژ یا چیروی کروات‌ها داستان دیگری نوشت.

او برای ما ایرانی‌ها هم داستانی شیرین نوشت؛ هرچند پایان آن به‌ظاهر خوش نبود ولی بعد با دستیار او شیرین شد و حالا باید منتظر بود و دید در کتاب خاطرات درباره آن بازی لعنتی با بحرین و نیز خداداد عزیزی چه داستانی نوشته است. روحت شاد مربی.