|

حال جشنواره فیلم فجر رو به راه نیست

این دورهمی زیادی لنگ می‌زند

چهل‌و‌یکمین جشنواره فیلم فجر با پشت سر گذاشتن حواشی بسیار از ‌قهر تا نحوه انتخاب آثار سینمایی و بقیه ماجرا بالاخره برگزار شد. حاشیه‌هایی که در زمان برگزاری نیز ادامه داشت که از‌جمله می‌توان به حضورنداشتن بسیاری از بازیگران در نشست‌های خبری اشاره کرد.

این دورهمی زیادی لنگ می‌زند

چهل‌و‌یکمین جشنواره فیلم فجر با پشت سر گذاشتن حواشی بسیار از ‌قهر تا نحوه انتخاب آثار سینمایی و بقیه ماجرا بالاخره برگزار شد. حاشیه‌هایی که در زمان برگزاری نیز ادامه داشت که از‌جمله می‌توان به حضورنداشتن بسیاری از بازیگران در نشست‌های خبری اشاره کرد. با این حال در نهایت این رخداد سینمایی به ایستگاه چهل‌و‌یکم رسید و مخاطبان سینما به تماشای آثاری نشستند که هیئت انتخاب، آنان را برای سودای سیمرغ انتخاب کرده بودند.

دست‌و‌پا زدن‌های فیلم‌اولی‌ها

در نگاه اول حضور پرتعداد فیلم‌اولی‌ها بود که به همان میزان که می‌تواند نقش حمایتی از سرمایه‌های جوان سینما را داشته باشد، در صورت انتخاب اشتباه و از سر جبر و ناچاری، می‌تواند سطح جشنواره را به طرز ملموسی کاهش دهد و مخاطب، رنجور از وقت و زمانی بشود که برای حضور در سینما گذرانده است. نگاهی به فهرست فیلم‌های راه‌یافته به بخش سودای سیمرغ نشان از چهره‌هایی دارد که اغلب اولین فیلم بلند سینمایی خود را تولید کردند؛ اما بخش مسابقه سینمای ایران محل آزمون و خطای فیلم‌اولی‌ها نیست و برای راهیابی آنان به این‌ بخش باید متر و معیار محکم‌تری بنا نهاد تا مخاطب در این فرصت که به نوعی ویترین سینمای کشور است، به تماشای فیلم‌های ‌ضعیف ننشیند.

پای خسته فیلم‌نامه‌ها در  روایت‌های تکراری

از مهم‌ترین نکات شایان تأمل‌ در بخش مسابقه سینمای ایران، حضور فیلم‌هایی بود که نه‌تنها به لحاظ محتوا و درون‌مایه حرف تازه‌ای برای گفتن نداشتند، بلکه در همان روایت‌های تکراری نیز الکن و ناقص بودند. بسیار بودند فیلم‌هایی که نویسنده و کارگردان سعی نافرجام و دستکاری نادرست فیلم‌نامه را داشتند؛ فارغ از آنکه فیلم‌نامه باید با درون‌مایه و بضاعت خود مسیری طبیعی را طی کند، نه اینکه نویسنده آن را از بیراهه‌های غیرطبیعی حرکت دهد، به صرف اینکه آن را به پایان برساند.

البته فیلم‌هایی نیز بودند که قواره آنها در حد فیلم کوتاه بود و چه خوب می‌شد که در آن فرم عرضه شود؛ اما گویا در کسادی بازار و دست‌ خالی هیئت انتخاب چاره‌ای نبود تا این فیلم‌ها که به‌اصطلاح دچار «آب‌بستگی» شده بودند، راهی سالن‌های سینما بشوند و دریغ از حقوق مخاطبی که باید برای یک فیلم نهایتا ۲۵‌دقیقه‌ای، دو ساعت از وقت گرانمایه خود را صرف کند.

این سینمای آشفته محصول ناکارآمدی است و انحصار

سینما صنعت بزرگ فرهنگی است که یکی از کارکردهای آن راهبری فرهنگی جامعه است. فرهنگ نیز به واسطه تعامل، تزاحم، گفت‌وگو و میدان‌دادن به افکار مختلف و... مسیر رشد و بالندگی خود را طی می‌کند. اینجا برنامه‌ریزی درست برای صنعت سینمای کشور و ارج‌نهادن و مراقبت از سرمایه‌های اجتماعی و هنری می‌تواند این راهبر بزرگ فرهنگی را در خدمت بالندگی جامعه درآورد و اجتماعی سالم و موفق را به ارمغان آورد. اگر جشنواره فیلم فجر و نیز فیلم‌های در حال اکران خارج از جشنواره چنین ضعیف و کم‌توان هستند، محصول نظر مدیران منصوب در سینمای کشور هستند که با سلیقه‌های شخصی و عتاب‌های دستوری، طیف عظیمی از فیلم‌سازان را که سینما متعلق به آنان است، گوشه‌نشین کرده‌اند و به عقیده‌ خود سینمای کشور را در تراز درست قرار داده‌اند.

همچنان بی‌جا و بدون ‌خانه

چهل‌و‌یکمین جشنواره فیلم فجر برگزار شد؛ اما همچنان این بزرگ‌ترین رخداد سینمایی کشور فاقد یک خانه مستقل و دارای استانداردهای لازم برای اکران فیلم است و کماکان اصحاب رسانه و منتقدان باید در پردیس‌هایی به تماشای فیلم بنشینند که در قواره نام جشنواره نیست؛ از سالن نامطلوب نشست‌های خبری تا پارکینگ خیابانی برای خودروها، از امکانات ناکافی تا مسیرهای پرپیچ‌و‌خم پردیس ملت. البته همه‌ساله این گلایه طرح می‌شود و باز در نهایت اتفاقی نمی‌افتد. به هر روی جشنواره فیلم فجر ایستگاه چهل‌و‌یکم را نیز طی کرد، ولی آنچه به قطعیت می‌توان گفت، نیاز مبرم سینما به پوست‌اندازی و برنامه‌ریزی درست و قرارگرفتن مدیران شجاع، با‌ دانش و دلسوز در مسند تصمیم‌گیری است.