زنان، اقتدار و عاملیت
«چرا شد محو از یاد تو نامم» عنوان مجموعهای از مقالات افسانه نجمآبادی است که مدتی پیش با ترجمه شیرین کریمی در نشر بیدگل مننشر شده بود و اخیرا چاپ تازهای از آن منتشر شده است. این کتاب شامل 9 مقاله از این پژوهشگر حوزه زنان است که طی سالها بهطور پراکنده در نشریات فارسی و انگلیسیزبان منتشر شدهاند.
شرق: «چرا شد محو از یاد تو نامم» عنوان مجموعهای از مقالات افسانه نجمآبادی است که مدتی پیش با ترجمه شیرین کریمی در نشر بیدگل مننشر شده بود و اخیرا چاپ تازهای از آن منتشر شده است. این کتاب شامل 9 مقاله از این پژوهشگر حوزه زنان است که طی سالها بهطور پراکنده در نشریات فارسی و انگلیسیزبان منتشر شدهاند. در این میان، سه مقاله فارسی با ویراستی تازه در این کتاب آمده است. مقالات حاضر را به لحاظ مضمون میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ در دستهای، نجمآبادی بر آن است تا تاریخ را از منظری بازخوانی کند که زن در آن غایب و در حاشیه نباشد و از این رو به سراغ رخدادهایی چون جنبش مشروطه در تاریخ معاصر ایران میرود و با واکاوی اسناد و مدارک موجود، به بازخوانی نقش زنان در این رخدادها میپردازد و در دستهای دیگر، داستانها و روایات محبوبی همچون بامداد خمار، هزار و یک شب، و داستان یوسف و زلیخا را بررسی میکند. او استدلال میکند که اغلبِ داستانهایی که با مضمون «مکر زنان» نگاشته شده، نه درباره میل زن، بلکه درباره خیالپردازیهای بسیار کهن مردانه است. به تعبیر او، ما نیازمند خوانشها و بازنویسیهایی هستیم که تصویر برساخته زن را در این روایات به چالش بکشد، خوانشهایی که از طریق آن بتوان این متون را از تأثیر عمدتا زنستیز تفاسیر قبلی رها ساخت.
عناوین مقالات ترجمهشده این کتاب عبارتاند از: «فراسوی قاره آمریکا»، «چرا شد محو از یاد تو نامم؟»، «زنان ملت: زنان یا همسران ملت؟»، «بامداد خمار»، «لذت خواندن داستانهای مکرر زنان برای خواننده فمینیست»، «نیکوترین داستان حکایت کیست؟ زلیخا یا یوسف؟». عناوین مقالات فارسی نیز عبارتاند از: «نقش زنان بر متن مشروطیت»، «دگرگونی زن و مرد در زبان مشروطیت»، «اقتدار و عاملیت: بازنگری کنشگری زنان در دوره رضاشاه». شش مقالهای که در ابتدای کتاب آمدهاند در سالهای مختلف به شکل پراکنده در نشریات انگلیسیزبان منتشر شده و سه مقاله و جستار دیگر نیز در مجلههای فارسیزبانی چون «نیمه دیگر» در دهه هفتاد شمسی منتشر شدهاند.
مقالهای که عنوان کتاب برگرفته از نام آن است، خلاصه کتاب «حکایت دختران قوچان» است. آنطورکه در توضیحات مترجم آمده، نجمآبادی در این کتاب به واقعه فروش و اسارت شماری از دختران قوچان و زنان باشقانلو در اواخر قرن نوزدهم و سالهای منتهی به انقلاب مشروطه پرداخته است. او این واقعه را از عوامل اصلی روشنشدن شعله انقلاب میداند و با مطالعه تاریخنگاریهای انقلاب مشروطه، از جمله آثار احمد کسروی، مهدی ملکزاده و فریدون آدمیت به این پرسش میپردازد که چرا حکایت دختران قوچان در تاریخنگاریهای بعدی به تمامی به فراموشی سپرده شد و چگونه در تاریخنگاریهای مردانه حکایت دختران قوچان، که به لحاظ مضامین موجود در آن، رویدادی تأثیرگذار در انقلاب مشروطه بود، بدل به حادثهای پیشپاافتاده شد؟ نجمآبادی میگوید پژوهشهایی که در زبان فارسی و انگلیسی درباره مشارکت زنان ایرانی در فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و ادبی در دوره مشروطه انجام شده خود گفتمانهایی را شکل داده و بازتولید کردهاند. او در مقاله «زنان ملت: زنان یا همسران ملت؟» این گفتمانها را نقد میکند و به این موضوع میپردازد که زنان در روزگار مشروطه چگونه در فضای سیاسی جایگاه خود را مطالبه کردند، چگونه مرزهای محدودکننده اجتماعی را شکستند و با اسم و فکر و خطوربط خود در کنار مردان در مقام هموطن و بخشی از ملت مبارزه کردهاند.
مترجم نوشته که برگردان مقالات این کتاب برای او با یک پرسش آغاز شد و با یادآوری مسئولیتی شخصی در این دوران به انجام رسید. پرسش این بوده که چگونه میتوان تاریخ را به گونهای نوشت که زن در آن «غایب» و «حاشیهای» نباشد. به اعتقاد او افسانه نجمآبادی در این مقالهها به این پرسش پاسخ داده است؛ «برای تاریخنگاری، به تعبیر او، آنچه فاقد آن هستیم اسناد و مدارک نیست، بلکه بازخوانی اسناد و مدارک موجود تاریخی با چشم جویای زنان در تاریخ است... مقالههای این مجموعه نشاندهنده ذهن درخشان، پیچیده، پرسشگر و منسجم افسانه نجمآبادی است، ذهنی که برای خوانش تاریخ، سیاست و ادبیات و در پی آن نگارش تاریخ و تحلیل سیاست و ادبیات پرورده شده است». او همچنین میگوید که نجمآبادی چهره زن ایرانی را با جلوههای گوناگون و اغلب پنهانش برای خواننده تصویر کرده است.
چرا شد محو از یاد تو نامم؟/ افسانه نجمآبادی/ ترجمه شیرین کریمی/ نشر بیدگل