نوروز؛ نماد امید به پیروزی زندگی
طالبان در افغانستان اعلام کرده است که نوروز را گرامی نمیدارد و قدر نمیشناسد. این خبر البته تلخ بود؛ چراکه افغانستان بخشی از ایران بزرگ فرهنگی است که عمده آن همزبان و از نظر ریشههای فرهنگی با ما همدل هستند و نوروز جشن فراگیر فرهنگی در پهنه ایران بزرگ فرهنگی است.
طالبان در افغانستان اعلام کرده است که نوروز را گرامی نمیدارد و قدر نمیشناسد. این خبر البته تلخ بود؛ چراکه افغانستان بخشی از ایران بزرگ فرهنگی است که عمده آن همزبان و از نظر ریشههای فرهنگی با ما همدل هستند و نوروز جشن فراگیر فرهنگی در پهنه ایران بزرگ فرهنگی است.
این اولین خبر تلخ از سرزمین هرات و هزارهها و کابل نیست و از زمان تسخیر افغانستان از سوی طالبها مدام اخباری تلخ از این دست به گوش میرسد که ازجمله مهمترین آنها ممنوعیت درسخواندن دختران بود. عجیب هم نیست؛ طایفه تنگنظر طالبان که دختران را از مدرسه و شور و شادابی درسآموزی محروم میخواهد باید هم نوروز را به رسمیت نشناسد و فرخنده ندارد. اگر جز این بود جای تعجب داشت.
نمادهای نوروزی همه در پیوند با ستایش روشنایی و زندگی و خورشید و همه نمادها و نشانهای مهری هستند. واژه نوروز همیشه با پیروز همنشین و همراه بوده است. شاید از اینرو که نوروز پرچم پیروزی است. پیروزی روشنایی، گرمای زندگیبخش، مهر و شور زندگی بر سیاهی و سرما و سرسپردگی به شبهای تاریک و بلند. نوروز نماد پیروزی نور است. بهار نماد پیروزی زندگی است؛ چه جهان، جان و جنب میگیرد و جوشش زندگی دوباره از نو آغاز میشود. دار و درخت میشکفد و بستانها دلباز میشوند. شادباش گفتن و تجدید دیدار آشنایان و شستن سینهها از کینه از آیینهای ناب بهاری در فرهنگ ایرانی است. چنین آیینها و نمادهایی باید هم برای طالبها غریب و نامأنوس باشد.
هیچ جشنی در ایرانزمین به دیرپایی و گستردگی نوروز نیست. پهنه گرامیداشت نوروز همه ایران بزرگ فرهنگی را در برمیگیرد و کشورهای مجاور را شامل میشود که ازجمله آنها افغانستان است.
در نوروز، افغانها «کمپیرک» دارند که به نوعی همان حاجی فیروز خودمان است؛ پیرمردی با محاسن بلند، لباس قشنگ رنگی، کلاهی دراز و یک تسبیح که نماد برتری و قدرت طبیعت است. او و همراهانش روستا به روستا میروند، شعر میخوانند و کمکهایی که جمع کردهاند، هدیه میدهند.
از آیینهای نوروز در افغانستان میتوان از «سنمکپزان» یاد کرد. پخت سمنو یکی از آیینهای مشترک نوروزی است که در میان افغانها به «سنمک» مشهور است و زنان افغان از آغاز شب نوروز تا صبح مشغول تهیه سمنو میشوند و البته با ترانههای خاص شادانهای هم همراه است.
فرهنگ نوروز فرهنگ امید به نور است و روزی که نو میشود. نوروز فرهنگ زندگی است و دقیقا از همین رو بیگانه با فرهنگ طالبها و مورد غضب آنها. اما نوروز بخشی از فرهنگ افغانستان است و این فرهنگ است که راه خود را خواهد جست و باز در آن دیار، بلند و ارجمند خواهد شد.
به امید آن روز که فرهنگ نوروز که فرهنگ روشنایی، شادی و زندگی است باز در افغانستان جان گیرد و رسمیت یابد و در همه کشورهای ایران بزرگ فرهنگی جاندارتر و جدیتر شود.