آقای رئیسی زمانه را دریابید
دهه ۶۰ در یادها مانده است. آنها که مواجهه با هجوم نظامی را تجربه کردهاند، سن بیشتری دارند. آنان دردمندانه فرزندان خود را به جبهه فرستادند تا با تدبیر فرماندهان لایق، قرارگاههای کشور را از تطاول و زیادهخواهی آن سوی مرزها نجات دهند.
دهه ۶۰ در یادها مانده است. آنها که مواجهه با هجوم نظامی را تجربه کردهاند، سن بیشتری دارند. آنان دردمندانه فرزندان خود را به جبهه فرستادند تا با تدبیر فرماندهان لایق، قرارگاههای کشور را از تطاول و زیادهخواهی آن سوی مرزها نجات دهند. نسلهای بعدی دراینباره نکتهها شنیدهاند یا در کتابهای تاریخ، مو به مو خواندهاند. جنگ خانمانسوزی در آن سالهای رفته به ایران تحمیل میشود. ارتش متجاوزی با پشتیبانی دهها کشور قدرتمند نظامی، در مناطق زیادی از خاک وطن تاختوتاز میکند و شهرهایی همچون دزفول، اندیمشک و آبادان را گاهی در چند نوبت از روز بمباران میکند و حتی برخی شهرها همچون خرمشهر را به اشغال خود درمیآورد. دولت وقت تصمیم میگیرد مردم را در وضعیت جنگی حمایت کند. سستی و غفلت در معیشت مردم در آن مقطع آسیبهای جبرانناپذیری به همراه میآورد. طرح کوپن و اعطای دفترچه کالاهای اساسی، آبی بر آتش است تا نیازهای روزمره را پاسخ دهد. مردم حمایت میکنند و کار چنان پیش میرود که در آن مقطع جنگی، میشود از پنیر و تخممرغ تا جهیزیه را با قیمت دولتی تهیه کرد تا زندگی سربلند همچنان جاری باشد. اما بیش از 40 سال پس از آن تصمیم، انتظار میرفت که برنامههای سازندگی چنان پیش رفته باشد که دیگر نیازی به این راهکار دفاعی باقی نماند. پس اِعمال این طرح معیشتی درحالیکه هجوم، بمباران و اشغالی در میان نیست، چه معنایی میدهد؟ مردم پای این خبر جدید معاون وزیر تعاون نظر گذاشتهاند: ...«کمر مردم با این همه گرانیها شکسته. همه حقوقبگیر یا کارمند نیستند، شغل آزاد دارند ولی کو کار؟ تورو خدا به فکر مردم باشید تا کی مرغ کیلویی فلان تومان، گوشت کیلویی بهمان تومان، کرایهخانه و هزار و یک بدبختی دیگر. چرا به فکر نیستید!».
نمونههای دیگری هم در انفعال دولت میتوان مثال آورد که تنها به یک مورد بسنده میشود؛ مدیریت بحران تهران اعلام میکند که به سبب ورود جبهه هوای سرد و نزول باران شدید در روزهای آینده، پیشبینی میشود مناطقی از غرب پایتخت مثل کن، سولقان و امامزاده داوود را خطر سیل در آخر هفته تهدید کند. این هشدار نشان از آن دارد که پس از سیل خانمانسوز سال گذشته در این مناطق بیدفاع، هیچ زیرساخت محکمی برای مقابله با سیل احتمالی آماده نشده است. کاری که میشد با خطکشی و تعبیه ورودیهای مسیل یا احداث حوضچههای وسیع و مناسب در اطراف شهر بر اساس تجربیات اقالیم پیشرفته، با این خطر دامنگیر مقابله علمی کرد تا آب باران نیز هدر نرود و برای روزهای خشک ذخیره شود. اما گویا مسئولان امر فقط این دو جمله را یاد گرفتهاند که پس از مواجهه با واقعه تلخ همدردی کنند و برای دفع خسارات جانی و مالی سیلاب، کمک بخواهند و بگویند که خشکسالی و کمبود شدید آب در پشت سدها بسیار جدی است و به این رویه مکرر و آموخته از متصدی قبلی، دل مردم را آشوب کنند. پس چیزی که تقریبا در این یک سال و اندی ثابت شده، مهارت آیندهنگری در میان کارگزاران دولتی است. در اینجا مقصود از مثالآوردن سیل، تذکر درباره اتاقهای فکری است که در فضای کابینه غیبت آنها بهشدت احساس میشود. ضعف در پیشبینی وضع آینده کشور چیز کمی نیست. اکنون هم موضوع پناهبردن به کوپن قرار است به صورت کالابرگ الکترونیکی عملیاتی شود. پرسشی که به ذهن متبادر میشود این است که دولت در نیمه اول موفقیت نداشت، برای نیمه دوم صدارت چه تدبیری دارد؟ آیا میتواند تکانی باعث شود که رفاه اجتماعی را در میان عموم مردم ارتقا دهد یا باز هم در به همان پاشنه کهنه میچرخد؟ اقشار نیازمند تحت فشار قرار گرفتهاند، آنها را دریابید. نقایص در کفایت اقتصادی و فقدان کارآمدی دولت چگونه برطرف میشود؟ آقای رئیسی نام شما در تاریخ به چه نحو برده میشود؟ برای رفع غفلتها و نارساییها چه برنامهای دارید تا این طبقه فرودست فقیرتر از گذشته نشود؟ آیا ردیفهای بودجه با مطالعه وضعیت دهکهای پایین چیده شدهاند؟ سرپرستان دلواپس خانوادهها با این درآمدهای ناچیز، چگونه میتوانند برای آینده فرزندان خود افقگشایی کنند؟ دایره طبقه آسیبپذیر، با افزایش رقم تعرفهها، گستردهتر از سال پیش شده است. بیتعارف باید به رئیس محترم کابینه توصیه کرد که تنگنظریها در انتخاب اشخاص را به کناری نهد یا درباره آنها مطالعه کند؛ زیرا میهن بهشدت نیازمند وجود کسانی است که تخصص کافی در کارشان داشته باشند تا برای درمان مشکلات عدیده مردم، طبیبانه عمل کنند. دیگر آنکه با این طرحها، بر اقتصاد صدقهای بیش از پیش تکیه نشود که این امور، اهانت به کرامت انسانهاست. شعار امسال هم بسیار شنیدنی است، اما نگاه رئیس دولت برخلاف گذشته که آن را لازم است اجرا کنند، مهار تورم، افزایش تولید و اشتغالزایی شدنی است. راه آن هم معلوم است از تقسیمبندی سیاسی ذهن دست بردارید و با حضور صمیمانه در دانشگاهها و مراکز مستقل صنعتی از افراد کارآمد کمک بگیرید؛ آنها ممکن است در هر جناح و حزبی باشند، اما شما با دستان باز از آنان کمک بگیرید.