|

یک خاطره و یک هشدار

30 سال قبل به دلیل مسئولیتی که در خراسان داشتم، برای سخنرانی در همایشی دعوت شدم که حدود هزار نفر از بانوان معلم امور تربیتی در آن شرکت داشتند. تصور می‌فرمایید که همه آن بانوان محترمه با چادر مشکی در جلسه حاضر بودند.

30 سال قبل به دلیل مسئولیتی که در خراسان داشتم، برای سخنرانی در همایشی دعوت شدم که حدود هزار نفر از بانوان معلم امور تربیتی در آن شرکت داشتند. تصور می‌فرمایید که همه آن بانوان محترمه با چادر مشکی در جلسه حاضر بودند. بنده در آن جلسه خبری را نقل کردم که یک دانش‌آموز دوره راهنمایی را به خاطر اینکه غیر از مقنعه و مانتو، چادر نداشت، امور تربیتی مربوطه او را از صف دختران شرکت‌کننده در راهپیمایی ۱۳ آبان بیرون کشیده و باعث ناراحتی و حتی گریه آن دختر معصوم شده بود. این خبر زمینه‌ای شد که من بحث را روی حجاب متمرکز کنم و فشار بی‌مورد به دختران را که اثر نامطلوب دارد، گوشزد کنم و همان‌جا نظرم را به‌عنوان یک مسئول سیاسی درباره نتیجه معکوس حجاب اجباری بگویم. برای مخالفت با نظر من، یک حاج‌خانم از میان جمعیت برخاست و درباره ضرورت اجبار برای حجاب و حتی چادر دانش‌آموزان سخن گفت. جلسه تبدیل شد به یک مناظره بین من که پشت تریبون بودم و حاج‌خانمی که در میان جمعیت بود. نکته جالب آن مناطره بدون برنامه‌ریزی این بود که خانم‌های حاضر در جلسه دو گروه شدند، گروهی سخنان بنده و گروهی هم نظرات حاج‌خانم را تأیید می‌کردند. گروه طرفدار حجاب اجباری در میان خانم‌های چادری امور تربیتی مدارس خیلی کمتر بودند از مخالفان حجاب اجباری. این تفاوت عددی از آنجا مشخص بود که برای تأیید اظهارات من کف می‌زدند و برای تأیید حرف‌های حاج‌خانم صلوات می‌فرستادند. 30 سال قبل نه دوم خردادی پیش آمده بود، نه مخالفت گسترده‌ای در میان مردم با حجاب اجباری وجود داشت، نه تلویزیون‌های فارسی‌زبان خارجی در ایران قابل رؤیت بود و نه حتی ویدئو در اختیار مردم بود و نه فضای مجازی وجود داشت که به قول بعضی‌ها سم‌پاشی کند؛ اما بیشتر معلمان امور تربیتی، آن هم در مشهد، خودشان با توجه به مسئولیت و تجربه‌ای که با دانش‌آموزان و خانواده‌ها داشتند، فایده‌ای برای حجاب اجباری نمی‌دیدند.

قصدم از بیان این خاطره این است که به حاکمیت هشدار دهم و عرض کنم اگر حاکمیت می‌خواهد با زور قانون و فشار انتظامی، آن دسته از بانوان را که نمی‌خواهند روسری سر کنند، تا ابدالدهر پوشیده مو نگه دارد، موفق نخواهد شد.

حاکمیت اگر می‌خواهد جامعه را در زمینه حجاب متعادل نگه دارد، تنها یک راه دارد: پایش را از این موضوع بیرون بکشد. من چند سال قبل که دکتر علی مطهری نایب‌رئیس مجلس بود و حساسیت خاصی نسبت به ظاهر اسلامی جامعه و مخصوصا بدحجابی داشت، حضوری عرض کردم تا زور دولت و نیروی انتظامی وجود دارد، بدحجابی به بی‌حجابی و پس از آن به برهنگی تبدیل می‌شود.

اولیای امور از شکست طرح ممنوعیت استفاده از ویدئو و از بی‌اثرشدن قانون ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهواره درس بگیرید و بگذارید جوانان جامعه از لج‌بازی و مبارزه منفی دست بردارند تا جامعه به تعادل برسد. نماینده‌های مجلس کاری نکنند که آحاد مردم به قانون‌شکنی عادت کنند. معلوم نیست برای همیشه، زور حکومت از زور مردم بیشتر باشد. یقین کنید اکثر خانواده‌های مذهبی هم با اجبار بر دختران جوان مخالف‌اند، همان‌گونه که 30 سال قبل بیشتر معلمان امور تربیتی مشهد که صد‌درصد از نیروهای مذهبی و دلسوز بودند، با حجاب اجباری مخالف بودند. والسلام.