تقی ارانی: یک زندگی کوتاه
عبور از دالانهای تاریخ
تقی ارانی بهعنوان مهمترین چهره چپ مستقل ایران با مجله روشنفکری «دنیا» حلقهای از جوانان و روشنفکران را دور هم گرد آورد و محفلی سیاسی برپا کرد که در اردیبهشت 1316 بر حسب اتفاق لو رفت. عبدالصمد کامبخش گزارش مفصل و مبالغهآمیزی با ذکر اسامی همه خوانندگان مجله «دنیا» نوشت و نتیجه آن شد که همه آنها به زندان افتادند.
شرق: تقی ارانی بهعنوان مهمترین چهره چپ مستقل ایران با مجله روشنفکری «دنیا» حلقهای از جوانان و روشنفکران را دور هم گرد آورد و محفلی سیاسی برپا کرد که در اردیبهشت 1316 بر حسب اتفاق لو رفت. عبدالصمد کامبخش گزارش مفصل و مبالغهآمیزی با ذکر اسامی همه خوانندگان مجله «دنیا» نوشت و نتیجه آن شد که همه آنها به زندان افتادند. این گروه چندی بعد از آزادی، به «پنجاهوسه نفر» شهرت پیدا کردند؛ اما اعتبار ارانی تنها به گروه پنجاهوسه نفر منتهی نمیشود. زندگی او به قول یونس جلالی مؤلف زندگینامه ارانی، «نوعی سفرنامه است، روایت دورانی که یک قرن با ما فاصله دارد؛ اما منظرها و مشغلههای آن تفاوت چندانی با چالشهای زمان حال ندارند. این از یک سو کُندی تغییرات بنیادی جوامع را نشان میدهد و از سویی این واقعیت را بیان میکند که تحولات تاریخی تنها پس از سپریشدن دورههای طولانی به وقوع میپیوندند». جلالی کشفیات نظریِ ارانی را موضوع محوری کتابش میخواند؛ یافتههایی که به قیمت جانِ قهرمان کتاب تمام شد و زندگی او را کوتاه کرد. زندگینامه تقی ارانی، مهمترین چهره متفکران چپ مستقل با عنوان «تقی ارانی: یک زندگی کوتاه» بهتازگی در نشر مرکز منتشر شده است.
تقی ارانی در سال 1280 در تبریز متولد شد و تا 10سالگی در آنجا به سر برد و بعد از آن همراه مادر و دو خواهرش به تهران مهاجرت کرد. هنوز جنگ جهانی اول (1293-1297) درنگرفته بود و به غرب ایران بهویژه آذربایجان نکشیده بود. ارانی بعد از اتمام دوره دبیرستان وارد مدرسه طب شد که دورهای دوساله بود و بعد این دوره راهی برلین شد و به مدت ششسالو نیم در برلین ماند. در اوج رونق جمهوری وایمار که پس از فروپاشی سلطنت در آلمان در خاتمه جنگ جهانی اول پایهگذاری شده بود، دورانی که ایران با سقوط قاجار و ظهور پهلوی دستخوش تغییرات اساسی در ساختار سیاسی بود. در این دوران ارانی به دستاوردهای چشمگیری در علوم پایه، فیزیک و شیمی، همچنین روانشناسی و شرقشناسی نائل آمد و با شخصیتهای برجستهای در این زمینهها آشنا شد. با این حال، او در دسامبر 1928/دی 1307، ناگزیر برلین را ترک کرد؛ چراکه درگیر فعالیتهای سیاسی شده بود و به همین علت به اخراج از آلمان تهدید شد. ارانی به ایران بازگشت و برای مدت پنج سال زندگی عادی و آرامی را سپری کرد. تا اینکه یک روز شاهدی از غیب رسید و آرامش او را برهم زد: «محل سکونت او که منزل مادر بود در غرب تهران در محله مقربالسلطنه واقع بود، در حدود دو کیلومتری بازارچه شیخ هادی نزدیک حسنآباد که موقع ورود به تهران آنجا مستقر شده بودند... دیروقت، حوالی ده شب مأمورین شهربانی با شاهدی به منزل او آمدند که نام ارانی را نمیدانست؛ اما مدعی بود که ارانی «دکتر» را خوب میشناسد. او مدعی بود که یک بار که با دکتر به جایی میرفتند، اینجا توقف کردند و دکتر و ارانی جلوی او به آلمانی با هم صحبت کردند که او چیزی از صحبتهای آنها نفهمد. گرچه او نام ارانی را نمیدانست؛ اما منزل و قیافه او را خوب به یاد داشت. ارانی تصریح کرد که نه این شخص را میشناسد و نه رابطه خاصی با «دکتر» دارد و آنها از دوران برلین دوستهای دانشگاهی بودند. باوجوداین، مأمورین شهربانی او را با خود بردند». همان شاهد در عصر همان روز مأموران را تا خانه پزشکی همراهی کرده بود که تحصیلکرده برلین بود و مدعی شد که مطبش محل رفتوآمد گروهی است که به کار سیاسی زیرزمینی مشغولاند. پس از آن چهلویک نفر دیگر هم دستگیر شدند و آخرین دستگیری در 13 خرداد اتفاق افتاد. بازداشتشدگان از طیف متنوعی بودند، یک معاون وزیر، عدهای دانشجو، دو استاد دانشگاه، چند دبیر و مدیر مدرسه، چندین پزشک و وکیل و کارمند دولت، یک بازرگان و یک رماننویس که از راه معلمی امرار معاش میکرد، عدهای کارگر حروفچین و دو خیاط و یک کارگر نساجی و یک نانوا، یک مکانیک و یک لوکوموتیوران و یک کشاورز و جمعی هم که کار ثابتی نداشتند. مشکل میشد بین این جمعِ جورواجور ارتباطی برقرار کرد و آنان را اعضای یک گروه یا دسته سیاسی دانست. بازداشتشدگان در شهربانی تحت بازجویی و ارعاب قرار گرفتند. ارانی و دکتر، هر نوع فعالیت سیاسی علنی و غیرعلنی را انکار کردند. باوجوداین، خبر دستگیری «دکتر ارانی و حلقه او» خیلی زود همه جا پیچید. ارانی شخصیت شناختهشدهای بود. نخستوزیر محمود جم دو ماه قبل از دستگیری او را به ضیافتی در کاخ گلستان دعوت کرده بود که مناسبت آن تولد رضاشاه در 24 اسفند بود. آلمانیهای مقیم تهران هم او را خوب میشناختند. ویپرت فون بلوشر، سفیر آلمان نیز که سابقه پژوهش در حوزه شرقشناسی داشت، ارانی را از نزدیک میشناخت و او را به مراسم رسمی سفارت دعوت میکرد. جدا از اینها، ارانی کتابهای مهمی در علوم پایه تألیف کرده بود که برخی از آنها کتابهای درسی دانشجویان شده بود. در میان روشنفکران و هنرمندان حوزههای تئاتر و داستاننویسی نیز مطرح بود و در جامعه پزشکان نامی آشنا، ازاینرو ارانی در میان طیفهای مختلف جامعه شناختهشده بود. حالا بدون مقدمه دستگیر شده بود و در ابتدای امر این بازداشت بیشتر شبیه به توطئه بود. دستگیرشدگانی که به «گروه پنجاهوسه نفر» معروف شدند و اولین دادگاه سیاسی را در تاریخ معاصر ایران رقم زدند. یرواند آبراهامیان نیز در کتاب «ایران بین دو انقلاب» درباره افکار سیاسی ارانی مینویسد: «با آغاز حکومت مطلقه رضاشاه در ایران جریانهای آزادیخواهی و فعالیتهای سیاسی بهشدت سرکوب شد و تنها گروههایی کوچک مانند حزب کمونیست ایران، مخفیانه فعالیتهای اندکی داشتند که تا اواخر سال 1310 ش. همه شبکههای آن کشف شد و چهرههای سرشناس آن مانند جعفر جوادزاده (پیشهوری)، انزابی و... دستگیر و به زندان افتادند. در 22 خرداد همین سال، قانون منع فعالیتهای اشتراکی به تصویب مجلس رسید که بر اساس آن اعضای سازمانهایی که علیه سلطنت فعالیت میکردند، به ده سال حبس محکوم میشدند. ارانی با وجود تحقیقات عمیق و گسترده علمی، از توجه به امور اجتماعی و سیاسی غافل نبود و عقیده داشت اندیشمندان باید تمام همت خود را صرف اصلاح جامعه کنند؛ زیرا اجتماع موانع بسیاری در برابر نیات پاک و صحیح او ایجاد و بر او تحمیل خواهد کرد. ازاینرو پرداختن به زندگانی صرفا علمی را اندیشهای باطل میدانست».
کتاب زندگینامه «تقی ارانی» نوشته یونس جلالی هم سعی دارد از خلال روایت زندگی این چهره تاریخی به میراث نظری او بپردازد که از منظر مؤلف شامل سه بُعد میشود: یکی مربوط است به مفهوم «اراده» که به حوزه روانشناسی تعلق دارد و تحت تأثیر نظریه ویلهلم وونت شکل گرفته است. دومی، عاملی است که موجب میشود اعمال ما هوشمندانه باشد و از آنجا که عزم به عمل منتهی میشود، ارانی اساس را بر نقش تعیینکننده «قدرت منطق و استدلال» میگذارد. بُعد سوم نحوه بروز این منطق در حیطههای مختلف فعالیت انسانی را مطرح میکند. به نظر ارانی فیزیک، شیمی و زیستشناسی تجلی منطق دیالکتیکاند و همین منطق در قلمرو علوم انسانی بهویژه فلسفه اجتماعی و سیاسی متجلی میشود.
زندگینامه ارانی، شانزده فصلِ مفصل دارد که از دستگیری او آغاز میشود و به دورههای مختلف زندگی ارانی در تبریز و تهران و برلین میپردازد. شرقشناسی، روانشناسی، علوم پایه و سیاست و تأملات نظری ارانی، فصلهای دیگر کتاب را شکل دادهاند. سرانجام فعالیت سیاسی و پایان زندگی ارانی و میراث تقی ارانی است که به نظریه احیا و تعمیق در نهضت مشروطه پایبند بود. تمرکز بر میراث نظری ارانی از مشخصات ممیزه این کتاب است که نهتنها به زندگی ارانی میپردازد، بلکه نظریات و دستاوردهای نظری ارانی را بهعنوان یک روشنفکر چپ مستقل بازخوانی میکند و نشان میدهد که نزد ارانی کار سیاسی و مخالفت با پهلوی ریشه در این نگاه داشت که این نظام مترادف همدمی با رایش سوم و رفتن به آغوش جنگ شده بود. ارانی همچنین بر ضرورت پیشرفت بنیه اقتصادی و توان تولیدی برای مهیاکردن زمینه رشد اجتماعی و فرهنگی جامعه تأکید داشت و طرفدار توزیع عادلانه ثروت بود. یونس جلالی در این کتاب در حد مقدورات روایتی کامل و همهجانبه از زندگی تقی ارانی به دست میدهد، زندگینامهای که به قول مؤلف، ما را از دالانهای روزگار قاجار، پهلوی، وایمار و رایش سوم در بستر تلاطمات اروپا، آنگونه که در تبریز، تهران، برلین، پاریس، لندن و مسکو رقم خورد، میگذراند و توهمات ما را بیرحمانه درهم میشکند. زندگی کوتاه اما پرباری که در سایه حزب توده به فراموشی سپرده شد؛ چراکه به تعبیر جلالی «بیحیثیت کردن و حذف ارانی که مظهر چپ مستقل و سدی در مقابل مصادره چپ در ایران به نفع شوروی بود» نهتنها هدف شهربانی بلکه مقصود چپهایی مانند کامبخش نیز بود و بیراه نیست که «شهربانی برای رسیدن به این هدف همدستی بهتر از کامبخش نداشت».