|

قدوس از روزهای درخشان فاصله گرفته است

سامان؛ سقوط یک فرشته

فوتبال ایران این روزها به اسم مهدی طارمی و سردار آزمون زنده است. دو مهاجم فیکس تیم ملی که اولی در پورتو و دومی هم به‌تازگی در بایرلورکوزن مشغول درخشیدن هستند. البته این دو و به‌طور خاص‌تری مهدی طارمی از مدت‌ها قبل، چهره‌های بین‌المللی فوتبال ایران بوده و گهگاهی این صفت را با یکی، دو بازیکن دیگر از‌جمله علیرضا جهانبخش قسمت کرده‌اند

سامان؛ سقوط یک فرشته

فوتبال ایران این روزها به اسم مهدی طارمی و سردار آزمون زنده است. دو مهاجم فیکس تیم ملی که اولی در پورتو و دومی هم به‌تازگی در بایرلورکوزن مشغول درخشیدن هستند. البته این دو و به‌طور خاص‌تری مهدی طارمی از مدت‌ها قبل، چهره‌های بین‌المللی فوتبال ایران بوده و گهگاهی این صفت را با یکی، دو بازیکن دیگر از‌جمله علیرضا جهانبخش قسمت کرده‌اند. درست است که دقیقا در همین ساعات هم همچنان اسم مهدی طارمی و سردار آزمون مطرح است ولی نباید از یاد برد که ایران یک بازیکن دیگر هم دارد که از لحاظ اعتبار، در لیگی به‌مراتب بزرگ‌تر و بهتر از پرتغال و آلمان بازی می‌کند؛ سامان قدوس. این موضوع بر کسی پوشیده نیست که لیگ برتر انگلیس از لحاظ درجه کیفیت و سختی در بالاترین سطح قرار می‌گیرد و بازیکنانی که توانایی حضور و ثبات در این لیگ را به دست می‌آورند، در زمره نخبه‌ها محسوب می‌شوند. سامان هم مثل بسیاری دیگر از بازیکنان دنیا رؤیای حضور در لیگ برتر انگلیس را در سر داشته و در این فصل به همراه برنتفورد توانسته به این مهم برسد. با‌این‌حال، موضوع محل بحث این است که چرا با وجود آنکه سامان در سطحی بالاتر از مهدی طارمی و سردار آزمون بازی می‌کند، اسم چندانی از او شنیده نمی‌شود؟ هافبکی که روزگاری با بازی‌های درخشانش در تیم اوسترشوندس سوئد دل تیم‌های بزرگ دنیا را ربوده بود، حالا در آستانه فراموشی است و به نظر می‌رسد در انتهای همین فصل باید دل از برنتفورد بشوید و راهی تیم یا شاید لیگی دیگر شود. قاعدتا این موضوع سقوطی باورنکردنی برای ستاره‌ای است که روزگاری قرار شده بود فرشته تیم ملی ایران شود. سامان به‌عنوان یکی از چند بازیکن دوملیتی که می‌توانست علاوه بر ایران برای سوئد هم بازی کند، پیراهن تیم ملی را انتخاب کرد، به این امید که بتواند روزهای روشن و پرافتخاری را در دنیای فوتبال به نام خودش ثبت کند. او در عصر کارلوس کی‌روش ایران را به سوئد ترجیح داد. در‌واقع با وجود آنکه در دیداری دوستانه برای سوئد به میدان رفته بود، پذیرفت پیراهن تیم ملی ایران را در دیدارهای رسمی تن کند. اتفاقی که شاید از انجام آن پشیمان شده باشد. ماجرا از این قرار است که سامان، وینگری که روزهای روشنی در فوتبال اروپا برایش متصور بودند، اسیر اندیشه‌های تدافعی کارلوس کی‌روش شد و هرگز نتوانست در تفکرات این سرمربی پرتغالی جایی به‌عنوان یک بازیکن فیکس برای خودش پیدا کند. با وجود خلاقیت و تکنیک نابی که در بازی سامان دیده می‌شد و حتی سه تورنمنت مهمی که با ایران رفت (دو جام جهانی و یک جام ملت‌ها) دقایقی که پیراهن تیم ملی را تن کرد، به زور از عدد هزار تجاوز کرد تا مشخص شود او در عرصه ملی به چیزی که می‌خواسته نرسیده است. در اتفاق جدیدتر، او دعوت امیر قلعه‌نویی، سرمربی جدید تیم ملی ایران، برای اردوی اخیر و انجام دو بازی دوستانه را هم نپذیرفته و آن‌طور‌که فدراسیون عنوان کرده از کادر فنی اجازه خواسته تا در این اردو حاضر نباشد. شاید او بارها به این موضوع فکر کرده باشد که اگر به‌جای ایران می‌پذیرفت که پیراهن تیم ملی سوئد را تن کند، سرنوشت برایش به‌گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد؛ امری که البته نمی‌توان با قطعیت درباره آن حرف زد چرا‌که سامان فارغ از عرصه ملی، در بازی‌های باشگاهی هم افت محسوسی داشته و مشخصا از اوجش فاصله گرفته است. درست است که او در رقابت‌های چمپیون‌شیپ به همراه همین تیم برنتفورد روزهای درخشانی را در عرصه باشگاهی سپری کرد ولی از زمانی که تیمش به لیگ برتر صعود کرده، سامان بیش از چمن سبز، نیمکت ذخیره ورزشگاه‌های مختلف را به چشم دیده است. در این فصل که اوضاع تا به الان اصلا برایش خوب پیش نرفته است. او 16 بار برای برنتفورد در لیگ برتر به میدان رفته که بیشترین دقیقه‌ای که در زمین حضور داشته، 23 دقیقه بوده است! همین امر به‌خوبی بیانگر تفکراتی است که سرمربی برنتفورد به سامان قدوس دارد. جالب آنکه تعداد نیمکت‌نشینی یا سکونشینی سامان قدوس با 19 بار، به‌مراتب بیشتر از تعداد بازی‌هایش در این فصل برای برنتفورد است. او تا به الان 105 دقیقه در این فصل از لیگ برتر بازی کرده که تقسیم این عدد به 16، به‌خوبی میانگین دقایق پایین حضور سامان در ترکیب برنتفورد را نشان می‌دهد. از این موارد عجیب‌تر، حضور یک‌دقیقه‌ای، سه‌دقیقه‌ای، چهاردقیقه‌ای و پنج‌دقیقه‌ای سامان قدوس در ترکیب برنتفورد در این فصل است که به‌خوبی ترسیم‌کننده جایگاه این بازیکن در ترکیب کنونی این باشگاه انگلیسی است. به‌این‌ترتیب‌ سامان 29‌ساله علاوه بر اینکه در عرصه ملی به چیزی که در سر داشت نرسیده است، در عرصه باشگاهی هم روندی نزولی طی کرده تا شاید مثل علیرضا جهانبخش او هم مجبور شود قید حضور در بالاترین لیگ باشگاهی را بزند و مسیری دیگر طی کند. البته اینها همه قسمت بد سرنوشت سامان نخواهد بود؛ اگر شایعات رایج این روزها مبنی بر احتمال خداحافظی‌اش از تیم ملی ایران نادیده گرفته شود و او در انتهای فصل برنتفورد را به مقصد تیم جدیدی ترک کند، شاید بال‌های چیده‌شده‌اش در دنیای فوتبال رشدی دوباره کند. او می‌تواند امیدوار باشد که در عصر امیر قلعه‌نویی جایگاهش در ترکیب تیم ملی ایران دگرگون شود و از سوی دیگر با انتخاب تیمی جدید روند بازی‌های باشگاهی‌اش را معکوس کرده و به روزهای روشن تغییر دهد.