|

مراغه، بهشت فراموش‌شده فسیل‌های چند‌میلیون‌ساله

بی‌اعتنایی به ثروت‌های ایران

هنوز هیچ انسانی روی زمین نبود؛ اما این اسب در سبزه‌زارها می‌دوید، همین اسب که حالا جمجمه‌اش پیش‌روی ماست. هنوز هیچ انسانی روی زمین نبود؛ اما فیل‌ها در سرزمین سبز مراغه آن دوره، پا بر زمین می‌کوبیدند.

بی‌اعتنایی به ثروت‌های ایران
گیسو فغفوری دبیر صفحه آخر روزنامه شرق

هنوز هیچ انسانی روی زمین نبود؛ اما این اسب در سبزه‌زارها می‌دوید، همین اسب که حالا جمجمه‌اش پیش‌روی ماست. هنوز هیچ انسانی روی زمین نبود؛ اما فیل‌ها در سرزمین سبز مراغه آن دوره، پا بر زمین می‌کوبیدند. از آن فیل‌ها این عاج‌ها مانده است و این دندان‌ها و این اندام‌های حرکتی. در اینجا (موزه فسیل‌شناسی مراغه) پشت شیشه‌ها سنگواره‌هایی از بدن حیواناتی نگهداری می‌شود که هشت تا ۱۲ میلیون سال پیش در این منطقه زندگی می‌کردند؛ فیل‌ها، زرافه‌ها، اسب‌ها و جانورانی دیگر که حالا خبری از آنها نیست و به نظر برخی از کارشناسان پس از فعالیت آتشفشان سهند و ذوب‌شدن یخچال‌ها و جاری‌شدن سیل یا زیر گل‌و‌لای دفن شدند تا امروز به دنیای دانش کمک کنند یا به آفریقا مهاجرت کردند تا نسل‌شان تا امروز ادامه پیدا کند. فسیل‌های ببر دندان‌شمشیری، زرافه‌های گردن‌کوتاه و اجداد فیل‌های امروزی در این منطقه کشف شده است. می‌گویند مراغه «بهشت فسیل جهان» است.

 

موزه فسیلی مراغه جایی است در نزدیکی این شهر و کنار روستای «تازه‌کند سفلی» و آن‌طرف‌ترش میان دو روستای «شلیلوند» و «قرتاول» منطقه فسیلی مراغه قرار دارد. نخستین بار دو روسی فسیل‌هایی در آن را کشف کردند؛ همچنین در سال‌های ۱۸۸۱، ۱۸۸۴ و ۱۸۸۵ میلادی اکیپ‌های روسی و اتریشی در اینجا حضور پیدا کردند و بعد به‌عنوان یکی از جذاب‌ترین مناطق فسیلی جهان میزبان دانشمندان و شیفتگان فسیل شناخته شد و در اکتشافات مختلف فسیل‌هایی به بیرون کشور منتقل شد.

سفر به چند میلیون سال پیش: حدود ۲۰ سال پیش، مرداد 83، آن زمان که اولویت‌های محیط‌زیستی مطرح بود، در خبرها خوانده بودم که قرار است موزه بزرگی برای نگهداری و تحقیقات روی فسیل‌های چند‌میلیون‌ساله مراغه ساخته شود. اخبار بیشتر حکایت از آن داشت که کارهای ساخت‌وسازی آن شروع شده و قرار است مرکز تحقیقات فسیل‌شناسی کشور با ۱۵ میلیارد ریال اعتبار در زمینی به مساحت ۱۰ هزار مترمربع در مراغه احداث شود. کمی بعدتر هم اعلام شد اسکلت و بتون‌ریزی آن انجام شده است. با تصور دیدار از یک مکان مجهز به موزه‌ و مرکز تحقیقات فسیل‌شناسی در مراغه رفتیم، بازدیدکننده‌ای نبود، احتمالا مانند بعد از تعطیلات عید بود. ورود به موزه در کمال تعجب رایگان بود و اندازه مکانی که برای تماشا در نظر گرفته شده بود، خیلی کوچک بود. هرچند با مشاهده سنگواره‌های پشت شیشه می‌توان دریافت که فسیل‌های گران‌قیمتی در آنجا نگهداری می‌شد. بخشی از این فسیل‌های کشف‌شده از این دره مثل عاج ماستودونت، دندان و اسکلت اسب، دندان میمون، آهو، گوزن، شاخ انتیلوپ و قطعه‌هایی از اسکلت فیل فسیل‌هایی چون انواع هیپاریون‌ها را می‌شد پشت قفسه‌ها دید.

ساختمانی که ناتمام ماند: باد شدیدی می‌آمد و صدای کوبیده‌شدن ورقه‌های فلزی بر سقف در محوطه شنیده می‌شد. بیرون باقی‌مانده اسکلت‌بندی و ساختمانی ناتمام مشاهده می‌شد. خبرها را که مرور کردم، دیدم به نظر می‌رسد که به دلیل کمبود بودجه از دوره احمدی‌نژاد تاکنون ساخت‌وساز بنا متوقف شده است. آن گوشه این ساختمان ماکت بنایی که قرار بود ساخته شود هم دیده می‌شد. بنایی که ناتمام ماند و برای فسیل‌ها و سنگواره‌ها مکانی شایسته ساخته نشد. هرچند موزه دیگری هم در وسعتی بزرگ‌تر و به صورت صحرایی در همان مکانی که فسیل‌ها پیدا شده‌اند نیز ساخته شده و بازدیدکنندگان اغلب با هماهنگی به آنجا می‌روند، اما به نظر می‌رسد آرزوی تبدیل‌شدن مراغه به قطب و محلی برای تحلیل و جست‌وجو برای فسیل‌شناسی بر باد رفته است.

کارشناسان پشت سد  ورود: یکی از کارشناسان که علاقه‌ای نداشت نامش عنوان شود، گفت پیش از آغاز کرونا، متخصصانی از گوشه و کنار جهان از‌جمله نروژ و فنلاند اگر می‌خواستند در زمینه سنگواره‌ها مطالعه کنند، یا دانشجویان دکتری که می‌خواستند پایان‌نامه خود را درباره سنگواره‌ها بنویسند، به این مرکز می‌آمدند و به کارهای مرکز کمک می‌کردند؛ اما مدتی است که خبری از آن متخصصان نیست. با جست‌وجویی متوجه شدیم که تنها مدیر مرکز، صاحب تخصص است و در کنار مدیریت و کارهای اجرائی مرتبط باید به این کارها نیز بپردازد و سؤال این است که مگر یک نفر چقدر توان دارد؟ هرچند بی‌تردید با مشاهده این مرکز می‌توان دریافت دغدغه‌ها و علاقه‌مندی‌های مدیر این مرکز توانسته آن را حفظ و نگهداری کند و جلوی تعطیلی و متروکه‌شدن آن را بگیرد؛ مکانی که حتی آب‌ خوردن و لوله‌کشی‌شده برای آن تهیه نشده است.

بی‌توجهی به گردشگران: این منطقه با این همه فسیل و سنگواره می‌توانست به‌راحتی پای گردشگران خارجی را به اینجا بکشاند و در پیشرفت علم مؤثر باشد؛ اما نه در زمینه گردشگری سرمایه‌گذاری شده و نه امکانات و سرمایه و نیروی لازم برای پژوهش در اختیار این مرکز است. همان‌طور که برخی کارشناسان هم اشاره کرده‌اند، علاوه بر اهمیت علمی منطقه فسیلی مراغه نمی‌توان به‌سادگی از کنار ارزش گردشگری فسیل‌های آن گذشت. باید این علاقه‌مندی را تبیین و برای بهره‌گیری بهینه از آن به صورت کلان سرمایه‌گذاری شود.

ثروت‌های صد‌هزارساله: مراغه را می‌توان جزء زیباترین شهرهای ایران دانست که در اطرافش دیدنی‌های بسیاری قرار دارد. نمی‌شود به این منطقه کشور آمد و از مناظر زیبای روستاهای آن لذت نبرد. یکی از مهم‌ترین جذابیت‌های این منطقه می‌تواند غار هامپوئیل باشد که بیش از 500 تا 700 متر ارتفاع را باید بالا رفت تا به دهانه این غار که گفته می‌شود تمدنی صد‌هزارساله را در خود پنهان کرده است، رسید. مردم محلی آن را «غار کبوتر» می‌نامند و خیلی راحت‌تر از گردشگران شهرهای مختلف از این کوه صخره‌ای و مشرف به رودخانه‌ای پرآب به نام «مردق‌چای» بالا می‌روند. آنان که موفق شوند و به دهانه هشت‌متری غار برسند، طول و عرض میدان اول غار را که تقریبا ۴۰ در۶۰ متر است، مشاهده می‌کنند. البته این غار دارای چاه‌های عمیق و مخوفی است که به صورت تنوره‌های سنگی و تالارهای بزرگ دیده می‌شود.

رصدخانه‌ای ماندگار: از آن‌همه شکوه و جلالی که در وصف رصد‌خانه مراغه شنیده بودیم، اینک فقط با ساختمان خالی رصدخانه، با چند سردیس دانشمندانی که زمانی در اینجا حضور داشتند و البته محوطه‌ای سبز و زیبا روبه‌رو می‌شویم. رصدخانه مراغه حدود ۷۶۴ سال قبل به دست خواجه نصیرالدین طوسی و با کمک دیگر اندیشمندان در مراغه بنا نهاده شده و اکنون مجسمه آنها که شامل دانشمندانی است که از سراسر جهان به آنجا آمده‌اند بر روی تپه قرار دارد. این مکان تبدیل به دانشگاهی با بیش از 400 هزار جلد کتاب شده بود؛ اما اکنون نکات زیادی از راز و رمزهای این منطقه نمی‌دانیم. مسافران فقط وارد این مکان دایره‌ای‌شکل می‌شوند و از انعکاس صدا در آن شگفت‌زده می‌شوند و برخی با آن شوخی می‌کنند که می‌شد محل برگزاری کنسرت باشد. این همه آن چیزی است که بی‌هیچ راهنمایی نصیب مشاهده‌کنندگان این بنای دوره ایلخانی می‌شود. البته تپه کناری هم مکانی است برای جمع‌شدن جوانان با موتورهای‌شان و کشیدنی‌های متنوع‌شان؛ آن‌هم در جایی که گفته می‌شود قبر برخی اندیشمندان در آن قرار دارد. البته همین محوطه و زیباسازی آن به‌تازگی و با مبلغ چهار میلیارد تومانی که شهرداری مراغه برای آن اختصاص داده ممکن شده و در طرح ساماندهی رصدخانه مراغه، سردیس دانشمندان و سازندگان این اثر تاریخی و ۱۴ مورد شناسنامه معرفی فضاهای رصدخانه نصب شده است که دیداری خوشایند را فراهم می‌کند؛ اما جای خالی میراث فرهنگی بدجوری عیان است. آن‌طور که حدود یک ماه پیش مسئولان و محافظان این بنا اعلا کرده‌اند قسمت بیشتری از آب‌انبار مجموعه تاریخی رصدخانه و نیز تعدادی از قبور تدفینی مربوط به اقلیت‌های دینی گور‌دخمه‌های موجود که در جبهه جنوبی رصد داغی قبل و بعد از انقلاب کشف شده، در سال ۱۳۷۶ و با یک مسیرگشایی بدون مجوز و مغایر با تمام ضوابط ملی و بین‌المللی تخریب شد. در جریان بهسازی اخیر محوطه رصدخانه که از لحاظ قانونی به دلیل تعیین‌نشدن کامل عرصه و حریم، از ابتدا با آن مخالفت شده بود نیز وضعیت به همین منوال است و متأسفانه در مراحل بهسازی، ماشین‌آلات سبک و سنگین در محوطه آن تردد کردند.

امید که ثروت‌های ایران از دست نرود؛ آن‌هم در روزگاری که مسئولان اعلام می‌کنند باید قشم و کیش را فروخت تا حقوق بازنشستگان تأمین شود.