گزارشی از مراسم بزرگداشت اصغر رستگار در اصفهان
قدرت وجدان جمعی
اصغر رستگار یکم آبان 1328 در محله پاچنار تهران به دنیا آمد. دوره ابتدایی و سیکل اول دبیرستان را در مدرسه حافظ و سیکل دوم را در دبیرستان هدف تهران گذراند و در سال 1346 برای ادامه تحصیل راهی دانشگاه فردوسی مشهد شد. در تیرماه 1350، پیش از فارغالتحصیلی، توسط ساواک بازداشت و به سه سال حبس محکوم و سرانجام در سال 1353 از زندان آزاد شد.
محسن رزمجو
اصغر رستگار یکم آبان 1328 در محله پاچنار تهران به دنیا آمد. دوره ابتدایی و سیکل اول دبیرستان را در مدرسه حافظ و سیکل دوم را در دبیرستان هدف تهران گذراند و در سال 1346 برای ادامه تحصیل راهی دانشگاه فردوسی مشهد شد. در تیرماه 1350، پیش از فارغالتحصیلی، توسط ساواک بازداشت و به سه سال حبس محکوم و سرانجام در سال 1353 از زندان آزاد شد.
پس از آزادی در بهمن سال 1353 در رشته ریاضی فارغالتحصیل شد. در خرداد 1354 با مهری یگانه ازدواج کرد و اوایل دهه 60 صاحب دو فرزند دختر شد. تا اواخر دهه 60 با توجه به نابسامانی موجود در عرصه تألیف، ترجمه و نشر، به حسابداری و حسابرسی در شرکتها و بانکها مشغول بود. در سال 1373 برای دوری از همهمه و هیاهوی تهران به اصفهان مهاجرت و ضمن همکاری با فصلنامه «زندهرود»، کتابفروشی «رستاران» را تأسیس و چند سالی اداره کرد. رستگار که فعالیتهایش در زمینه فرهنگی، ادبی را از دبیرستان حافظ تهران در قالب مقاله و داستان شروع کرده بود، پس از قبولی در دانشگاه فردوسی مشهد نیز این فعالیتها را در زمینه تئاتر، بازیگری، کارگردانی، نویسندگی و ترجمه ادامه داد و در دوران زندان نیز بهاقتضای شرایط موجود بیشتر به ترجمه روی آورد.
پس از آزادی از زندان، تلاش رستگار برای بازپسگیری نوشتههایش که توسط ساواک ضبط شده بود بهاستثنای ترجمه کتاب «سیستم و روشهای هنر خلاق» که در چاپهای بعدی با نام «تئوری بنیادی هنر تئاتر» منتشر شد، ثمربخش نبود. از جمله آثار مفقودشده این دوره میتوان به داستان بلند «آبادیهای ویران» اشاره کرد.
رستگار در طول سالهای حیات آثاری از نویسندگان مختلف جهان ترجمه کرد که از آن میان میتوان به این آثار اشاره کرد: «پنج نمایشنامه» و «امپراطور و جلیلی» از ایبسن، «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف» از داستایفسکی، «سیستم و روشهای هنر خلاق» از استانیسلاوسکی، «در انتظار گودو» از بکت، «عیسا» از شارل گنیبر، «از عدن تا تبعید» از دیوید رال، «آتشی که نگرفت» از جک لندن «پدر»، «دوشیزه جولیا» و «عید پاک» از استرینبرگ و همچنین داستان و رمانهای «عشق و سایهها»، «باد در بیدزاران»، «ماجراهای پینوکیو»، «شازده کوچولو»، «آبگوشت میخ» و قصههای هانس کریستین آندرسن، از جمله ترجمههای رستگار است. «گزارشگر رازهای نهفت» مجموعه مقالاتی در تحلیل آثار و اندیشههای هنریک ایبسن و ترجمه و پژوهش دوره چهار جلدی: «عهد عتیق: قصه زندگی و باور یک قوم» و «عهد جدید: در بوته نقد عقلی» از دیگر آثار اصغر رستگار است.
اصغر رستگار روز چهارشنبه 27 اردیبهشت 1402، در 74 سالگی بر اثر ایست قلبی دیده از جهان فروبست.
به همت فصلنامه «زندهرود» و با همکاری مجموعه فرهنگی «هفت داستان» عصر روز سهشنبه 9 خرداد 1402 جلسه بزرگداشت اصغر رستگار در اصفهان برگزار شد که با استقبال علاقهمندان به ادبیات و هنر مواجه شد. در این جلسه، سخنرانان و مجری جلسه، ریحانه واعظ (شاعر) از اعضای شورای نویسندگان فصلنامه «زندهرود» بودند. در ابتدای مراسم محمدعلی موسویفریدنی (اصفهانپژوه، حافظشناس و مترجم)، با اشاراتی به اشعار فردوسی، مولوی، رودکی، نظامی، خاقانی، جامی، ملکالشعرای بهار و احمد شاملو از برخورد اهل هنر و ادبیات با امواتشان در شعر فارسی صحبت کردند و به پیروی از این سنت ضمن خواندن غزلی از حافظ، بر زندهنگهداشتن یاد اصغر رستگار با توجه به آثار او تأکید کرد.
سپس حسامالدین نبوینژاد (شاعر، شاهنامهپژوه و مدیرمسئول فصلنامه «زندهرود») با بیان اینکه هنرمندان از خیل جاودانههای بشریتاند، اصغر رستگار را هم از این خیل دانست. او سپس با بیان خاطرهای از احمد میرعلایی درباره تأکید بر اهمیت ترجمه، نمونههایی از تحریف آثار ادبی در ترجمهها را برشمرد و خاطرنشان کرد که رستگار با هدفمندی و امانتداری در ترجمه قصد داشت به ما گوشزد کند که با دقت بیشتری به ادبیات توجه کنیم. نبوینژاد با اشاره به نمایشنامه «دشمن مردم» نوشته ایبسن توضیح داد که در نتیجه خوانش مترجم نخست این اثر، ایبسن به خوانندگان ایرانی بهعنوان آنارشسیت معرفی شده است حال آنکه در ترجمه رستگار ما با سمتوسوی دیگری مواجه میشویم. نبوینژاد ضمن تأکید بر بدیع و تازهبودن مقالات و ترجمههای رستگار، او را از جمله مترجمانی برشمرد که تابع بازار نبودند.
سخنران سوم در ادامه جلسه، شاپور بهیان (نویسنده و مترجم)، در سخنرانی خود درباره مراحل سلوک فکری رستگار صحبت کرد. او پروژه فکری رستگار را بر اساس سه دگردیسی «جان» نزد نیچه و «ضمیر ناهشیار جمعی» نزد فروید توضیح داد. بهیان بر این نظر است که پروژه رستگار در نهایت همان پروژه روشنگری و روشنفکران انقلاب مشروطه است. از این بابت که آنها میخواستند به کمک آگاهسازی، جامعه را از جهل و نادانی رهایی بخشند و بهسوی پیشرفت و سعادت سوق دهند. به گفته بهیان، رستگار بعد از سرخوردگی از فعالیت سیاسی در دهه پنجاه، به بررسی خاستگاههای فرهنگ گرایش پیدا کرد و در تبارشناسی خود به این نتیجه رسید که قدرت وجدان جمعی یا همان ضمیر ناهشیار جمعی چنان نیرومند است که تلاش برای گذشتن از آن ممکن است در طاقت و تحمل فرد نباشد و چهبسا او در مقابل این قدرت تاب نیاورد و در هم بشکند.
سخنران بعدی، تورج یاراحمدی (مترجم)، اصغر رستگار را مترجمی توانا و پژوهشگری باریکبین معرفی کرد و با بیان این نکته که رستگار در دو دهه آخر عمر به تحقیق و ترجمه کتابهایی در موضوع یهودیت و مسیحیت پرداخت، بر آن است که کاری که او در این آثار میکند، در واقع پرتو افکندن به ریشههای باورهای اعتقادی اعضای جامعه است. رستگار با ترجمه و تألیف چهار مجلد اثر تحقیقی درباره قوم یهود و خاستگاه دین یهودی و نیز زندگی عیسی مسیح و دیانت مسیحی فرصت گرانقدری از این حیث به مخاطب فارسیزبان داد که کتابخوان ایرانی با سرچشمههای تمدن غربی مدرن آشنا شود. یاراحمدی سخنش را با جملهای از اصغر رستگار در ابتدای جلد نخست کتاب «عهد عتیق» به پایان برد: «گمان قالب این است که قصه و افسانه واقعیت و اعتبار تاریخی ندارد. درست است، افسانه دقت تاریخ را ندارد اما با همین قصهها و افسانههاست که فرهنگ و رسوم و تفکر بشری شکل گرفته است.»
در ادامه مهری بهرامی (رماننویس)، به تأثیر شناخت درام در ترجمه دو نمایشنامه از ایبسن پرداخت و مازیار اخوت (شاعر و داستاننویس)، با یادی از کتابفروشی رستگار در دهه 70، پردهای از نمایشنامه «دشمن مردم» نوشته ایبسن، به ترجمه رستگار را خواند. آناهیتا رستگار، دختر رستگار، سخنران پایانی مراسم بود که درباره زندگی و عناوین شماری از آثار اصغر رستگار سخن گفت و خصوصیات بارز رستگار را چنین بیان کرد: «هرگز پراکندهخوانی نمیکرد، اهل مطالعه با برنامه و پژوهش منظم بود با منبع بسیار. ساعات کار مفید روزانهاش کمتر از ده ساعت نمیشد. او را همیشه در حال مطالعه، نگارش و اندیشیدن میدیدیم».
در پایان مراسم آذین رستگار، دیگر دختر اصغر رستگار قطعهسازی برای تار را که ساخته خود او بود در ادای احترام به پدر نواخت. بهگفته حسامالدین نبوینژاد، متن مشروح و کامل سخنرانیهای این جلسه در شماره آینده فصلنامه «زندهرود» منتشر میشود.