|

آنچه قاهره انتظار دارد

تهران و مرتب‌کردن برگه‌های تفاهم با مصر

استقبال مقام معظم رهبری ایران از میهمانش، پادشاه عمان و احیای روابط بین ایران و مصر، صرفا استقبالی گذرا یا پاسخی دیپلماتیک به یکی از پرونده‌هایی نبود که هیثم بن طارق، پادشاه عمان میانجیگری آن را بر عهده داشت بلکه بازتاب قصد و نیت جدی و رویکرد واقعی سران نظام برای گشودن کانال‌های همکاری و ارتباط با مصر بود.

تهران و مرتب‌کردن برگه‌های تفاهم با مصر

حسن فحص: استقبال مقام معظم رهبری ایران از میهمانش، پادشاه عمان و احیای روابط بین ایران و مصر، صرفا استقبالی گذرا یا پاسخی دیپلماتیک به یکی از پرونده‌هایی نبود که هیثم بن طارق، پادشاه عمان میانجیگری آن را بر عهده داشت بلکه بازتاب قصد و نیت جدی و رویکرد واقعی سران نظام برای گشودن کانال‌های همکاری و ارتباط با مصر بود. این استقبال در چارچوب تلاش‌های ایران برای ترمیم روابطش با همسایگان عرب مطرح شد به ویژه بعد از آنکه تهران تأثیرات مثبت توافق با عربستان سعودی را مشاهده کرد.

قطع روابط ایران با مصر پس از امضای توافق‌نامه کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل در سال 1980، دلایل ایدئولوژیک داشت و با شور و هیجان پس از پیروزی انقلاب و حمایت انقلابیون از فلسطین بی‌ارتباط نبود. با این حال تهران درهای ارتباط با قاهره را به طور کامل نبست و دفتر حافظ منافع دو کشور در خاک یکدیگر با حضور دیپلمات‌ها به کار خود ادامه داد.

مصر جایگاه مهمی در راهبرد منطقه‌ای ایران به‌خصوص در موضوع فلسطین دارد، چراکه مهم‌ترین دروازه ارتباط و تماس با داخل فلسطین به‌خصوص نوار غزه است که مهم‌ترین میدان فعالیت نیروها و گروه‌های هم‌پیمان با ایران محسوب می‌شود. به همین علت یکی از مهم‌ترین علل تنش در روابط تهران و قاهره، تلاش‌های ایران برای استفاده از مصر به عنوان پل ارتباط با فلسطین و رویارویی‌های دوره‌ای با اسرائیل ارزیابی می‌شود.  به این ترتیب مسائلی که در میز مذاکره بین قاهره و تهران مطرح خواهد شد به مسائل ظاهری مرتبط با نام‌گذاری برخی خیابان‌ها در تهران که اهمیتی صرفا نمادین دارد، محدود نخواهد شد بلکه موضوع اساسی در مذاکره برای ازسرگیری روابط، بُعد استراتژیک آن و تعهد تهران به احترام‌گذاشتن به حاکمیت و امنیت ملی و منافع راهبردی مصر و به تعبیر دقیق‌تر، متوقف‌کردن ادعایی با عنوان دورزدن دولت و نهادهای مصر برای برقراری رابطه با گروه‌های فلسطینی فعال در نوار غزه و کرانه باختری است، چراکه مصر، فلسطین را بخشی از امنیت ملی خود می‌داند.

دیدارهای سران گروه‌های فلسطینی به‌خصوص حماس و جهاد اسلامی در قاهره، شاخصی است که نشان می‌دهد روابط تهران و قاهره در چه مسیری حرکت خواهد کرد به‌خصوص که این دو گروه، مهم‌ترین گروه‌های مرتبط با روابط ایران و مصر هستند. رهبران حماس در داخل و خارج از فلسطین به علت آنکه حماس از نظر سیاسی و امنیتی مسئول اداره نوار غزه شناخته می‌شود، در تماس دائم با مقامات و نهادهای مصری هستند؛ بنابراین آنچه بیشتر مورد توجه است، دیدارهای مقامات جنبش جهاد اسلامی و در رأس آنها زیاد النخاله، دبیر کل جهاد اسلامی با سرلشکر عباس کامل، رئیس دستگاه اطلاعات مصر است.

تهران ائتلاف با حماس را در کنار واگذاری حاشیه‌ای از آزادی به رهبران این جنبش برای اقدام طبق دیدگاه سیاسی و ایدئولوژیک خود، عمیق‌تر کرد، ولی جهاد اسلامی را به هم‌پیمان خود مانند حزب‌الله لبنان و حوثی‌های یمن و برخی گروه‌های الحشد الشعبی عراق تبدیل و آن را به عنوان بازیگری مهم در چارچوب راهبرد خود در منطقه مطرح کرد؛ بنابراین روی خوش نشان‌دادن جهاد اسلامی به دستگاه اطلاعات مصر، این‌بار معنای دیگری می‌دهد و می‌تواند پایه‌گذار دوره جدیدی از تعامل بین دو طرف باشد به‌خصوص که از جهاد اسلامی خواسته شده است با منافع راهبردی مصر همسوتر شود و فقط منافع محور ایران را در نظر نگیرد.

خواسته دیگر مصر که بخشی از امنیت ملی این کشور محسوب می‌شود این است که تهران امنیت دریانوردی را در دریای سرخ و باب‌المندب از طریق متحدان یمنی خود، حوثی‌ها، به خطر نیندازد، چراکه امنیت این گذرگاه‌ها، برای مصر که کنترل کانال سوئز را در دست دارد، حیاتی و راهبردی است.

رویکرد جدی ایران برای تقویت روابط با کشورهای منطقه به‌خصوص کشورهای عربی با تجربه توافق با عربستان سعودی و دستاوردهای آن، در صورتی که بتواند اعتماد این کشورها را جلب کند، موجب خواهد شد تهران دیگر به استفاده از خاک کشورهای عربی برای ارسال پیام به جامعه بین‌المللی و مشخصا آمریکا نیازی نداشته باشد.

منبع: ایندیپندنت عربی