طبیعیسازی اسطوره تورم
یک اینفلوئنسر در یک استوری اینستاگرامی، با ذوق به مخاطبهایش میگوید «باورت میشه مثلا شامپوت رو قسطی بخری؟» و آنگاه یک فروشگاه بزرگ اینترنتی را تبلیغ میکند.
یک اینفلوئنسر در یک استوری اینستاگرامی، با ذوق به مخاطبهایش میگوید «باورت میشه مثلا شامپوت رو قسطی بخری؟» و آنگاه یک فروشگاه بزرگ اینترنتی را تبلیغ میکند. در بادی امر چیز مهمی به نظر نمیرسد و چهبسا در حد یک پست تبلیغاتی محسوب شود؛ اما به لحاظ نشانهشناسی اجتماعی واجد یک اسطورهسازی بزرگ و مهیب است. رولان بارت، فیلسوف و نظریهپرداز نقد ادبی، آرای تأثیرگذاری در حوزه اسطورهها دارد. وجه تمرکز او به «معنای ضمنی» در حوزه نشانهشناسی معطوف است. این معنا در سطوحی بالاتر از معنای تحتاللفظی و ذیل یک رمزگان قابل دسترس خواهد بود. بارت معتقد بود معنای صریح (یعنی معنایی که بلافصل از خوانش یا مشاهده یک متن حاصل میشود)، خودش نوعی معنای ضمنی است؛ بلکه یک نوع طبیعیسازی از معناست. بنابراین تمام تلاش بارت ناظر بر طبیعیزدایی از این نوع معناهاست. به باور او ایدئولوژی با خلق اسطورههای روزمره، دست به کار ساختن کلیشههایی میشود که ما را در بر گرفته و با زبان خودمان با ما سخن میگویند. با این اوصاف اقدام این اینفلوئنسر را چگونه میتوان توضیح داد؟
به نظر میرسد پاسخ در اسطورهسازی از تورم نهفته است. مردم عادی تورم را بهمثابه گرانی و کاهش بیسروصدا (اما جانکاه) سطح زندگی خود میشناسند. این پدیده شوم اقتصادی همه ابعاد فعالیتهای بخش خصوصی و عمومی را متأثر کرده و تأثیرات نامطلوب خود را به صورت ناکارایی در جریانهای اصلی اقتصاد و سپس زیست عادی مردم بروز میدهد. تورم یک نوع وجه قضاوتگر درباره عملکرد دولتهاست. هرگاه تورم بیشتر شود، دولت نیز در مظان ناکارآمدی قرار میگیرد؛ اما هنگامی که تلاشهای دولتها برای علاج تورم مؤثر نباشد، آنگاه دست به تعدیل انتظارات میزنند. مفهوم تورم انتظاری در همین راستا وارد ادبیات اقتصادی شده است. مردم هرگز انتظار ندارند قیمت اجناس در آینده کاهش داشته باشد و دولت کنونی نیز ثابت کرده که نباید حتی انتظار تثبیت قیمتها را داشت. با این اوصاف قدرت خرید مردم کاهش یافته؛ بنابراین شرکتها و بنگاههای اقتصادی به رویکرد فروش قسطی اجناس و کالاها مبادرت میورزند. تاکنون معمولا کالاهای خانگی و اصطلاحا بادوام مشمول فروش اقساطی بودهاند (مانند لوازم منزل، خودرو و نظایر آن)؛ اما اکنون وضع به جایی رسیده که گوشت و مرغ نیز به صورت قسطی عرضه میشد (آن بنرهای تبلیغاتی معروف در یزد که البته بلافاصله دستور به برچیدن آنها داده شد). به طور کاملا مشخصی این کاهش شدید سطوح توان خرید به سایر گروههای کالایی نیز تسری یافته است. این بار کالاهای بهداشتی (شامپو) مشمول این وضعیت شده است. اینفلوئنسر مذکور با هیجان از فروشگاهی نام میبرد که شامپو را به صورت قسطی عرضه میکند. شامپو کالای خیلی گرانی محسوب نمیشود و هر شخص با خرید یک شامپو (هر چقدر هم که خارجی و گران باشد) تا مدتها از آن استفاده میکند؛ یعنی کالایی نیست که به صورت روزمره خریداری شود. به عبارت دیگر هر شخصی باید بتواند شامپوی مصرفی خود را بدون آنکه متحمل هزینه سنگینی شود، تهیه کرده و نه اینکه مجبور به خرید قسطی آن باشد. اکنون خریدن شامپو به صورت قسطی به منزله نوعی طبیعیسازی تورم است. بارت معتقد بود که کل فرهنگ از طریق رمزگان پابرجا میماند و نباید به وجود نوعی خودانگیختگی فارغ از تأثیر رمزها باور داشت. زبان ما (نظیر همین گویش تبلیغی اینفلوئنسر مزبور) مشحون از چیزهای عادی است. گویی این شخص دارد مانند هزاران پیام تبلیغی که روزانه با آنها مواجه هستیم، تبلیغ خود را انجام میدهد؛ اما باید انتظار داشت که با فراگیری این تبلیغات و اقدامات مشابه، دیگر فعالان تبلیغاتی و اینفلوئنسری در سطح رسانهها، به تکرار این مضامین خاص و آنگاه طبیعیسازی فقر و تورم برسیم. ایدهها، ارزشها و بهانههایی از این دست به تدریج در ذهن عموم نوعی طبیعت ذهنی راستین خلق میکند که گویی خرید چیزهایی نظیر شامپوی قسطی چیز عادی و مستقلی است. بارت معتقد است که اسطوره از جنس ذات و جوهر نیست؛ بلکه نوع و نحوه ارائه آن مهم است. وضعیت اقتصادی کنونی (اسطوره تورم) نوعی بافت پدید آورده که امکان حیات نشانه را برای ما فراهم میآورد. اگر خرید اقساطی قبلا به سطوح کالاهای بادوام اختصاص داشت، اکنون به سطح کالاهای بهداشتی رسیده است. این متناظر بر تشکیل نوعی نظام ارتباطی و مجموعهای از ایماژها، پروتکلها، موقعیتها و رفتارها در پهنه آن اسطوره است. بدیهی است که هدف این اسطوره همانا مخدوشکردن واقعیات و طبیعی جلوهدادن بسیاری از امور است. اینفلوئنسری که از او یاد شد نیز دقیقا در همین راستا قدم برمیدارد. شاید این شخص نمیداند که در حال تبدیل تاریخ به طبیعت است؛ چراکه به نظر بارت، در اسطوره است که فرهنگ ناپدید میشود و به اشکال طبیعی نمایش داده میشود؛ انگار که اصلا تاریخ و فرهنگ که برآمده زمان است، وجود نداشته است. به بیان دیگر اینکه تورم همواره به صورت طبیعی به این اندازه بالا بوده که کالای بهداشتی را باید قسطی خریداری کرد. حال آنکه هرگز چنین نبوده و این وضعیت تورمی دستپخت دولت فعلی است.