|

حذف‌شدگان تاریخی

نیچر مقاله‌ای درباره قرن‌ها عدم حضور زنان در حوزه علم و موانع موجود بر سر راهشان منتشر کرده است. در بخشی از این مقاله به یکی از کتاب‌های چاپ‌شده در این زمینه اشاره شده که پروفسور «آتن دونالد» آن را نوشته است. کتابی که در آن ضمن ریشه‌یابی موانع، آنان را به حضور در فعالیت‌های علمی تشویق می‌کند. سؤالی که در این مقاله مطرح شده، این است که «چگونه قرن‌ها تبعیض جنسی زنان را از علم محروم کرد و چگونه می‌توان این روند را اصلاح کرد؟».

حذف‌شدگان تاریخی

نیچر مقاله‌ای درباره قرن‌ها عدم حضور زنان در حوزه علم و موانع موجود بر سر راهشان منتشر کرده است. در بخشی از این مقاله به یکی از کتاب‌های چاپ‌شده در این زمینه اشاره شده که پروفسور «آتن دونالد» آن را نوشته است. کتابی که در آن ضمن ریشه‌یابی موانع، آنان را به حضور در فعالیت‌های علمی تشویق می‌کند. سؤالی که در این مقاله مطرح شده، این است که «چگونه قرن‌ها تبعیض جنسی زنان را از علم محروم کرد و چگونه می‌توان این روند را اصلاح کرد؟».

کارلی پیتمن، نویسنده این مقاله، اشاره کرده است که «آتن دونالد» راه‌های عملی را برای تشویق زنان در علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات ارائه می‌دهد. البته سعی شده به این سؤال نیز جواب داده شود که «چرا ما به زنان بیشتری در علم نیاز داریم؟». این در واقع نام همان کتابی است که آتن دونالد در استنفورد منتشر کرده است. طبق این مقاله، با وجود حضور رو به رشد زنانی که در رشته‌های علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات فعالیت می‌کنند، موانع ورود و ادامه فعالیت آنان همچنان برقرار است و گزارش‌های متعددی درباره این مشکل داده می‌شود.

حدود 35 درصد از نیروی کار فنی ایالات متحده را زنان تشکیل می‌دهند که این درصد در اتحادیه اروپا (17درصد)، ژاپن (16درصد) و هند (14درصد) کمتر است و آزار و اذیت و تبعیض همچنان رایج است. کمی بیش از یک‌پنجم از زنان در حوزه فنی و ریاضی به ترک رشته خود فکر می‌کنند؛ در‌حالی‌که دو‌سوم از کسانی که ترک کرده‌اند آرزو می‌کنند که کاش بتوانند به شغل و فعالیت خود برگردند. با‌این‌حال، چنین اعدادی به‌طور کامل توضیح نمی‌دهد که چگونه این وضعیت به وجود آمده یا چگونه آن را ترمیم می‌توان کرد. هرچند «آتن دونالد»، فیزیکدان بریتانیایی، در آخرین کتاب خود پاسخ‌هایی را ارائه می‌دهد.

این کتاب، قدم اولی درباره چالش‌های پیش‌روی زنان در حوزه ریاضی و علوم است. پروفسور«دونالد» با توجه دقیق به عوامل اجتماعی مؤثر بر تحصیل و انتخاب شغل، استدلال می‌کند که نیروی کار علمی به زنان بیشتری نیاز دارد.

نکته اصلی کتاب این است که «علم زمانی به بهترین شکل پیشرفت می‌کند که از زوایای مختلف تا حد امکان به آن نگاه شود». هنگامی که دانشمندان با افکار و پیشینه‌های متنوع، فارغ از زیر سایه قرار‌گرفتن ایده‌های یک گروه، مثلا مردان دانشمند سفیدپوست، تلاش کنند، اتفاقی مهم رخ داده است. جنسیت تمرکز اصلی است و خوانندگانی که به دنبال کشف گسترده‌تری از تنوع هستند، با خواندن این فرضیه‌ها ناامید نخواهند شد. این کتاب شامل بحث‌هایی درباره تلاقی و توصیف تجربیات آسیایی- آمریکایی سیاه‌پوستان است، اما اینها در اعماق فصل‌های آن مدفون شده‌اند. بیشتر نمونه‌ها و تجربیات ارائه‌شده از دیدگاه یک دانشگاهی اروپایی است.

پروفسور«دونالد» استدلال می‌کند که حذف زنان از مشاغل فنی، به معنای کنار‌گذاشتن بخش بزرگی از استعدادهای علمی مورد نیاز برای حل بحران‌های جهان است؛ بحران‌هایی نظیر تغییرات آب‌و‌هوا، بیماری‌های همه‌گیر، ناامنی غذایی و ازدست‌دادن تنوع زیستی. «دونالد» موانع متعددی را به‌عنوان مانع داشتن جایگاه زنان در رده‌های علمی برمی‌شمارد؛ موانعی نظیر انتظارات اجتماعی، تعصب، خصومت، اغماض و تعصبات ناخودآگاه و سیستمی.

بخشی از مقاله به راه‌حل‌هایی می‌پردازد که «دونالد» ارائه می‌دهد؛ راه‌حل‌هایی که مستلزم پول، رهبری و زمان است. راه‌حل‌هایی که «اغلب واضح هستند». با‌این‌حال، تأکید می‌کند اقدامات خاص به ندرت انجام می‌شود؛ زیرا نیاز آنها اغلب فراتر از گروه آسیب‌دیده ارزیابی نمی‌شود. برای کمک به اصلاح این موضوع، «دونالد» یک جدول مفید ارائه می‌کند که در آن گام‌های عملی را برای تقویت سخنان و دستاوردهای زنان و افزایش اتحاد مورد توجه قرار می‌دهد. «دونالد» نسبت به رفتار محیط‌های دانشگاهی با پژوهشگران زن و تداوم حضور کم زنان انتقاد می‌کند و به تقبیح کلیشه‌های اجتماعی برای دختران می‌پردازد. همچنین در بخش دیگری از مقاله، این سؤال بیان می‌شود که چگونه مسیرهای شغلی والدین دانشمند می‌تواند بر انتخاب فرزندانشان تأثیر بگذارد.

دونالد استدلال می‌کند که دانش‌آموزان و محققان امروزی به الگوهای معاصر نیاز دارند تا باور کنند «علم برای آنهاست».

این کتاب برای نشان‌دادن این ایده که علم برای همه است، نقش‌های مختلفی را که دانشمندان زن می‌توانند ایفا کنند، مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد؛ نقش‌هایی مانند 10 طبقه تعریف‌شده توسط شورای علمی بریتانیا مانند تاجر، توسعه‌دهنده، کارآفرین، کاشف، محقق، دانشمند سیاست‌گذاری، معلم و تکنیسین.