سهم آسیبهای اجتماعی از دخل پایتخت
در یک دهه گذشته شهرداری تهران رقمی بالغ بر سه هزار میلیارد تومان برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی در شهر تهران هزینه کرده است، هزینههایی که عمده آنها را در مرور بودجه سالانه شهرداری تهران در قالب ردیفهای اعتباری «ساماندهی افراد در معرض آسیب و آسیبدیده اجتماعی»، «توسعه و تجهیز مراکز خدمترسانی به آسیبدیدگان اجتماعی (مانند گرمخانهها، مددسراها و...)»، «هزینه مدیریت و راهبری سازمان رفاه و خدمات اجتماعی» ملاحظه کرد و با توجه به اینکه منابع شهرداری از محل عوارض و بهای خدمات پرداختی شهروندان تهرانی تأمین میشود، باید گفت شهروندان تهرانی در یک دهه گذشته سه هزار میلیارد تومان منابع برای هزینهکرد شهرداری در حوزه آسیبهای اجتماعی تأمین و پرداخت کردهاند؛
بهروز شیخرودی؛ معاون پیشین محاسبات و پایش عملکرد شورای شهر تهران به «شرق» گفت: در یک دهه گذشته شهرداری تهران رقمی بالغ بر سه هزار میلیارد تومان برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی در شهر تهران هزینه کرده است، هزینههایی که عمده آنها را در مرور بودجه سالانه شهرداری تهران در قالب ردیفهای اعتباری «ساماندهی افراد در معرض آسیب و آسیبدیده اجتماعی»، «توسعه و تجهیز مراکز خدمترسانی به آسیبدیدگان اجتماعی (مانند گرمخانهها، مددسراها و...)»، «هزینه مدیریت و راهبری سازمان رفاه و خدمات اجتماعی» ملاحظه کرد و با توجه به اینکه منابع شهرداری از محل عوارض و بهای خدمات پرداختی شهروندان تهرانی تأمین میشود، باید گفت شهروندان تهرانی در یک دهه گذشته سه هزار میلیارد تومان منابع برای هزینهکرد شهرداری در حوزه آسیبهای اجتماعی تأمین و پرداخت کردهاند؛ هزینهای که درباره کارآمدی و اثربخشی چگونه هزینهکردن آن در ادوار چهارم، پنجم و ششم مدیریت شهری هیچ قضاوتکنندهای بهتر از مردم تهران نیستند و این مردم تهران هستند که باید ببینیم اول از هزینه این رقم برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی رضایت دارند؟ و دوم آنکه آیا هزینهکرد این رقم توسط شهرداری را کارآمد و مؤثر ارزیابی میکنند یا خیر؟ بههرحال شهرداری از سال 1390 تاکنون بهطور متوسط سالانه رقمی حدود 312 میلیارد تومان برای حوزه آسیبهای اجتماعی هزینه کرده است و کار مقابله با آسیبهای اجتماعی در شهر تهران امر تازهای نیست که یکی بیاید بگوید تا پایان سال گدایی را در تهران جمع میکند یا یکی دیگر بیایید بگوید تا دو ماه آینده معتاد متجاهر را در تهران نخواهیم دید! بههرحال این حرفها یک دهه است روی دست مردم تهران خرج میگذارد و شهروندان تهرانی منابع مالی اجرای این وعدهها را با پرداخت بهای خدمات و عوارض تأمین میکنند. شیخرودی در ادامه با اشاره به ماده 55 قانون شهرداری افزود: مطابق بند 5 ماده 55 قانون شهرداریها وظیفه «جلوگیری از گدایی و جمعآوری متکدیان و اعزام آنها به سازمانهای اردوی کار» و «جمعآوری و نگاهداری اطفال سرراهی» بر عهده شهرداری است؛ وظایفی که البته امروز ما چندان شاهد اجراشدن آن در قبال متکدیان از سوی شهرداریها نیستیم و وظیفه جمعآوری و نگهداری اطفال سرراهی هم بر اساس قانون توسط سازمان بهزیستی انجام میشود و دیگر از وظایف شهرداری به شمار نمیرود، همچنین بر اساس بند 6 ماده 55 قانون شهرداریها شاهد آن هستیم که قانونگذار «اجرای تبصره 1 ماده 8 قانون تعلیمات اجباری و تأسیس مؤسسات فرهنگی و بهداشتی و تعاونی مانند بنگاه حمایت مادران و نوانخانه و پرورشگاه و درمانگاه و بیمارستان و شیرخوارگاه و تیمارستان و کتابخانه و کلاسهای مبارزه با بیسوادی و کودکستان و باغ کودکان و امثال آن در حدود اعتبارات مصوب اس و همچنین کمکی به این قبیل مؤسسات و مساعدت مالی به انجمن تربیت بدنی و پیشآهنگی و کمک به انجمنهای خانه و مدرسه و اردوی کار» را مورد توجه قرار داده است و تأکید کرده «شهرداری در این قبیل موارد و همچنین در مورد موزهها و خانههای فرهنگی و زندان با تصویب انجمن شهر از اراضی و ابنیه متعلق به خود با حفظ مالکیت به رایگان یا با شرایط معین بهمنظور ساختمان و استفاده در اختیار مؤسسات مربوطه خواهد گذاشت». بر اساس این دو بند از وظایف قانونی شهرداریها ما شاهد آن هستیم که شهرداری وظیفه جلوگیری و جمعآوری متکدیان را بر عهده دارد و در مورد مسائلی مانند آسیبهای اجتماعی و... وظیفه قانونی مستقیمی بر عهده شهرداری قرار ندارد و در این موارد بر اساس بند 6 ماده 55 شهرداری کمک و مساعدت مالی و در اختیار قراردادن بنا و اماکن را برای حمایت از اجرای کار توسط مؤسسات مردمی و عامالمنفعه باید در دستور کار قرار بدهد اما در یک دهه گذشته ما شاهد آن هستیم که شهرداری دست به توسعه ساختار تشکیلاتی و ایجاد سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی زده است و با ولعی تصدیگرایانه زیرساخت ایجاد و بهرهبرداری از این زیرساختها را خود رأسا به دست گرفته است، حتی ما شاهد آن هستیم که شهرداری نسبت به بازپسگیری برخی بناهای خود در محله هرندی از مؤسسات مردمی و تشکلهای مردمنهادی که سالها به آسیبدیدگان اجتماعی خدمترسانی میکردند، دست زده است و با عقبراندن تلاشهای مردمنهاد به دنبال توسعه تصدیگری خود است، در این شرایط مدیریت شهری باید پاسخگوی این مسئله باشد که آیا این اقدامات و فعالیتها در چارچوب قانون و وظایف شهرداری به شمار میرود؟! آیا شورای شهر با تصویب مقرره و مصوبه زمینه اجرای قانونی این اقدامات را فراهم کرده است یا پسند شخصی و وعدههای شهردار تهران تعیینکننده این جهتگیریها به شمار میرود؟ بههرحال قانون و وظایف قانونی شهرداری مشخص است و تطبیق آنچه امروز شهرداری انجام میدهد نیز با قانون و مصوبات شورا کار سختی نیست و به راحتی میتوان رویکردهای تصدیگرایانه را که مبتنی بر نگاههای شخصی مدیران است، از اجرای قانون تشخیص داد.