|

چرا حوزه‌های انتخابیه بزرگ؟

کشور کم‌کم فضای انتخاباتی به خود می‌گیرد و همواره عوامل مختلف مهمی بر نحوه رأی‌دهی مردم در انتخابات تأثیر می‌گذارد. یکی از این عوامل اندازه و بزرگی حوزه‌های انتخابیه است.

سیمین حاجی‌پور ساردویی

 

کشور کم‌کم فضای انتخاباتی به خود می‌گیرد و همواره عوامل مختلف مهمی بر نحوه رأی‌دهی مردم در انتخابات تأثیر می‌گذارد. یکی از این عوامل اندازه و بزرگی حوزه‌های انتخابیه است.

بزرگی حوزه انتخابیه اصطلاحی است که توسط دانشمند علوم سیاسی آمریکایی داگلاس دبلیو رائه در پایان‌نامه‌اش با عنوان «پیامدهای سیاسی قوانین انتخابات» در سال 1967 ابداع شد. این اصطلاح به تعداد کرسی‌های اختصاص‌داده‌شده به هر حوزه و در نتیجه سهولت انتخاب اشاره دارد، زیرا آستانه عملا به نسبت کاهش می‌یابد.

کشورها می‌توانند از حوزه‌های انتخابیه چندعضوی یا تک‌عضوی یا ترکیبی استفاده کنند. در ایران، از نوع ترکیبی استفاده می‌شود، اما تعداد حوزه‌های انتخابیه تک‌عضوی غالب است. در اصل، می‌توانیم بگوییم یک انتخابات مجلس شورای اسلامی شامل 207 انتخابات کوچک محلی است، زیرا بر اساس مصوبه سال 1383 مجلس، در ایران 207 حوزه انتخابیه وجود دارد. از 207 حوزه انتخابیه، پنج حوزه به اقلیت‌های مذهبی تعلق می‌گیرد. از 202 حوزه انتخابیه باقی‌مانده، 167 حوزه تک‌عضوی هستند که 82.7 درصد از حوزه‌های انتخابیه ایران را تشکیل می‌دهند. اما به نظر می‌رسد این حجم حوزه‌های انتخابیه تک‌عضوی در انتخابات مجلس شورای اسلامی به نفع انتخابات نیست. در شکل، نقشه ایران را بر اساس کل حوزه‌های انتخابیه و تعداد حوزه‌های تک‌عضوی هریک از استان‌ها مشاهده می‌کنید،

اما مزایای حوزه‌های انتخابیه بزرگ چیست؟ چرا تعداد زیاد حوزه‌های انتخابیه تک‌عضوی به نفع انتخابات نیست؟

اول اینکه، با حوزه‌های انتخابیه بزرگ تنوع و تکثر سیاسی در مجلس بهتر انعکاس می‌یابد، زیرا در حوزه‌های انتخابیه بزرگ امکان بیشتری وجود دارد که از جریان‌های مختلف سیاسی، افراد مستقل و گروه‌های به حاشیه رانده شده مانند زنان به مجلس راه یابند. در نتیجه، پارلمان به طور صحیح‌تری نما و آینه نظرات و دیدگاه‌های مختلف مردم خواهد بود. اما در حوزه‌های انتخابیه کوچک، صدای تعداد زیادی از رأی‌دهندگان شنیده نمی‌شود و پارلمان در انعکاس خواسته‌ها، نیازها، علایق و منافع افرادی که نمایندگی آنها را بر عهده دارد، شکست می‌خورد. میلیون‌ها نفر از مردم هیچ نقشی در تصمیم‌گیری‌های ملی ندارند. این وضعیت فقط برای دموکراسی بد نیست؛ بلکه برای کل عرصه سیاست و جامعه هم مطلوب نیست.

دوم اینکه، همه بر این باور هستند که تمام آرا باید ارزش یکسان داشته باشند، درست است؟ اما با وجود حوزه‌های انتخابیه کوچک و تک‌عضوی، ارزش آرا با یکدیگر برابر نیست؛ به عنوان مثال، در انتخابات دهمین دوره مجلس در یکی از شهرستان‌ها، فردی با 9هزارو 842 رأی به مجلس راه یافته است، در حالی که در حوزه انتخابیه تهران افراد معمولا با زیر یک میلیون رأی به مجلس راه نیافته‌اند؛ بنابراین، نحوه تقسیم‌بندی حوزه‌های انتخابیه در ایران به گونه‌ای است که ارزش آرا با یکدیگر برابر نیست و به این ترتیب، یکی دیگر از اصول دموکراسی و انتخابات عادلانه نقض می‌شود.

سوم اینکه، در حوزه‌های انتخابیه کوچک، نتیجه انتخابات به‌وسیله رأی‌دهندگان خاکستری تعیین تکلیف می‌شود. در نتیجه احزاب و سیاست‌مداران تلاش‌ها، منابع، تبلیغات و حتی سیاست‌های خود را روی این تعداد اندک از رأی‌دهندگان متمرکز می‌کنند. به‌علاوه، هزینه‌های کارزارهای انتخاباتی برای صندلی‌های حوزه‌های انتخابیه کوچک بسیار پایین‌تر از حوزه‌های انتخابیه بزرگ و نابرابر با آنهاست.

چهارم اینکه در حوزه‌های انتخابیه کوچک، کل رأی‌دهندگان یک نماینده برای نمایندگی در پارلمان دارند که تعداد بسیار زیادی از مردم آن حوزه انتخابیه ممکن است اصلا به او رأی نداده باشند و با تفکر و خط مشی او موافق نباشند. در این حوزه‌ها، حتی فردی با یک رأی در صورتی که اکثریت را کسب کند می‌تواند به مجلس راه یابد، در حالی باقی‌مانده افراد آن حوزه انتخابیه به او رأی نداده‌اند.

پنجم اینکه، در حوزه‌های تک‌عضوی، پرسش ایجابی «می‌خواهم چه کسی نماینده من باشد؟» به پرسش سلبی «به چه کسی رأی بدهم تا فردی که مایل نیستم به مجلس راه یابد، نتواند به موفقیت دست یابد؟» تبدیل می‌شود و در نتیجه، تعداد زیادی از آرا هدر می‌رود. این همان ذهنیت اشتباه چند سال اخیر است که «بد را انتخاب می‌کنیم تا بدتر به موفقیت دست نیابد». در نتیجه، رأی‌دهی به این طریق، نوعی رأی‌دهی تاکتیکی است: رأی‌دادن به شخصی که شما واقعا گرایشی به سمت او ندارید، فقط برای 

دور نگه‌داشتن شخصی که کمتر به او تمایل دارید. در حالی که در حوزه‌های انتخابیه بزرگ نیازی به رأی‌دهی تاکتیکی نیست. هرکس می‌تواند به کسی که اعتقاد دارد، رأی بدهد؛ بدون ترس از «راهیابی منحصر به فرد طرف مقابل».

ششم اینکه، در حوزه‌های انتخابیه بزرگ و چندعضوی شانس و احتمال ورود زنان به مجلس نیز افزایش می‌یابد و افزایش حضور زنان در مجلس نیز به معنای بهبود عدالت حضور در مجلس شورای اسلامی است.

از این رو، حوزه‌های انتخابیه بزرگ و دارای حداقل دو نماینده در مجلس به معنای آن است که هر رأی دارای ارزش برابر و هریک از افراد ملت دارای صدای برابر است و برای انتخاب هر نماینده مجلس تقریبا به تعداد برابر آرا نیاز است.

از این رو، بزرگی حوزه انتخابیه (الف) حمایت انتخاباتی از احزاب کوچک را افزایش می‌دهد، (ب) تعداد (مؤثر) احزاب را که صاحب کرسی در پارلمان می‌شوند، افزایش می‌دهد و (ج) عدم تناسب انتخاباتی را کاهش می‌دهد. دو نتیجه آخر ناشی از تأثیر مکانیکی و نه روانی قوانین انتخاباتی است.

بنابراین شایسته است نمایندگان مجلس در فرصت باقی‌مانده به ترکیب حوزه‌های انتخابیه تک‌عضوی و تبدیل آنها به حوزه‌های انتخابیه حداقل دو عضوی همت گمارند تا در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران به عدالتی فراگیر در انتخابات دست یابیم.

*مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی سیاسی و مطالعات زنان