سالمندان؛ فراموششدگان برنامه هفتم
سالمندان با عمرى تلاش و تجربه به مرحلهاى رسیدهاند که نیازمند احترام و محبتاند. تکریم آنها مصداق تعظیم شعائر اسلامى و موجب تحکیم ارزشها و روابط اجتماعى است؛ تا جایی که در احادیث به نقل از پیامبر اکرم آمده است «از ما نیست کسی که به کودکان رحمت نمیکند و به افراد مسن احترام نمیگذارد».
![سالمندان؛ فراموششدگان برنامه هفتم](https://cdn.sharghdaily.com/thumbnail/bav9W1PklSB8/f3RIJfgnyU4T0Uu3o7ve-VbT9FKRjpcKI1vgfm4pfv__5FnUbUVuHI1x6a9YMGSvC-4UOxG1c-sX_Np2WV4AG9c54qCsllJjWoO2vfSlzgh7Zk5lGDR61FKfZAWRG6vKJ7WK70JnbgVW99hy7h4rwg,,/download+%281%29.jpg)
![روزنامه شرق](/images/Logo-newspaper.jpg)
همچنین بنا بر تعریف سازمان بهداشت جهانی، فرد مسن کسی است که 65 سال و بالاتر داشته باشد. روانشناسان نیز بر این باورند که سن پیری زمانی فرامیرسد که توانایی یک فرد برای مقابله با چالشهای زندگی و مقابله با شرایط استرسزا کاهش مییابد.
ازاینرو یکی از وظایف اصلی دولتها، فراهمکردن شرایط زندگی شرافتمندانه برای سالمندان و افراد ازکارافتاده جامعه است.
در بند 7 سیاستهای جمعیتی ابلاغی مقام معظم رهبری نیز بر فرهنگسازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیشبینی سازوکار لازم برای بهرهمندی از تجارب و توانمندیهای سالمندان در عرصههای مناسب تأکید شده و اقدامات متعددی ازجمله تدوین سند ملی سالمندان، تشکیل شورای ملی سالمندان و اختصاص اعتبارات پراکنده در موضوع سالمندی از سوی دستگاههای مرتبط انجام شده که بسیاری از آنان در حد حرف باقی مانده است.
احمد دلبری، رئیس انجمن علمی طب سالمندان، با تأکید بر اینکه 50 سال از اجرای برنامههای سالمندی عقب افتادهایم، میگوید: از دو دهه قبل نوشتن سند ملی سالمندی شروع شد و سال 1399 برای دومین بار از این سند رونمایی شد؛ اما هنوز برنامه اقدام برای سند و تقسیم کار ملی نوشته نشده و همچنان منتظر برگزاری جلسه شورای عالی سالمندی با حضور رئیسجمهوری هستیم.
بر اساس آمارهای اعلامی، جمعیت سالمندی ایران در سال ۱۳۵۵ حدود پنج درصد و در سال ۱۳۹۸ به ۱۰ درصد از جمعیت رسیده است و این در حالی است که رسیدن جمعیت سالمندی از ۱۰ به ۲۰ درصد، در آمریکا ۷۰ سال، در سوئد ۹۰ سال و در فرانسه ۱۲۰ سال طول کشیده است.
از آن سو، هماکنون کشور حدود 10 میلیون سالمند دارد و طبق پیشبینیها بحران سالمندی در بازه زمانی 1410 تا 1420 آغاز میشود و برآوردها حاکی از آن است که در سال 1435، 35 میلیون نفر بهعنوان جمعیت سالمند در کشور زندگی میکنند؛ رقمی بیش از یکسوم جمعیت احتمالی.
محمدعلی محسنیبندپی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس دراینباره میگوید دریافت خدمات سلامت از سوی سالمندان، چهار برابر افراد عادی جامعه است و با افزایش سن سالمندی در دو دهه آینده، این میزان 12 برابر خواهد شد.
اعداد و ارقامی که بیانگر سونامی سالمندی در کشور است و نشان میدهد این بحران باید در سیاستهای کلی نظام بیش از گذشته مورد توجه قرار بگیرد، در برنامههای سوم تا ششم توسعه بهصراحت آمده بود که سازمانهای متولی باید اقداماتی جدی انجام دهند که متأسفانه کار چندانی انجام نشد و اکنون با نگاهی به برنامه هفتم درمییابیم در این لایحه نیز نگاه به این قشر از جامعه بسیار حداقلی بوده و حذف احکام مربوط به حمایت از سالمندان، نشان از نحیفترشدن لایه حمایتی از آنان دارد.
همچنین طبق آمارها، درحالحاضر بیش از 15 درصد بودجه عمومی کشور، خرج بیمههای بازنشستگی میشود؛ عددی بزرگ که نشان میدهد همین حالا هم اوضاع خوب نیست؛ آنهم در شرایطی که صندوقهای بازنشستگی اوضاع مساعدی ندارند و کارشناسان سالهاست از ورشکستگی آنان سخن میگویند.
در آخر باید گفت که موضوع سالمندی در کشور، نه یک چالش بلکه ابربحرانی است که اگر در کوران حوادث به دست فراموشی سپرده شود، میتواند به مسئلهای امنیتی تبدیل شود.