|

دموکراسی ارزش تلاش‌کردن دارد

زمانی که ایالات متحده تأسیس شد، استقلال این کشور تنها تلاش قابل توجه برای استقلال و حق تعیین سرنوشت در جهان به شمار می‌آمد. امروزه بیش از نیمی از همه کشورها واجد شرایط یک کشور دموکراتیک هستند و در بلندمدت این تعداد همچنان رو به افزایش خواهد بود. با این حال هیچ‌چیز ارزشمندی به راحتی به دست نمی‌آید. کاندولیزا رایس وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب «دموکراسی، داستان‌هایی از راه طولانی آزادی» با بررسی دقیق مبارزات طولانی آمریکا برای استقلال، به درس‌هایی برای دموکراسی در سراسر جهان اشاره می‌کند - از روسیه، لهستان و اوکراین تا کنیا، کلمبیا و خاورمیانه.

زمانی که ایالات متحده تأسیس شد، استقلال این کشور تنها تلاش قابل توجه برای استقلال و حق تعیین سرنوشت در جهان به شمار می‌آمد. امروزه بیش از نیمی از همه کشورها واجد شرایط یک کشور دموکراتیک هستند و در بلندمدت این تعداد همچنان رو به افزایش خواهد بود. با این حال هیچ‌چیز ارزشمندی به راحتی به دست نمی‌آید. کاندولیزا رایس وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب «دموکراسی، داستان‌هایی از راه طولانی آزادی» با بررسی دقیق مبارزات طولانی آمریکا برای استقلال، به درس‌هایی برای دموکراسی در سراسر جهان اشاره می‌کند - از روسیه، لهستان و اوکراین تا کنیا، کلمبیا و خاورمیانه.

او به این نکته اشاره می‌کند که هیچ گذاری به دموکراسی یکسان نیست، زیرا هر کشوری از مکان و شرایطی متفاوت برخوردار است. مسیرها از هم جدا می‌شوند و گاهی اوقات به عقب باز می‌گردند. چارچوب‌های زمانی موفقیت به‌طور چشمگیری در هر کشور و منطقه متفاوت است و کشورها معمولا قبل از اینکه در مسیر درستی قرار بگیرند بارها به بیراهه می‌روند.

اما رایس استدلال می‌کند، این بدان معنا نیست که تلاش برای دموکراسی باید متوقف شود. واقعیت این است که شرایط ایدئال برای دموکراسی در دانشگاه و کتاب‌ها به سادگی آموزش داده می‌شود اما در دنیای واقعی همه‌چیز کاملا متفاوت است و هیچ مسیر ساده‌ای برای دموکراسی وجود ندارد. مسئله این نیست که چگونه شرایط عالی را ایجاد کنیم، بلکه این است که چگونه در شرایط دشوار، رو به جلو حرکت کنیم. همین بینش‌ها در غلبه بر چالش‌هایی که امروزه دولت‌ها با آن مواجه هستند، کاربرد دارد. پیگیری دموکراسی، مبارزه مداومی است که بین مردم سراسر جهان مشترک است، خواه مخالف رژیم‌های اقتدارگرا باشند، نهادهای دموکراتیک جدید ایجاد کنند، یا دموکراسی‌های بالغ را اصلاح کنند تا بهتر به آرمان‌های خود عمل کنند. روند ایمن‌سازی هرگز متوقف نمی‌شود.

رایس در این کتاب، با روایت داستان‌هایی جذاب و بیان تجربیاتش، چه به‌عنوان یک شهروند و پژوهشگر و چه در نقش وزیر امور خارجه سابق، به چالش‌هایی می‌پردازد که دموکراسی با آن روبه‌روست.

رایس به عنوان وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی سابق، قدرت دموکراسی و هیجان تماشای کنترل مردم بر سرنوشت خود را در حین ایجاد یک دموکراسی به رسمیت می‌شناسد و در این کتاب هیجان شکل‌گیری دموکراسی‌ها و کار سختی را که برای ایجاد و حفظ آنها انجام می‌شود ، توضیح می‌دهد. رایس می‌نویسد: «هیچ لحظه‌ای هیجان‌انگیزتر از زمانی نیست که مردم بالاخره حقوق و آزادی خود را به دست آورند. آن لحظه ضروری، درست و اجتناب‌ناپذیر است. اما نگران‌کننده و مخل نظم نیز هست و آنچه در پی می‌آید بسیار سخت است... مهم‌تر از همه، این هیجان از دیدن مصمم‌بودن مردم ناشی می‌شود که کسانی که می‌خواهند بر آنها حکومت کنند باید در پی کسب رضایت مردم باشند... این چیزی است که هیجان‌انگیز است: تأیید این ارزش‌های جهانی». کاندولیزا رایس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تا مبارزه مداوم برای حقوق بشر در خاورمیانه در خط مقدم تاریخ خدمت کرده است.

کاندولیزا رایس در ۱۴ نوامبر سال ۱۹۵۴ در بیرمنگهام آلاباما به دنیا آمد. او تنها فرزند وزیر و یک معلم پروتستان بود که در محاصره نژادپرستی در جنوب جداشده بزرگ شد. او لیسانس علوم سیاسی خود را از دانشگاه دنور در سال ۱۹۷۴ و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه نوتردام در سال ۱۹۷۵ و سپس دکترای خود را نیز دریافت کرد. در کودکی، او شاهد عینی سومین بیداری آزادی بود، زمانی که زادگاهش بیرمنگام، آلاباما، مرکز جنبش حقوق مدنی سیاه‌پوستان آمریکایی شد. رایس در این کتاب توضیح می‌دهد که این رویدادها چه چیزهایی درباره دموکراسی به ما می‌آموزند. در زمانی که مردم در سراسر جهان به این فکر می‌کنند که آیا دموکراسی در حال افول است، رایس بینش‌هایی را از تجربیات خود به‌عنوان سیاست‌گذار، محقق و شهروند به اشتراک می‌گذارد تا چشم‌اندازی از چالش‌های دموکراسی پیش‌روی ما قرار دهد. او اولین زن آمریکایی – آفریقایی تبار بود که در سال ۱۹۹۳ مدیر دانشگاه شد و به مدت شش سال در این پست به خدمت پرداخت. رایس همچنین در آن زمان به عنوان رئیس بودجه دانشگاه و افسر دانشگاهی خدمت کرد.

رایس اولین زن سیاه‌پوستی است که به عنوان مشاور امنیت ملی ایالات متحده فعالیت می‌کند. همچنین او اولین زن سیاه‌پوستی محسوب می‌شود که به عنوان وزیر خارجه ایالات متحده خدمت کرده است. کاندولیزا رایس اولین زن و اولین آمریکایی-آفریقایی تبار که به‌عنوان مدیر دانشگاه استنفورد مشغول به کار بوده، در سال ۲۰۰۱ توسط رئیس‌جمهور جورج دبلیو بوش به عنوان مشاور امنیت ملی منصوب شد. در اواسط دهه ۱۹۸۰ رایس مدتی را در واشنگتن دی‌سی گذراند و به عنوان یک عضو امور بین‌الملل وابسته به ستاد مشترک ارتش کار کرد. در سال ۱۹۸۹ ریاست امور شوروی و اروپای شرقی با شورای امنیت ملی را بر عهده داشت و دستیار ویژه جورج دبلیو بوش پدر در جریان انحلال اتحاد جماهیر شوروی و اتحاد مجدد آلمان بود. او سال ۱۹۹۷ در کمیته مشورتی فدرال در زمینه آموزش تلفیقی جنسیتی در ارتش خدمت کرد.  چند سال بعد در سال ۲۰۰۱ رایس توسط رئیس‌جمهور دبلیو بوش پسر به عنوان مشاور امنیت ملی منصوب شد. او پس از استعفای کالین پاول در سال ۲۰۰۴ وزیر امور خارجه آمریکا شد و از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ در این سمت ماند. رایس به عنوان وزیر امور خارجه دپارتمان خود را به «دیپلماسی تحول‌آفرین» با مأموریت ساخت و پایداری دولت‌های دموکراتیک با حاکمیت خوب در سراسر جهان و به ویژه خاورمیانه اختصاص داد. به همین منظور او دیپلمات‌های آمریکایی را به مکان‌های سختی مانند عراق، افغانستان و آنگولا منتقل کرد و آنها را ملزم به تسلط بر دو زبان خارجی کرد. او همچنین موقعیت بالایی را برای ازبین‌بردن کمک‌های خارجی ایالات متحده ایجاد کرد.