دختر بچه ۶ساله خوزستانی برای نجات پدرش از چوبه دار چشمانتظار کمک هموطنان نیکوکار است
پدرم را از چوبه دار نجات دهید
«سلام آقای خبرنگار من وفا هستم. خیلی ازتون ممنونم که کمک میکنید پدرم یاسر از زندان آزاد شود. تو را به خدا کمکمان کنید».
شهریار کریمی: «سلام آقای خبرنگار من وفا هستم. خیلی ازتون ممنونم که کمک میکنید پدرم یاسر از زندان آزاد شود. تو را به خدا کمکمان کنید».
این جملات کوتاه از زبان وفا دختربچه ششساله عربزبان اهوازی بیرون میآید. جملاتی را که شاید عمویش «جمعه» یا شاید مادربزرگ زجرکشیدهاش آنقدر به او دیکته کردهاند تا هنگام مواجهشدن با خبرنگار روزنامه «شرق» با شیرینزبانی خاص دختربچهها و صدای ظریف و معصومانه بیان کند.
این دختر سبزهرو که ابروهای کمانیاش جلوهای زیبا به چهره مغموم و معصومش داده است، دو ماه بیشتر از تولدش نگذشته بود که پدر ۲۹سالهاش شش سال پیش در جریان یک نزاع مرتکب قتل شد؛ قتلی که شاید تصور آن را در کابوس هم ندیده بود. قتلی نزاعی شبیه همه قتلهای دیگر که سرخط و نقطه مشترک آن با قتلهای مشابه ردوبدل شدن جملاتی که ناگهان منجر به فحاشی، درگیری فیزیکی و عاقبت به نقطهای خونین که داستان نزاع با آن خاتمه مییابد، ختم میشود.
یاسر متهم به قتل، شاید هیچگاه در اوهام هم نمیدید که به دلیل گسیختن عنان اختیار از دستش در یک لحظه مرتکب قتل شود؛ قتلی که شش سال پشیمانی، فاصله و اندوه برایش به ارمغان آورده است؛ قتلی که برای تأمین دیه سنگین درخواستی اولیای دم مقتول، مادر و برادرش را راهی کربلا و نجف کرد تا بلکه برای نجات جان او و یتیمنشدن وفا از زائران کربلای معلی و نجف اشرف درخواست کمک کنند. یاسر در خواب هم نمیدید روزی مادر پیر و ناتوانش برای نجات جان او در کشور غریب بر زمین گرم بنشیند، گدایی کند و خاک بیگانه بر سرش بریزد. این تصویر دردناک خون بسیاری از زائران هموطن را به جوش آورد تا جایی که به نشانه اعتراض به مادر و برادر یاسر گفتند چرا در مملکت خودمان گدایی نمیکنید؟ مگر خیرین ما مردهاند؟ «جمعه» برادر یاسر در پاسخ زائران هموطن گفت: «برادران متأسفانه همه گروههای فعال صلح و سازش قتل قوانین سختی را برای کمک به زندانیهای محکوم به قصاص وضع کردهاند. با توجه به اینکه برادر من در جریان نزاع از اسلحه شکاری استفاده کرده بود؛ بنابراین گروههای خیریه صلح و سازش قتل بنا به اساسنامههای گروه برای نجات چنین متهمانی از چوبه دار کمک نمیکنند. ما از سر ناچاری و استیصال به کشور همسایه و زائران امام حسین (ع) پناه آوردهایم».
آغاز ماجرا در نیمهشب خونین
به گزارش «شرق» یاسر متهم به قتل که ۳۵ سال دارد، نیمهشب ۲۶ بهمن سال ۱۳۹۶ مقابل خانهشان در محله حصیرآباد اهواز مرتکب قتل شد. او که آن زمان ۲۹ سال داشت، نگهبان خودروهای پارکشده در زمین خالی مقابل منزلش بود و شبها از خودروهای پارکشده در کوچه و زمین خالی پاسبانی میکرد. آن زمان یاسر به دلیل اینکه شغل مناسبی نداشت و دخترش وفا تازه چشم به جهان گشوده بود، از ساعت هشت شب تا شش صبح نگهبانی میداد و از خودروهای همسایهها مراقبت میکرد و در ازای هر خودرو هزار تومان دستمزد میگرفت. از چند شب پیش از وقوع حادثه یاسر متوجه شده بود که فردی به خودروهای مردم نزدیک شده و قصد سرقت دارد. بههمیندلیل هوشیار بود تا مانع سرقت از خودروها شود؛ اما شب حادثه اتفاق تلخی افتاد. آن شب از خودروهای پارکشده سرقت شده بود و این موضوع باعث اعتراض همسایهها شده بود.
یاسر در تشریح حادثه در یک تماس تلفنی به «شرق» گفت: «آن شب با اعصابی خراب به خانه بازگشتم تا در کنار همسر و دختر دوماههام کمی آرام شوم. پس از مدت کوتاهی از خانه بیرون آمدم تا مشغول نگهبانی شوم که مقتول سر راه من سبز شد. به دلیل مشکلات بهوجودآمده بین ما درگیری لفظی آغاز شد و این درگیری منجر به فحاشی بین ما شد. من سر اسلحه شکاری را که هنگام نگهبانی از آن استفاده میکردم، به طرف زمین نشانه گرفتم تا مقتول را بترسانم؛ اما از آنجا که اسلحهام ساچمهزن بود، ساچمههایش پخش شد و تعدادی از آن به شکم و نقاط حساس بدن مقتول برخورد کرد که متأسفانه جراحات ناشی از آن شلیک منجر به مرگ مقتول شد». یاسر پس از شرح ماجرا آه جانسوزی از اعماق سینهاش کشید و گفت: «به علت یک لحظه کنترلنکردن اعصاب جان یک انسان را گرفتم و خانوادهاش را عزادار کردم؛ از طرفی برادر و مادر پیرم به خاطر نجات جان من و یتیمنشدن دخترم آنقدر خفیف شدند که تن به گدایی در کشور عراق دادند. من هم شرمنده خانواده مقتول هستم و هم خجالتزده روی برادر، مادر، همسر و دخترم که امسال قرار است به پیشدبستانی وارد شود. از هموطنان نیکوکار کشورم خواهش میکنم به خاطر رنجهای مادر و برادرم که با گدایی از زائران امام حسین (ع) بیش از نیمی از مبلغ دیه را جمعآوری کردهاند و به خاطر صبر همسر و معصومیت دخترم وفا به آزادی من کمک کنند. من شرمنده همه هستم».
تلاش برای ایجاد صلح و سازش
با تلاش بزرگان و شیوخ عربزبان اهواز آنها موفق شدند با بزرگان و ریشسفیدان خانواده مقتول و ایل بختیاری وارد مذاکره شوند و خانواده مقتول به احترام وساطت بزرگان ایل بختیاری و بزرگان و شیوخ عرب راضی به مصالحه شدند و برای اجرانشدن حکم قصاص سازشنامهای مبنی بر پرداخت دیه سهمیلیاردو ۸۰۰ میلیون تومان منعقد کردند و به این منظور تا پایان ماه محرم سال جاری به خانواده مقتول فرصت تأمین دیه درخواستی را دادند.
با فروش منزل مسکونی برادر متهم به قتل و کمک هموطنان نیکوکار و زائران کربلای معلی و نجف اشرف تاکنون مبلغ دومیلیاردو ۳۰۰ میلیون تومان برای نجات این زندانی محکوم به قصاص جمعآوری شده است؛ اما درحالحاضر یکمیلیاردو ۵۰۰ میلیون تومان برای تأمین مبلغ دیه درخواستی اولیای دم باقی مانده است. مادر پیر و رنجور متهم به قتل برای تأمین مبلغ دیه چشمانتظار مساعدت هموطنان نیکوکار و گروههای صلح و سازش قتل کشور است و از همه هموطنان و گروههای خیریه انتظار دارند از گناه پسرش در بهکارگیری از سلاح شکاری چشمپوشی کنند تا دخترش پس از شش سال سایه پدر را بر سر خود احساس کند و او را در آغوش بگیرد.
هموطنان نیکوکاری که قصد کمک به آزادی پدر این کودک ششساله را دارند، میتوانند وجوه اهدایی خود را به شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۱۷۸۸۲۸۰۶۵۳ به نام «جمعه عموری» که از طرف دادگستری استان خوزستان تا زمان تأمین کامل دیه درخواستی مسدود است، واریز کنند.