درد ما بیقانونی نیست؛ درد ناآشنایی مردم با حقوق ذاتی خودشان است
مدتی پیش در مراسم بزرگداشت استاد دکتر حسین مهرپور، جمعی از استادان حقوق کشور حضور داشتند. دراینمیان آیتالله محققداماد نیز از سخنرانان مراسم بودند. ایشان به مبحث مشروطه و تأثیر شگرف رساله «یک کلمه» اثر میرزا یوسفخان مستشارالدوله پرداختند و اشاره کردند که این رساله مربوط به ۳۶ سال قبل از امضای فرمان مشروطه بوده و در مجالس سری مشروطهخواهان مطالعه و بررسی میشده است.


محمدامین حسامی: مدتی پیش در مراسم بزرگداشت استاد دکتر حسین مهرپور، جمعی از استادان حقوق کشور حضور داشتند. دراینمیان آیتالله محققداماد نیز از سخنرانان مراسم بودند. ایشان به مبحث مشروطه و تأثیر شگرف رساله «یک کلمه» اثر میرزا یوسفخان مستشارالدوله پرداختند و اشاره کردند که این رساله مربوط به ۳۶ سال قبل از امضای فرمان مشروطه بوده و در مجالس سری مشروطهخواهان مطالعه و بررسی میشده است.
مستشارالدوله در این رساله تأکید میکند که مشکل ما در ایران، قانون است و میدانیم که خواست مردم در آن زمان نیز تأسیس عدالتخانه و مجلس قانونگذاری بود و تا زمان حاضر نیز بالغ بر یک قرن است که میگوییم مشکل ما در ایران، قانون است.
آیا آنگونه که مستشارالدوله معتقد بود، قانون توانسته مشکلات مردم را حل کند؟ اگر چنین توفیقی را نداشته و هنوز مردم با مشکلات مختلفی روبهرو هستند، علتش چیست؟ مجالس قانونگذاری مختلف با رویکردهای متفاوت به حل مسائل کشور بر سر کار آمدند و رفتند و تعداد معتنابهی قانون را به تصویب رساندند؛ اما به نظر میرسد گره درخور توجهی از مشکلات مردم را نگشودند. مردم امید داشتند از طریق مجلس قانونگذاری بتوانند اراده خود را بر کشور حاکم کنند و در تعیین سرنوشت خویش نقش داشته باشند؛ اما در عمل دچار بازیهای سیاسی شده و همچنان در اول راه ماندهاند.
در اروپای عصر روشنگری نیز این اتفاق به نحو دیگری رخ داد و فیلسوفان شروع به پرسش از علل احکام دین مسیحیت کردند تا به این وسیله نهاد کلیسا را در برابر مردم پاسخگو کنند. نهضتی که سالها طول کشید و خونهای زیادی برای آن ریخته شد. اصولا برخی گروهها ارزشی برای عرف و مردم قائل نیستند و اساسا در این رویکرد مردم حق تعیین سرنوشت خویش را ندارند. اگر نبود سیره پیامبر مکرم اسلام(ص) و حضرت امیرالمؤمنین(ع)، بیم آن میرفت که برداشتهای غلط از دین اسلام نیز موجب همهگیری انحرافاتی مانند داعش و بوکوحرام شود که خود را نمایندگان خدا میدانند و به نام خدا دست به آدمکشی میزنند.
اینکه بشر بتواند خودش برای اجتماعش قاعده و قانون وضع کند، بهسادگی به دست نیامد؛ اما پس از وصول به این موفقیت متوجه شد با صرف قانونگذاری نیز نمیتواند به حقوقی که انتظار دارد، دست پیدا کند. به نظر میرسد سخن استاد محققداماد در مراسم بزرگداشت دکتر مهرپور افق جدیدی را برای پویندگان راه تعالی کشور گشوده است؛ چراکه ایشان با صدای رسا ابراز کردند: «من معتقدم مشکل ما ناآشنایی مردم با حقوقشان است. درد ما بیقانونی نیست؛ درد ناآشنایی مردم با حقوق ذاتی خودشان است. ملت ما باید از حقوق خودشان آگاه شوند. تنها کشوری که در منطقه، دانشکده حقوق دارد، ایران است و دیگر کشورها کلیهالقانون دارند.
پیام این اتفاق این است که وظیفه دانشکده حقوق فقط تربیت دانشجو و حقوقدان نیست، بلکه آشنایی مردم با حقوق خودشان است». یکی از پیامهای فلسفی این سخن اعتقاد گوینده آن به حقوق ذاتی و طبیعی بشر است؛ یعنی نمیتوان در مجلس، قانونی وضع کرد که مخالف این حقوق بنیادین باشد و اگر مردم با حقوق خود آشنا باشند، در انتخاب خویش دقت کرده و میدانند در صورت مجالیافتن برای نقشآفرینی در سرنوشت خود بر چه اصولی پافشاری و تأکید کنند.
اکنون در سالروز امضای فرمان مشروطیت به همت مؤسسه روشنگری دینی قرار است پادکستهایی از درس «روشنگری دینی در غرب و جهان اسلام» که از سوی آیتالله محققداماد برای جمعی از شاگردانشان ارائه شده است، در اختیار عموم قرار داده شود. شاید بتوان این حرکت را در راستای آشنایی هرچه بیشتر مردم با حقوق اساسیشان دانست و باید فرصت را مغتنم شمرده و از این رهگذر توشهها برگرفت.